Page 153 - Sepehr23- 2 low
P. 153

‫مقاله جامعه‬

‫فرهنــگ و نهادهــا می‌باشــد‪ ،‬تعیین‌کننده‌تــر از‬     ‫تفســیر م ‌یکننــد و ب ‌هواســطه چــه معیارهایــی‪،‬‬  ‫اقتصــاد در فرهنــگ ادغــام شــده و کل آن از‬
                        ‫بقیــه ســطوح م ‌یباشــد‪.‬‬     ‫کنش‌هــای خــود را بــر م ‌یگزیننــد و از چــه‬      ‫منظــر فرهنگــی تحلیــل م ‌یشــود و اقتصــاد بــه‬
                                                      ‫الگوهـای ذهنـی بهـره می‌گیرنـد‪ ،‬اهمیـت دارد‪.‬‬
‫بنابرایــن هــر ســطح بالاتــر محدودیت‌هایــی‬         ‫الگـوی ذهنـی تـا حـد زیـادی محصـول فرهنـگ‬                               ‫فرهنــگ قابــل تقلیــل اســت‪.‬‬
‫بــرای ســازگاری بــرای ســطوح پایین‌تــر معیــن‬      ‫و ایدئولــوژی و شــخصیت اســت‪ .‬از ایــ ‌نرو‬                                          ‫• بازتاب یا انعکاس‬
‫م ‌یکنــد و بــه خاطــر اینکــه ســطوح بالاتــر‬       ‫فرهنــگ بــر فرآینــد تولیــد‪ ،‬شــک ‌لدهی بــه‬
‫ب ‌هصــورت کندتــری تغییــر می‌کنــد‪ ،‬فرهنــگ‬         ‫مقــررات مبــادلات و مصــرف تأثیــر م ‌یگــذارد‬     ‫در حالــت بازتابــی یــا انعکاســی بــا نگاهــی‬
‫به‌عنـوان منبـع نهایـی محدودیـت تعریـف شـده‬                                                               ‫انتقــادی بــه هــر دو مقولــه فرهنــگ و اقتصــاد‬
                                                            ‫(‪.)2011,89:Maseland& Beugelsdijk‬‬              ‫مواجــه هســتیم‪ .‬در اینجــا بــا رفتــار و اعمــال‬
                            ‫اســت (یونــگ‪.)1390،‬‬      ‫ویلیامســون نیــز به‌عنــوان نهادگرایــی دیگــر‪،‬‬    ‫اقتصــادی مــردم و یــا رفتــار و فرهنــگ‬
                                                      ‫ایــن موضــوع را از زاویــه دیگــری تحلیــل‬
                 ‫‪ -2‬فرهنگ ب ‌همثابه منبع ترجیحات‬      ‫م ‌یکنـد‪ .‬ویلیامسـون (‪ )2000‬اقتصـاد را ب ‌هعنـوان‬                    ‫اقتصاددانــان ســروکار داریــم‪.‬‬
‫اقتصاددانــان همیشــه از تأثیــر ترجیحــات‬            ‫سیســتمی از ســطوح گوناگــون می‌دانــد کــه‬         ‫امـا در این جـا مـا بـر حالـت اول کـه وضعیـت‬
‫فــردی بــر انتخاب‌هــای افــراد ســخن‬                ‫مطابـق شـکل صفحـه بعـد‪ ،‬از سـطوح مختلـف‬             ‫ترکیـب اقتصـاد و فرهنـگ اسـت تمرکـز داریـم‬
‫می‌گوینــد‪ ،‬ولــی از چگونگــی صورت‌بنــدی ایــن‬       ‫تحلیــل اجتماعــی تشــکیل شــده اســت‪.‬‬
‫ترجیحــات و نظــام اولوی ‌تهــای فــرد ســخنی‬         ‫پایین‌تریــن ســطح یعنــی تخصیــص منابــع‬                                        ‫و بــه آن می‌پردازیــم‪.‬‬
‫گفتــه نم ‌یشــود‪ .‬بــه گفتــه وبــر بســیاری از‬      ‫بــه ســطح قانو ‌نگــذاری و حکومتــی‪ ،‬ســطح‬         ‫در ایــن رویکــرد‪ ،‬مــدل اقتصــادی زیــر بــرای‬
‫رفتارهـای اقتصـادی افـراد ریشـه در انگیزه‌هـای‬        ‫دوم محیــط نهــادی؛ شــامل قواعــد و قوانیــن‬
‫غیرعقلانــی دارنــد؛ بنابرایــن ترجیحــات افــراد‬     ‫رســمی‪ ،‬ســطح ســوم شــامل ســاختارهای‬                            ‫رفتــار انســان ترســیم می‌شــود‪:‬‬
‫غالبــ ًا در مســیر غیرعقلانــی شــکل می‌گیرنــد‪.‬‬     ‫نظارتــی و رفــع تعارضــات و در نهایــت ســطح‬       ‫ساختارمدلاقتصادیرفتار=محدودی ‌تها‪+‬ترجیحات‬
‫بسـیاری از مواقـع ایـن ترجیحـات در درون فـرد‬          ‫اول حک‌شــدگی (‪ )embeddedness‬کــه‬                   ‫در ایــن مــدل‪ ،‬خواســته‌ها و ترجیحــات فــرد‬
‫نهادینــه شــده و خــود را در انتخا ‌بهــای فــرد‬     ‫شــامل جــای گرفتــن قواعــد‪ ،‬هنجارهــا و آداب‬      ‫بــا محدودیــت و کمیابــی وســایل برخــورد‬
‫آشــکار می‌کنــد‪ ،‬ایــن اولویــت و ترجیحــات‬          ‫غیررسـمی در افـق بلندمـدت مربـوط می‌باشـد‪.‬‬          ‫نمــوده و نتیجــه اصلــی را تولیــد می‌کنــد‪ .‬بــا‬
‫ممکــن اســت همیشــه بــه لحــاظ اقتصــادی‬            ‫بــه نظــر ویلیامســون بــا توجــه بــه تفــاوت‬     ‫داشـتن ایـن مـدل از کنـش اقتصـادی‪ ،‬فرهنـگ‬
                                                      ‫ماهیتـی ایـن سـطوح‪ ،‬اولیـن سـطح کـه همـان‬           ‫ب ‌هعنــوان یــک عامــل بیرونــی در ســه شــکل‬
                                     ‫مفیــد نباشــد‪.‬‬                                                      ‫ظاهــر می‌شــود‪ .‬بــرای هــر ســه شــکل فــوق‬
‫نئــو کلاســی ‌کها در مــورد مناســب و نامناســب‬                                                          ‫می‌تــوان نظریاتــی را برشــمرد کــه در اینجــا بــه‬

                                                                                                                                    ‫آن‌هــا اشــاره می‌شــود‪.‬‬

                                                                                                                       ‫‪ - 1‬فرهنگ به‌مثابه منبع محدودی ‌تها‬
                                                                                                          ‫رویکـرد فرهنـگ ب ‌همثابـه محدودیـت بـرای رفتار‬
                                                                                                          ‫اقتصـادی‪ ،‬زاده اقتصـاد نهادگـرای جدیـد اسـت‪.‬‬
                                                                                                          ‫نهادگرایــی نوعــی دیــدگاه اقتصــادی اســت کــه‬
                                                                                                          ‫بـر اهمیـت نهادهـا بـرای کارکردهـای اقتصادهـا‬
                                                                                                          ‫تأکیـد دارد‪ .‬نهادهـا بـا اعمـال محدودیـت بـرای‬
                                                                                                          ‫رفتـار انسـان کنـش افـراد را ممکـن می‌سـازند‪.‬‬
                                                                                                          ‫نــورث نهادهــا را ب ‌همثابــه «محدودی ‌تهــای‬
                                                                                                          ‫طراحـی شـده توسـط انسـان کـه بـه تعامـات‬
                                                                                                          ‫انســان شــکل می‌دهــد» تعریــف م ‌یکنــد‪.‬‬
                                                                                                          ‫وی نهادهــا را بــه دو دســته تقســیم می‌کنــد‪:‬‬
                                                                                                          ‫نهادهــای رســمی ماننــد قوانیــن مکتــوب و‬
                                                                                                          ‫قانو ‌نگـذاری و نهادهـای غیررسـمی ماننـد آداب‬
                                                                                                          ‫و رسـوم و غیـره کـه همـان فرهنـگ می‌باشـد‪.‬‬
                                                                                                          ‫نهادهــا (و از ایــ ‌نرو بــه شــکل غیرمســتقیم‪،‬‬
                                                                                                          ‫فرهنـگ) تـا حـد زیـادی تعیین‌کننـده هزین ‌ههـا‬
                                                                                                          ‫و منافـع ناشـی از انتخاب‌هـای متفاوتنـد‪ .‬ایـن‬
                                                                                                          ‫مسـئله کـه کنشـگران چگونـه اطلاعـات را درک و‬

‫‪151‬‬

      ‫| شـماره ‪ | ۲۳‬پاییز ‪| 1403‬‬
   148   149   150   151   152   153   154   155   156   157   158