اهمیت زنجیره ارزش بخش معدن و فلزات در استان کرمان

/// چگونه مس و آهن را استخراج میکنیم، اما فرصتهای طلایی را دور میریزیم؟!

 حکایت معادن استان کرمان و زنجیره ارزش آن حکایت گنج‌نامه‌ای است که پایانی ندارد. این استان به‌عنوان یکی از قطب‌های معدنی ایران جایگاهی بی بدیل در اقتصاد معدنی و صنایع فلزی کشور ایفا می‌کند و با داشتن 15 درصد از ذخایر معدنی ایران و تأمین‌کننده 40 تا 50 درصد از مواد اولیه صنایع فولادی و مسی کشور و وجود معادن استراتژیک چون مس سرچشمه، مس میدوک، سنگ‌آهن منطقه گل گهر و زرند و تولیدات متفاوت از جمله کرومیت، زغال‌سنگ، تیتانیوم می‌تواند نقشی پررنگ در زنجیره ارزش صنایع معدنی و فلزی کشور ایفا کند. هم‌اکنون با داشتن ذخایر چند میلیارد تنی و گردش سالیانه مواد در زنجیره تولید از اکتشاف و استخراج تا تولید نهایی به میزان در حدود 500 میلیون تن در سال، کرمان می‌تواند برای ایجاد صنایع پشتیبان و بنگاه‌های کوچک و بزرگ و توسعه خوشه‌های صنعتی فرصتی بی‌بدیل باشد، اما متأسفانه زنجیره ارزش به فراموشی سپرده شده است و فقط مس و آهن و … از دل کوه استخراج می‌شود و فرصت‌های طلایی توسعه صنایع و خوشه‌های صنعتی به دور ریخته می‌شود.

نگاهی به جایگاه حداقلی کرمان در مشاغل صنعتی

شاید اگر آمار رسمی کشوری نبود و صرفاً به آمار و نوشته‌های این نوشتار تکیه می‌شد بسیاری از افراد این‌گونه گفتمان‌های مبنی بر عقب‌افتادگی کرمان را تنها حاصل شعارزدگی می‌دانستند؛ اما خوشبختانه با آمار رسمی ارائه‌شده که در نمودار شماره (1) ملاحظه می‌کنید شاهد جایگاه کرمان آن‌هم به‌عنوان آخرین رتبه در اشتغال صنعتی هستیم.

یزد یا کرمان

شروع کار من پس از دانشگاه در صنایع جنبی مس کرمان (صنایع مس شهید باهنر) به عنوان مسئول شیفت عملیات ذوب بود آن هم مراحل پایانی پروژه که با حضور بیش از 50 کارشناس برجسته آلمانی، ژاپنی، فنلاندی و اتریشی، اوج شور و تلاش راه‌اندازی نمایان بود. این مجتمع از منحصربه‌فردترین صنایع پایین‌دستی مس است. امکان تولید انواع ورق ها، مقاطع و لوله ها آن هم با آلیاژهای متنوع مس، برنج، برنز و نیکل در دنیا کم‌نظیر است. حکایت اجرای این مجتمع در استان کرمان جالب است.

سال 1363 اولین شمش مس در مجتمع مس سرچشمه تولید شد. برنامه ریزی تولید محصول به گونه ای بود که پس از تولید شمش کاتد، تولید سه محصول یعنی مفتول 8 میلی‌متری، بیلت و اسلاب در بخش ریخته‌گری و پالایشگاه صورت پذیرد. دوراندیشی طراحان کارخانه به گونه ای بود که زنجیره پایین‌دستی مس در استان کرمان تا مراحل پایانی کامل شود، بر همین اساس صنایع جنبی مس (مس شهید باهنر) تعریف شد، کارخانه‌ای بی‌همتا و مطابق با آخرین تکنولوژی های روز که شامل سه واحد ذوب، نورد و اکستروژن بود و بسیاری از آلیاژهای مسی و انواع سکه‌ها، مقاطع و ورق ها را تا سطح فویل 30 میکرونی مس تولید می‌کرد، اما بخش جالب ماجرا این بود که به محض تعریف پروژه، یکی از علمای با نفوذ یزد اصرار بر انتقال پروژه صنایع جنبی مس به یزد می‌کند. در زمان استانداری آقای میرزاده بحث جدی بالا می‌گیرد و به هیئت دولت می‌رسد؛ چرا که کرمان معتقد بود صنایع جنبی مس باید در کنار مجتمع مس باشد. هیئت دولت به مرحوم عالی‌نسب برای حل اختلاف مأموریت می‌دهد و نهایتاً مرحوم عالی‌نسب تصمیم نهایی را برای اجرای صنایع جنبی مس در استان کرمان می‌گیرد.

بدیهی است زنجیره تأمین و تولید از آن‌چنان اهمیتی برای توسعه محلی و منطقه‌ای برخوردار است که در غیاب فاکتورهای اقتصادی، همواره مورد توجه سیاسیون بوده است و همین تفکر سبب شد که اوایل انقلاب فولادسازی عظیم بندرعباس با اعمال نفوذ سیاسیون به مبارکه اصفهان بدون هیچ‌گونه توجیهی منتقل شود. وجه دیگر بیان داستان بالا این است که باید مردم را به سمت توسعه درون‌زا و گسترش صنایع کوچک و متوسط سوق داد وگرنه توسعه از بیرون آن  هم در صنایع بزرگ اثربخشی اشتغال‌زایی و کارآفرینی محدودی دارد که ذیلاً به آن می‌پردازیم. قطعاً برنامه‌ریزی، پیگیری، سماجت مسئولان هراستان نقشی بسیار مهم در شکل‌گیری خوشه‌های صنعتی در آن استان دارد. همان‌طور که در نمودار شماره (1) ملاحظه نمودید یزد بیشترین سهم از اشتغال صنعتی را دارد.

شیلی یا چین

نگرش اساس تحول است، نگرش ما در سطح ملی و در سطح استان کرمان چیست؟

می‌خواهیم شیلی باشیم یا چین. کشور شیلی حدود 5/5 میلیون تن تولید معدنی مس دارد که تقریباً 99 درصد آن به‌صورت کنسانتره یا شمش مس صادر می‌شود و بخش بسیار اندکی از صنایع پایین‌دستی در آن کشور تولید می‌شود؛ در نقطه مقابل، کشور چین تنها حدود 6/1 میلیون تن تولید معدنی مس دارد، اما تولید شمش مس و صنایع محصولات نیمه ساخته مسی آن به 13 میلیون تن می‌رسد (با واردات مواد اولیه از سراسر جهان)؛ یعنی نه‌تنها کل تولید معدنی خود را استفاده می‌کند، بلکه برای صنایع پایین‌دستی نیز نزدیک به 11 میلیون تن مس از سراسر جهان وارد می‌کند، نمودار شماره (2).

اندونزی یا برزیل

اندونزی کشوری سرشار از مواد معدنی است. از 3/3 میلیون تن نیکل تولیدی جهان، تقریباً نصف آن از معادن اندونزی به دست می‌آید؛ چند سالی است که حاکمان اندونزی سیاست سخت‌گیرانه‌ای درپیش گرفته اند و به شرکت‌های معدنی اعلام کرده اند تنها اجازه صادرات نیکل به شرکت‌هایی می‌دهند که در زنجیره پایین‌دستی نیکل تا تولیدی باطری سرمایه‌گذاری کنند و کارخانه ایجاد کنند. دولت اندونزی اعتقاد دارد با این تصمیم تا 5 برابر ارزش مالی روی زنجیره نیکل برای کشور ایجاد می‌شود؛ علاوه بر اشتغال و سایر درآمدها. با وضع این قانون توسط دولت اندونزی، 30 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری توسط چین صورت گرفت و شرکت‌هایی مثل تسلا، هیوندا، LG تصمیم سرمایه‌گذاری در اندونزی گرفتند. هم‌اکنون 100 درصد نیکل اندونزی به‌صورت فرآوری شده صادر می‌شود و جلوی صادرات آن به‌صورت خام گرفته‌شده است.

در مقابل کشور برزیل غنی‌ترین کشور سنگ‌آهنی جهان 420 میلیون سنگ‌آهن تولید می‌کند که بیش از 90 درصد آن را صادر می‌کند. نگرش برزیل علیرغم اینکه دسترسی به منابع وسیع آب و برق دارد، سرمایه‌گذاری در صنایع فولادی نیست.

زنجیره ارزش مواد معدنی و فلزی در استان کرمان

زنجیره ارزش مواد معدنی و فلزی در استان کرمان پتانسیل بالایی برای چند برابر کردن در اقتصاد استان دارد. متأسفانه این فرصت‌ها گاهی محدود به فقط صنایع پایین‌دستی می‌شود؛ مثل تولید ورق و لوله و پروفیل، اما هزاران فرصت گسترده در صنایع پشتیبان به فراموشی سپرده می‌شود، حال آنکه این فرصت‌ها می‌تواند در قالب SME یا بنگاه‌های کوچک و متوسط با سرمایه‌گذاری های کم یا متوسط اشتغال و ارزش‌آفرینی بزرگی ایجاد کنند.

 

عملکرد تاکنون

تاکنون در معادن بزرگ و صنایع فلزی استان کرمان بویژه در بخش مس و آهن بیش از 50 مدیرعامل منصوب و معزول شدهاند و حاصل کار در طی 40 سال گذشته بهطور خلاصه این است: نمودار شماره (4).

نمودار شماره (4) نشان می‌دهد که هم‌وغم مدیران رده بالای صنایع معدنی در شلاق زدن به معدن و بهره‌برداری بیشتر از آن می‌باشد و دغدغه‌ای برای توسعه و گسترش صنایع پشتیبان در آن‌ها دیده نمی‌شود. به همین دلیل اگر از گوگل مپ نگاه کنید یک حفره بزرگ معدنی و چندکارخانه فرآوری و نهایتاً تولید شمش را می‌بینید، ولی افسوس از اینکه صد کارخانه کوچک خوشه‌های پشتیبان این تولید عظیم معدنی وجود ندارد و بیابان‌هایی صاف در کنار این معادن می‌بینید، چرا؟ چون سهم خواهی مسئولان و مردم استان از این مدیران ارشد برای رشد همه‌جانبه صنعتی مردمی وجود ندارد و من چون خود در این صنایع مدیر و مسئول بودم، می‌دانم که به‌راحتی می‌شود با صنعتگران کم‌بنیه تعامل کرد و آن‌ها را وادار به ایجاد کارآفرینی در راستای پشتیبانی صنایع معدنی نمود.

به قول یکی از دوستان، خداوند استان کرمان را بغل کرده است. همان‌طور که در نمودار شماره (3) می‌بینید، بیش از 400 میلیون تن مواد در گردش چرخه‌های صنعتی استان کرمان می‌باشد. صدها بیل مکانیکی، شاول، محور دامپتراک، سنگ‌شکن و صدها کیلومتر نوار نقاله نیازمند پشتیبانی‌های روزانه قطعات و موارد مصرفی می‌باشند. انواع روغن‌ها و مواد شیمیایی و نسوزها، اسیدها، گچ، سیلیس، آهک و … از جمله مواد مصرفی و پشتیبانی هستند. دامنه وسیع خدمات تعمیرات اساسی، بازرسی‌ها، نصب تجهیزات و ماشین‌آلات، سازه‌های فلزی، انواع پوشش‌ها، لوازم و ابزار مکانیکی و ریخته‌گری در استان کرمان مغفول واقع شده است و تقریباً استان‌های یزد و اصفهان و تهران تأمین‌کننده پشتیبانی‌ها می‌باشند.

وقت آن رسیده که یک تکانش اساسی در تصمیم‌گیرندگان رده بالای استان کرمان به وجود آید و معادن استان که به‌صورت جزیره‌ای کار می‌کنند در قالب یک ارتباط نظام‌مند یک شبکه تأمین استانی ایجاد کنند؛ جالب است بدانیم در آسیاب‌های شرکت مس در استان کرمان تاکنون نزدیک به 700 میلیون تن سنگ خردایش شده است، ولی بیش از 95 درصد از گلوله‌های فولادی موردنیاز این آسیاب‌ها از خارج از استان کرمان تأمین شده است؛ یعنی از 700 هزار تن گلوله فولادی سهمی برای کرمان نبوده است.

طی 40 سال گذشته فعالیت معدن مس سرچشمه حدود 7/1 میلیارد تن سنگ و باطله استخراج شده است و بیش از 1000 دامپتراک های معدنی و ماشین‌آلات معدنی در آن مستهلک شده است، ولی حتی 3 درصد قطعات و موادمصرفی قابل ساخت آن در کشور در استان کرمان تولید نمی‌شود. یک شرکت ایتالیایی (ILVA ITALY) برای ما در زمینه ایجاد صنایع پشتیبان فولاد در استان کرمان مطالعه‌ای انجام داد که جدول شماره (1) حاصل مطالعه آن برای ایجاد این صنایع در استان کرمان بود.

همان‌طور که در جدول شماره (1) ملاحظه می‌کنید 32 رسته صنعتی پشتیبان تعریف شده است و حدود 300 زیرشاخه نیز به این رسته اضافه نموده است که به دلیل تطویل نوشتار در اینجا آورده نشده است.

 

چه باید کرد؟

چه کنیم که صنایع پشتیبان در استان کرمان رشد کند، چگونه این بیحسی نسبت به راهاندازی شرکتهای کوچک و متوسط در استان کرمان درمان شود و یک نهضت مردمی کارآفرینی در این زمینه صورت پذیرد؟

پیشنهادها

1- مدیران عامل شرکت‌های معدنی بزرگ موظف به راه‌اندازی صنایع پشتیبان در منطقه باشند؛ منظور این نیست که خودشان سرمایه‌گذاری کنند، بلکه با تشویق و یا ضمانت خرید و یا حتی پیش‌خرید، اشخاص و شرکت ها را برای تولید در منطقه ترغیب کنند و شاخص موفقیت این مدیران را نباید در تولید بیشتر از معدن قرار داد، بلکه شاخص موفقیت ایشان گسترش اقتصاد و اشتغال محلی از طریق صنایع پشتیبان باشد و برای این موفقیت باید KPI تعریف کرد.

2- ایجاد شکل نظام‌مند توسط شرکت‌های معدنی استان برای حمایت از گسترش صنایع پشتیبان در استان کرمان.

3- دسته‌بندی و معرفی فرصت‌های صنایع پشتیبان اعم از تولیدی، خدماتی، مهندسی، حمل‌ونقل، بازرسی.

4- ایجاد مشوق‌های لازم و اعطای تسهیلات به کارآفرینان.

5- ایجاد یک کارگروه متشکل از اتاق بازرگانی، نمایندگان معدنی‌ها و استانداری جهت صرفاً پایش برای شکل‌گیری خوشه‌های صنعتی پشتیبان در استان کرمان.

(در این زمینه بانک‌های استان کرمان در مقایسه با شهرهایی مثل تبریز یا یزد عملکرد بسیار ضعیفی دارند.) ///

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *