Page 86 - Sepehr eghtesad kerman 22
P. 86

‫اتاق بازرگانی‪ ،‬صنایع‪،‬‬
                                                                                                                                              ‫معادن و کشاورزی کرمان‬

‫دولت نو‪ ،‬تجارتی کهنه و بازار مدرن جهانی‬

‫بـازار کـه همانـا برندهـا و بنگاه هـای اقتصـادی و‬  ‫امـروزه‪« ،‬جهانی شـدن» مفهومـی اسـت برآمده از‬                                    ‫  محمدرضا مودودی‬
‫شـرکت های تخصصـی تجـاری هسـتند‪ ،‬شـکل و‬
‫گسـترش پیداکـرده و مرزهـای اقتـدار‪ ،‬محبوبیت‬        ‫زهـدان همـان بازارهـای محلـی گذشـته کـه زمانی‬                                         ‫مدیر خانه ترویج تجارت جهانی‬
‫و مشـروعیت کشـورها را بـر اسـاس تـوان و قدرت‬
                                                   ‫فقـط نیازهـای اجتماعـات کوچـک را بـرآورده‬            ‫بازارهـا از آغـاز‪ ،‬پاسـخ بـه یک نیـاز اجتماعی بودند‬
                       ‫برنـد خـود تعییـن می کنند‪.‬‬                                                       ‫کـه فراتـر از مبادلـه  کالا و خدمـت و پـول می رفت‪.‬‬
‫امـروزه آمارهـا حکایـت از سـهم ‪ 25‬درصـدی‬           ‫می کردنـد و واکنـش و انعطافشـان در برابـر‬            ‫نیـاز بـه گف ‌توگـو‪ ،‬معاشـرت‪ ،‬ارتبـاط‪ ،‬تعامـل و‬
‫ارزش مبـادلات تجـاری جهـان در نـزد گروه هایـی‬                                                           ‫تبـادل دانـش و فرهنـگ و اندیشـه و ب ‌هطورکلـی‬
‫از کمپانی هـای بین المللـی و چندملیتـی دارد‬        ‫فرهنگ هـا‪ ،‬قدرت ها و پیوندهای اجتماعی‪ ،‬بسـیار‬        ‫داشـته هایی کـه لزومـ ًا مـادی نبودنـد‪ ،‬امـا در‬
‫کـه بـدون نیـاز بـه قـدرت زور و اسـلحه‪ ،‬حـوزه‬                                                           ‫دامـان تجـارت کالا امـکان رشـد و بسـط و تعمیـق‬
‫نفـوذ خـود را بسـط داده و بـر تصمیم گیری هـا و‬     ‫انـدک و تدریجـی بـود؛ امـا ایـن جـاده ی کهـن‪،‬‬        ‫می یافتنـد‪ .‬نیـازی کـه روحیـه  اجتماع پذیـری‬
‫سیاسـ ‌تگذاری های کلان بسـیاری از کشـورهای‬                                                              ‫انسـان ها را نمایـان م ‌یسـاخت و احسـاس تعلـق‬
                                                   ‫امـروزه بـه سـرحدات جغرافیـای جهانـی رسـیده‬          ‫و اشـتیاق آ ‌نهـا بـه یـک محیـط مشـترک زندگی‬
                     ‫کوچ ‌کتـر تأثیـر می گذارنـد‪.‬‬                                                       ‫و گسـترش ارتباطـات انسـانی را بازگـو می کـرد‪ .‬بـا‬
‫سـیاره  زمیـن‪ ،‬امـروزه تبدیـل بـه فروشـگاهی‬        ‫و تمـام مرزهـای نظـام اجتماعـی را پوشـش داده‬         ‫افزایـش ابعـاد ایـن روابـط‪ ،‬نیازهـا نیـز متنوع تـر‬
‫بزرگ‌شـده کـه همـه در آن در حـال تبـادل‬                                                                 ‫شـدند و ب ‌هتبع آن وسـعت و شکل و ماهیت بازارها‬
‫کالا و خدمـت و تقاضـا و عرضه انـد‪ .‬همه چیـز‪،‬‬       ‫اسـت‪ ،‬چه مرزهای جغرافیایی و بازارهای محلی را‬         ‫نیـز دسـتخوش تغییـر و تحـول شـد و کانون هـای‬
‫حتـی جایـگاه و بهـای ملیـت ملت هـا در ایـن‬                                                              ‫محلـی بزر ‌گتـری شـکل گرفتنـد کـه گسـتره ای‬
‫بـازار ارزش گـذاری می شـود و هویـت و بلـوغ و‬       ‫و چـه نظـام اعتقادی و سیاسـی و فرهنگی ملل را‪.‬‬        ‫فراتـر از مرزهـای جغرافیایـی را پوشـش داده و‬
‫توسـعه یافتگی را نیـز خط کـش بـازار تعییـن‬                                                              ‫تارهـای فرهنـگ و سیاسـت را بـه پـو ِد اقتصاد گره‬
‫می کنـد‪ .‬هنـوز هـم می تـوان همـان همهمـه ‬          ‫بازارهـا دیگر نه یک محیط حاشـیه ای بـرای تبادل‬       ‫زدنـد و ب ‌های ‌نترتیـب بـود کـه قالـی هـزار نقـش‬
‫قدیمـی بازارهـای کهـن را در گسـتره ی ایـن‬                                                               ‫نویـن در عالـم تجـارت و تعامالت بازار بافته شـد‪.‬‬
‫فروشـگاه بـزرگ جهانی شـنید که در سـطحی فرا‬         ‫کالا و پـول‪ ،‬بلکـه یـک عامـل و انگیـزه  اصلی برای‬    ‫از آن زمـان کـه دریانـوردان‪ ،‬ماجراجویی هـای‬
‫حجـر‌های‪ ،‬اسـتعدادها و قابلیت هـای ُخرد و کلان‬                                                          ‫خـود را بـه پشـتوانه  اقتصـاد بازار گسـترش دادند‬
                                                   ‫همـه فعالیت هـای اجتماعـی بـه شـمار می رونـد‬         ‫و حکایت هـای جذابـی خلـق و روایـت کردنـد‬
                                                                                                        ‫تـا سـفر و تجـارت تشـویق شـود و جاده هایـی‬
                                                   ‫و مؤلفـه ای تعیین کننـده بـرا ی قواعـد سیاسـی و‬      ‫همچـون راه ابریشـم بـه وجـود آمدنـد تـا نظـام‬
                                                                                                        ‫جهانـی و فرهنـگ بین المللـی جوامـع را‬
                                                   ‫اجتماعـی و تنظی  م کننـده  قـوا و دایـره نفـوذ قدرت‬  ‫دسـتخوش تغییـر کنند‪ ،‬راه هـای جدیدی فراروی‬
                                                                                                        ‫انسـان ها پدیـدار شـدند کـه بـه تغییـر فرهنگ ها‪،‬‬
                                                   ‫حکومت هاسـت و حتـی می توان ادعا کـرد که بلوغ‬
                                                                                                                         ‫مذاهـب و تمدن هـا منجـر شـد‪.‬‬
                                                   ‫و هویـت ملـی کشـورها نیـز امـروزه درگرو سـهم و‬       ‫امـروزه‪« ،‬جهانی شـدن» مفهومـی اسـت کـه ایـن‬
                                                                                                        ‫راه رفتـه را بـه نهایـت مرزهـای خـود رسـانده و‬
                                                               ‫نقـش آنـان در بازارهـای جهانی اسـت‪.‬‬      ‫سـرحدات جغرافیـای تجـارت را بدون مرز سـاخته‬
                                                                                                        ‫اسـت و درعی ‌نحـال تجـارت کهـن و دیرپـا را‬
                                                   ‫سـهم و نقشـی که بـا حضور و بلـوغ بازیگران اصلی‬       ‫همچـون تندیسـی عتیقـه از گذشـته در بایگانـی‬
                                                                                                        ‫زمـان و تاریـخ برجای گذاشـته و تعریفـی نو از این‬
                                                   ‫گرچـه اقتصـاد کـه مسـتقیم ًا بـا معیشـت روزانـه‬
                                                   ‫مـردم سـروکار دارد‪ ،‬از هـر فعالیـت دیگـری مه ‌متـر‬               ‫عرصـه  اقتصـادی عرضـه کـرده اسـت‪.‬‬
                                                   ‫اسـت و بایـد بـرای درمـان درد مزمـن اقتصـاد از‬
                                                   ‫ظرافـت یـک جـراح حـاذق و ابتـکار یـک مهنـدس‬
                                                   ‫توانمنـد و هـوش و ذکاوت یـک اندیشـمند‬
                                                   ‫اقتصـادی ب ‌هصـورت توأمـان اسـتفاده کـرد و بـا‬
                                                   ‫کمـک تکنولـوژی بـه ایجـاد تمایـز پرداخـت و از‬
                                                   ‫ظرفیـتهمـکاریو ارتباطـاتبی ‌نالمللیبهدنبال‬
                                                   ‫تغییـر تدریجـی امـا عمیـق ‪ DNA‬اقتصـادی کشـور‬
                                                   ‫رفـت؛ امـا آنچـه تـا بـه امـروز شـاهد آن بوده ایـم‪،‬‬
                                                   ‫تلاش دولت هـا بـرای پاسـخ بـه پرسـش های‬
                                                   ‫امـروز‪ ،‬بـا تکی ‌هبـر جوا ‌بهـای دیـروز اسـت!‬
                                                   ‫رویکردی که محکوم به شکسـت اسـت و واقعیتی‬
                                                   ‫غیرقاب ‌لانـکار امـا تلـخ کـه متأسـفانه نشـان از‬
                                                   ‫هـوش پاییـن حکمرانـان اقتصـادی کشـور دارد!‬

                                                                                                                        ‫‪84‬‬

                                                                                                        ‫| شـماره ‪ | 22‬تابستان ‪| 1403‬‬
   81   82   83   84   85   86   87   88   89   90   91