مدیرعامل شرکت دانشبنیان پترو کویر ماهان و مدرس دانشگاه شهید باهنر کرمان
مقدمه
سرزمین ایران دارای قابلیتهای اقتصادی کمنظیری در حوزههای اقتصادی متنوع است. نفت، گاز، پتروشیمی، فناوری اطلاعات، گردشگری، صنعت، معدن و … ازجمله حوزههای بسیار مستعد است. در این میان منابع طبیعی غنی زیرسطحی کشور در قالب ذخایر هیدروکربنی و مواد معدنی حائز اهمیت است. ایران، دومین کشور دارای ذخایر گازی جهان، سومین کشور از نظر ذخایر نفتی جهان و یکی از کشورهای مهم عضو اوپک به شمار میرود. منابع غنی هیدروکربنی ایران در کنار فرصتهای بسیار، اما موانع بزرگی نیز بر سر راه نمود قابلیتهای متنوع سرزمینی ایران ایجاد کردهاند. بهواقع یکی از حوزههای مغفول در زیر سایه اقتصاد نفتی، دنیای ذخایر معدنی کشور بوده است. پهنه ایران در قلب کمربند آلپ – هیمالیا و با ژئودینامیک متنوع زمینشناسی میزبان ذخایر معدنی غنی و متنوعی است که در بین کشورهای منطقه جنوب غرب آسیا از مزیت ویژهای برای سرمایهگذاری در این حوزه برخوردار است. قرارگیری در این کمربند مهم که مرز برخورد دو ابرقاره اصلی کره زمین بوده و 15٪ ذخایر شناختهشده دنیا را در خود جای داده، سبب گردیده تا ایران سرزمین ذخایر حاصلخیز و از لحاظ میزبانی مواد معدنی بسیار پراستعداد باشد. شاید باور این عبارت سخت باشد که برخی متخصصین در دنیا، از لحاظ ذخایر زیرسطحی ایران را بیشتر معدنی میدانند تا نفتی!
در این سرزمین مستعد و غنی اگر نگاهی اجمالی به برترین معادن کشور که در کلاس جهانی فعال هستند داشته باشیم، به اهمیت جغرافیایی به نام استان کرمان پی خواهیم برد. ذخایر آهن گل گهر، ذخایر بزرگ مس سرچشمه و میدوک و دره زار و درالو، ذخایر کرومیت جنوب استان کرمان، ذخایر کمنظیر زغالسنگ شمال استان کرمان، ذخایر سرب و روی منطقه راور، ذخایر طلای زرترش و زهمکان و بسیاری ذخایر فلزی و غیرفلزی متنوع دیگر که گاهی بخشی از ذخایر معدنی بزرگ منطقه و حتی در برخی موارد جهان محسوب میگردند همگی در پهنه استان زرخیز کرمان آرام گرفتهاند. برای درک بهتر موقعیت جغرافیای استان کرمان در اقتصاد معدنی کشور و منطقه، برای مثال کافی است نگاهی به تولید مس کشور و منابع تأمینکننده اصلی این تولید داشته باشیم.
شکل1 سهم تولید در مهمترین کشورهای تولیدکننده مس در جهان را نشان میدهد.
ایران با استخراج 316 هزار تن مس، سهمی حدود 1,5 درصد از تولید جهان را دارا بوده و بدین ترتیب در تولید مس رتبه شانزدهم جهان متعلق به کشور ایران است. 98 درصد ذخایر مس کشور در دو استان کرمان و آذربایجان شرقی وجود دارد که سهم اصلی از آن استان کرمان است.
اکنون از جنبه اقتصاد معدنی در چه موقعیتی هستیم
اقتصاد معدنی بهدرستی بهعنوان یکی از ارکان مهم قانون برنامه ششم توسعه کشور تعریف و تدوین شده است. قانون برنامه ششم توسعه بهعنوان چارچوب اصلی شکلدهنده راهبرد توسعه به تعیین استراتژی مدیریت در راستای اهداف چشمانداز توسعه مدنظر قانوننویس میپردازد. در نمودار شکل 3 مطالعات استاندارد سازمان تجارت جهانی از تأثیرات فعالیتهای معدنی بر اهداف توسعه پایدار جوامع بهخوبی نشاندهنده نقش اقتصاد معدنی در توسعه کشورها نشان داده شده است. شکل 4 نیز چرخه عمر فعالیتهای معدنی و نسبت اشتغالزایی در مناطق میزبان این منابع را نشان میدهد که خود شاخصی مهم از توسعه و تولید به حساب میآید.
در نخستین گام پس از طرح راهبردها، نوبت به طراحی قوانین جزء و سازوکارهای اجرایی با لحاظ شرایط میدانی صنایع در کشور میرسد که بسیاری از مشکلات دقیقاً از همینجا آغاز میشود. راهبردهای صحیح و چشمانداز قابلدسترس بدون زیرساختهای قانونی و سازوکارهای قابلاجرا با توجه به واقعیتهای جاری مناطق صنعتی و معدنی کشور در همان نقطه ابتدایی متوقف میشوند و بدون رعایت استانداردهای علمی و پذیرفتهشده در اقتصاد بینالملل بهسختی میتوان شاهد پیشرفت قابلتوجهی در این زمینهها بود. در تعیین استراتژیها شرایطمان خوب است، اما در اقدام و عمل تا نزدیک شدن به شرایط آرمانی فاصله بسیار زیاد. بدون شک تأثیرات فعالیتهای معدنی بر اهداف توسعه پایدار کشور بسیار روشن و ملموس خواهد بود.
چه باید کرد
چه باید کردها بسیار زیادند. بخشی به سطح کلان ملی و تصمیم سازیهای راهبردی برمیگردند و بخشهای زیادی در سطح میدانی کف جامعه از صنعتگران تا آحاد مردم را شامل میشود. در سطح کلان یکی از مهمترین پیششرطهای توسعه جایگاه اقتصاد معدنی، اصلاح زیرساختهای قانونی و سازوکارهای واقعگرایانه و تدوین نموداری است که جایگاه صحیح اقتصاد معدنی در فرایند بخشهای مختلف سیستم اقتصادی کشور را مشخص نماید. در وهله دوم نیازمند اصلاح تفکر مدیریتی بسیاری از مدیران ارشد صنعتی و معدنی هستیم. پس از ایجاد زیرساختهای قانونی و سازوکارهای واقعگرایانه گام مهم بعدی ایجاد و توسعه روحیه پذیرش تغییرات در تفکر مدیران ارشد صنعتی و معدنی کشور است که خود حدیث مفصلی است که سربسته گفتیم و بیشتر در این مجال نمیگنجد.
از میان چه باید کردهای بسیار در میدان جامعه معدنی ترجیح میدهیم، به دو حوزه یکی راهبردی و دیگری مصداقی بپردازیم. در بخش راهکارهای میانمدت راهبردی نقش دانش و پژوهش در توسعه اقتصاد معدنی کشور را توضیح میدهیم که قطعاً زمینهساز انقلابی در اقتصاد معدنی کشور خواهد بود. در قسمت راهکارهای کوتاهمدت جهت لمس ثمرههای ملموس به امکان راهاندازی کارگاههای توسعه Cut Of Grade در مقیاسهای مختلف میپردازیم که بهواقع میتواند اقتصاد و زندگی بسیاری از اقشار جامعه در استان کرمان را متحول سازد.
پژوهش؛ گلوگاه پیشرفت در اقتصاد معدنی کشور
بخش عمده صنعت و معدن در ایران از فعالیتهای توسعه فناوری به دور است و عمدتاً در فاز بهرهبرداری وارد میدان میشود؛ این یعنی صنعت ما «عملیات محور» است نه «دانشمحور»! واقعیت این است که هزینه تحقیق و پژوهش در مقایسه با بودجههای موردنیاز برای هرگونه عملیات اجرایی بویژه در صنایع معدنی بسیار ناچیز و غیرقابل مقایسه است؛ بنابراین کاملاً بدیهی است که شرکتهای بزرگ و موفق دنیا در تمامی حوزهها بهخصوص حوزههای مربوط به صنایع معدنی، پژوهشکدههای بسیار فعال و قدرتمندی دارند و تمام واحدهای اجرایی خود را موظف به همکاری تنگاتنگ با پژوهشکدههای خود مینمایند. پژوهشکدهها نیز در افزایش بهرهوری سهیم هستند و بودجه خود را از ماحصل کار خود دریافت مینمایند. ازآنجاکه بخش معدن، مادر و سرمنشأ و تغذیهکننده دریایی از صنایع پاییندستی صنعتی است و عملیات اجرایی در این حوزه بسیار پرهزینه میباشد، پژوهش پیش از اجرا بسیار مهم است. هرگونه اجرا و عملیات بدون پشتوانه قدرتمند تحقیقی در صنایع معدنی میتواند به ضررهای هنگفت و گاه جبرانناپذیری منجر شود. تصور بفرمایید بدون یک مطالعه و پژوهش جامع در حوزه اکتشاف در موقعیتی، دست به اجرای پلن استخراج زده شود و یا بدون مدلسازی تحقیقی و رسیدن به نتایج مستند و قابلاتکا در حوزه استخراج نقشه فرآوری پیاده گردد. در صنایع معدنی با توجه به هزینههای بسیار سنگین در حوزههای اکتشاف، استخراج و فرآوری هرگونه خطای محاسباتی میتواند بهاندازه کل ارزش یک کمپانی بزرگ غیر معدنی ضرر اقتصادی به دنبال داشته باشد. لذا اگرچه در تمام صنایع و تکنولوژیها نقش مثبت تحقیق و پژوهش به اثبات رسیده است، اما این مهم در مورد صنایع معدنی حیاتی است.
پژوهش کلید موفقیت اکوسیستمهای موفق اقتصادی دنیا
درک جایگاه تحقیق و پژوهش و فعالیتهای دانشبنیان نیازمند مطالعه و بررسی نقش حیاتی این عوامل در موفقیت اکوسیستمهای اقتصادی و صنعتی بزرگ دنیا است. موفقیتهای امروز بسیاری از شرکتهای مولد و بزرگ دنیا، میوه تحقیقات و پژوهشهای بسیار زیاد آنها است و این موضوعی است که مدیران و قانوننویسان ما باید در مورد آن بسیار مطالعه نمایند. در بند الف ماده 64 قانون برنامه پنجساله ششم توسعه، بر گسترش همکاری و تعاملات فعال بین صنعت و دانشگاه تأکید شده است، اما متأسفانه آنطور که نتیجهبخش باشد، اقدامی صورت نگرفته. در گزارش ادواری «نمایه رقابتپذیری جهانی کشورها» وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 138 کشور جهان ازجمله ایران در دهه گذشته بررسیشده که رتبه کل ایران در حدود 76 ارزیابی گردیده است. تحصیلات عالیه و آموزش و تکنولوژی به ترتیب رتبههای 49 و 97 را در اختیار داشتند. این یعنی هرچند در افزایش سطح و دانش و آموزش عالی تقریباً موفق بوده ایم، اما به همان اندازه در راستای نوآوری و تکنولوژی از آن استفاده نکرده ایم. حلقه مفقوده، عدم باور مدیران کشور به نقش مهم فعالیتهای پژوهش محورانه است.
ارتباط دانشگاه و صنعت مولد توسعه دانشبنیان
بخشی از فقدان ارتباط دانشگاه و صنعت بر عهده دانشگاههای کشور است. بهطورکلی مشکل، دولتی و فربه بودن بیشازحد صنایع و دانشگاههای ما است. مشکل، ایجاد انگیزه برای پیشرفت است. در کشورهای پیشرفته دنیا به لحاظ تکنولوژی، دانشگاهها و نهادهای پژوهشی خوراک دهنده به صنایع هستند و بودجه دولتی ندارند و بهجای ردیف بودجه دولتی قوانین و آییننامههای اجرایی، ایجاد رقابت طراحی گردیده که شرکتهای بزرگ با رغبت طرحها و پروژههای خود را در اختیار پژوهشکدهها میگذارند و آنها را در نتایج اقتصادی و بهرهوری حاصل سهیم مینمایند. این شیوه محاسن بسیاری حتی در کارآمد نمودن سیستم آموزش عالی کشور دارد. دانشجویانی که در پروژههای مرتبط دانشگاهی و تحت نظر و در کنار اساتید متخصص خود صنعت را لمس مینمایند قطعاً دانش و تجربیاتی فراتر از دانشگاه و آزمایشگاه به دست خواهند آورد. در این شرایط بدیهی است دانشآموختگان دانشگاهها، پیش از آنکه از فارغالتحصیل شوند در دل صنعت رشد نموده و جزئی از آن گردیدهاند. اینچنین دانشآموختگانی را چرا صنعت رها کند؟ آیا با این شرایط دیگر نیازی به قوانین مرهمی داریم که صنایع را مجبور به استخدام دانشآموختگان نمایند؟ گاهی قانونگذاران ما بسیار دلسوزند، اما به بیان عام نمیدانند دیوار دعا کجا است.
واردات و بومیسازی تکنولوژیهای نوین
با اطلاعات میدانی که بنده دارم یکی از ضعفهای واقعی در عدم انگیزه صنایع بزرگ در واردات تکنولوژیهای نو به کشور است! درواقع نبود رقابت در تولید دانشبنیان، این بیانگیزگی را به وجود آورده و باعث شده با وجود نیروی کار ارزان بسیاری از صنایع ما، تولیدی قابلرقابت در بازارهای بینالمللی نداشته باشند. باید در نظر داشت برخلاف برخی نظرات ورود تکنولوژی مسئله منفی نیست، زیرا قرار نیست ما چرخ را از ابتدا اختراع کنیم. با دانستن مسیرهای بهینه کشف یا ابداعشده توسط دیگران بسیاری از آزمون و خطاهای هزینهبر از سیستم حذف خواهد شد و آنوقت در مرزهای علم و در ادامه پیشرفتهای دیگران بهینهترین راهکارها را به دست خواهیم آورد. ارتباط تنگاتنگ با دانشگاههای صنعت محور و شرکتهای موفق دنیا در حوزههای تخصصی مختلف نقطه عطفی در رسیدن به بهرهوری بهینه خواهد بود. البته در این راه علاوه بر آزاد شدن از بند دولتی بودن، نیازمند ارتقاء تفکرها، تجهیزات و بانکهای اطلاعاتی نیز خواهیم بود.
طرحهای توسعه Cut Of Grade
توسعه Cut Of Grade یکی از مهمترین مسائل مورد مغفول در اقتصاد معدنی منطقه است که با تکیه بر فعالیتهای علمی در بسیاری از حوزههای منابع فلزی موردنیاز قابلیت تعمیم دارد. مس، آهن، کرم، تیتان، سرب و روی، طلا، باریوم و عناصر نادر خاکی ازجمله منابع موردنیاز آینده کشور هستند که در تمامی این حوزهها نیاز به توسعه Cut Of Grade روزبهروز بیشتر خواهد شد. بهعنوانمثال آهن از نظر ارزش افزوده دارای ارزشافزوده و تقاضای بازار در بالاترین سطح در طی سالیان گذشته بوده است. فلز مس، پس از فولاد، رتبه دوم بین فلزات اصلی، از نظر ایجاد ارزشافزوده در جهان را داراست و در حال حاضر، ذخایر معدنی مس جهان، در حال کم شدن و کاهش عیار هستند. در این بخش مختصری به برخی مصادیق قابلاجرا در توسعه Cut Of Grade در استان کرمان که در گروه تحقیق و توسعه و معاونت اجرایی شرکت دانشبنیان پترو کویر ماهان مطالعات گستردهای بر روی آنها انجام شده است میپردازیم.
مصادیقی از طرحهای توسعه Cut Of Grade
یک موازنه ساده بین طرحهای توسعه صنعتی جاری و منابع موجود کافی است تا سطح نیاز و اهمیت اکتشاف منابع جدید و مالکیت منابع موجود بهعنوانمثال از ذخایر سنگآهن در آینده نزدیک را درک نماییم. با شیب کنونی در تولید و مصرف سنگآهن قطعاً در آینده نزدیک ایران یکی از واردکنندگان سنگآهن خواهد بود، در آن شرایط تولیدکنندگان دارای منابع داخلی، تعیینکنندگان اصلی بازار خواهند بود، ضمن آنکه IRR (بازده داخلی)ورود به بحث تولید کنسانتره از منابع کمعیار در شرایط جاری نیز به عددی بالغ بر 77 درصد در بازههای کوتاه میرسد.
نکته قابلاتکا و مهم در این طرح، بحث مطالعات مفصل امکانسنجی در موضوعات وسیع حوزه اقتصاد معدنی و اولویتبندی طرحها با لحاظ مسئله بسیار مهم و تعیینکننده حمل در جغرافیای تولید و مصرف است. نقشه راه طرحهای تدوین شده در شرکت پترو کویر ماهان نیز با پشتوانه مطالعاتی گسترده در شناسایی منابع، مطالعه نیازهای کنونی و آتی صنایع ایجادشده در منطقه موردنظر، مطالعه بازار مصرف منطقهای و بینالمللی، مکانیابی دقیق منابع، مکانیابی علمی موقعیت احداث سایت تولید محصول و کنسانتره نسبت به کارخانجات مصرفکننده محصول، موقعیت منابع تأمینکننده کانسنگ و آیندهنگری و خلاقیت در طراحی واحد تولید کنسانتره و با عنایت به امکان رسیدن به حداکثر راندمان خواهد بود.
شناسایی و ایجاد پایگاه داده مدرن از منابع دارای پتانسیل میزبانی ذخایر بزرگ فلزی و همزمان توسعه فعالیتهای اکتشافی مدرن و علمی در آنها و اثبات ذخایر در کلاسهای قطعی برای آنها با چارچوبهای علمی مدرن، آنچنان ارزشافزودهای ایجاد مینماید که با کمتر فعالیت تولیدی و صنعتی قابلمقایسه است.
نمونههایی از فرصتهای سرمایهگذاری کمنظیر و طرحهای مصداقی قابلاجرا در استان کرمان
در پایان بهعنوان نمونهای از طرحهای اقتصادی کارآمد و زودبازده با پتانسیل بسیار بالا در اقتصاد معدنی کمنظیر استان کرمان، کلیاتی در قالب خلاصه جدولی از شرایط اقتصادی برخی طرحهای تخصصی تدوین شده و اجرا شده در شرکت دانشبنیان پترو کویر ماهان برای سرمایهگذاری در استان کرمان که آماده جذب سرمایهگذار در حوزه اقتصاد معدنی هستند ارائه گردیده است.