رییس سابق اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات و مدیر شرکت Golden Future Road در امارات
دکتر فرشید فرزانگان رییس سابق اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات و مدیر شرکت Golden Future Road در امارات میگوید که وابستگی به نفت و عدم تنوع در صادرات، ضعف در بازاریابی بینالمللی و برندسازی و تحریمها و محدودیتهای بانکی در ابعاد مختلف نظام مالی و اعتباری از مهمترین عوامل و چالشهایی است که تنزل مزیتهای صادراتی کشور را موجب شده است و سهم اندک ایران در تجارت جهانی نشاندهنده ناکارآمدیهای سیاستهای تجاری و اقتصادی ایران است و وصول به هدف بلندپروازانه صادرات کشور در برنامه هفتم توسعه بدون رفع موانع ساختاری و تحریمی غیرممکن به نظر میرسد. توجه به نکاتی چند از جمله لزوم تدوین یک نقشه راه بلندمدت برای توسعه تجارت خارجی و رهایی هرچه سریعتر از فضای تحریم اهمیت دارد.

رویههای تجاری کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
رویکردهای تجاری ایران در دهههای گذشته عمدتاً به صادرات مواد خام و محصولات با ارزشافزوده پایین وابسته بوده است. این امر سبب کاهش قدرت رقابتپذیری در بازارهای جهانی شده است.
حرکت به سمت تنوعبخشی به صادرات و گوناگونی سازی تجارت از حیث محصولات صادراتی و مقاصد صادراتی، توسعه زنجیره ارزش و سرمایهگذاری در نوآوری و فناوری میتواند آینده تجارت کشور را متحول کند.
رفتارهای ما در تجارت خارجی بویژه از نظر قوانین مربوط به کالاهای صادراتی چقدر در تناسب با ساختار، رفتار و عملکرد بازارهای جهان است؟
بسیاری از فرایندهای صادراتی ایران با استانداردهای به روز جهانی تطابق ندارند و فرآیندهای بوروکراتیک مانعی بزرگ در مسیر صادرات است، اصلاح قوانین مرتبط با تسهیل تجارت، پیادهسازی استانداردهای بینالمللی و شفافسازی قوانین میتواند رقابتپذیری صادرات ایران را افزایش دهد.
مهمترین عوامل و چالشهایی که باعث نزول مزیتهای فعالیتهای صادراتی کشور شده است کدامند و در این شرایط راهحل علمی و عملی چیست؟
چالشهای عمده عبارتند از:
* وابستگی به نفت و عدم تنوع در صادرات،
* ضعف در بازاریابی بینالمللی و برندسازی،
* تحریمها و محدودیتهای بانکی در ابعاد مختلف نظام مالی و اعتباری.
راهحلهای پیشنهادی مشتمل است بر:
* سرمایهگذاری در صنایع دانشبنیان،
* تقویت دیپلماسی اقتصادی برای رفع موانع بینالمللی،
* ایجاد زیرساختهای لجستیکی مدرن،
* پیوستن به نظام مالی و پولی بینالمللی و بهرهبرداری از آن.
سهم 24/0 درصدی ایران در تجارت جهانی را چگونه نقد میکنید؟
سهم 24/0 درصدی ایران در تجارت جهانی بهوضوح نشاندهنده ناکارآمدی سیاستهای تجاری و اقتصادی ایران است. بسیاری از کشورهای کوچکتر با منابع محدودتر سهم بسیار بیشتری دارند.
افزایش تعاملات منطقهای، بهرهبرداری از توافقات تجاری و ارتقاء رقابتپذیری صنایع صادراتمحور، مذاکره مستقیم با آمریکا در چارچوب دستیابی به توافق پایدار، راه کار دستیابی کشور به سهم درخور در تجارت بینالمللی است.
در مورد رشد ۲۳ درصدی صادرات کشور (موردنظر برنامه هفتم توسعه) چه نقطه نظرات کارشناسی ارائه میکنید؟
* این هدفگذاری بلندپروازانه است، اما بدون رفع موانع ساختاری و تحریمی، تحقق آن غیرممکن به نظر می رسد،
* شناسایی بازارهای هدف جدید، بویژه در آسیا و آفریقا پیشنهاد می شود،
* توسعه زیرساختهای صادراتی از واجبات است،
* بهبود شرایط تأمین مالی برای صادرکنندگان از ملزومات است.
وزن تحریمها در ایجاد تراز منفی کشور چه میزان است؟
تحریمها سهم عمدهای در اختلال صادرات و واردات داشتهاند، اما مسائل داخلی مانند مدیریت ناکارآمد و فساد اداری فردی یا سیستمی نیز نقش مهمی دارند.
بهرهگیری از ظرفیتهای صادرات مجدد و ایجاد پیمانهای منطقهای برای کاهش اثرات تحریم ها میتواند در بهبود صادرات مؤثر باشد.
ایران چگونه میتواند در شرایط تحریمی با استفاده از جایگاه جغرافیایی خود از صادرات مجدد و در اندازه قابلتوجه برخوردار باشد؟
ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک میتواند به هاب ترانزیت منطقه تبدیل شود.
پیشنهادها عبارتند از:
* توسعه بنادر و تقویت کریدورهای حملونقل،
* ایجاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با قوانین تجاری جذاب بهصورت واقعی در استانداردهای جهانی،
* همکاری با کشورهای همسایه برای صادرات کالاهای ثالث.
در پایان چه نکاتی را لازم میدانید که اضافه فرمایید؟
* لزوم تدوین یک نقشه راه بلندمدت برای توسعه تجارت خارجی،
* ایجاد سازوکارهای مؤثر برای حمایت از صادرکنندگان،
* سرمایهگذاری در آموزش و توسعه مهارتهای صادراتی،
* رهایی هر چه سریعتر از فضای تحریم،
* مذاکره با غرب و آمریکا و ایجاد موازنه در روابط شرق و غرب جهت بهرهبرداری حداکثری پیشبرد منافع اقتصادی و تجاری.
