عضو هیئت نمایندگان و عضو کمیسیونهای حملونقل و عمران، احداث و امور زیربنایی اتاق تهران
یکی از مشکلات اساسی در ایران عدم شفافیت در تحلیل اقتصادی کریدورها است. موقعیت ویژه جغرافیایی به ایران این امکان را میدهد تا نقش کلیدی در اتصال آسیا، اروپا و خاورمیانه ایفا کند و از آن بهعنوان منبع مهم درآمدهای ترانزیتی بهرهبرداری کند، اما عدم تحلیل دقیق اقتصادی و برنامهریزی منطقی باعث شده است که ایران هنوز نتواند از موقعیت استراتژیکی خود بهطور کامل استفاده کند. سیاست گذاریهای نادرست یارانه ای، ضعف در زیرساختهای ریلی و دریایی، کمبود هماهنگی منطقهای و بینالمللی از مهمترین چالشهای پیش روی عملیاتی کردن کریدورهای بینالمللی در ایران است.
عدم تعادل، ظرفیتهای ترانزیتی کشور را بهشدت محدود کرده است و تمرکز نامتناسب بر توسعه حملونقل جادهای موجب شده است تا سایر مودهای حملونقل بویژه ریلی نتوانند نقش مؤثری در کریدورها ایفا کنند. مشکلات سیاسی و تحریمها نیز از موانع تأثیرگذار بر توسعه کریدورهای بینالمللی ایران هستند. عدم تمرکز و نبود طرح جامع حملونقل آفت اصلی توسعه ناقص شبکه ریلی کشور است.
در ادامه مشروح گفتوگو با دکتر سهیل آل رسول، عضو هیئت نمایندگان و عضو کمیسیونهای حملونقل و عمران، احداث و امور زیربنایی اتاق بازرگانی تهران آمده است.

ازنظر شما، جایگاه ایران در کریدورهای بینالمللی چیست و چه نقشی در تجارت جهانی ایفا میکند؟
جایگاه ایران در کریدورهای بینالمللی و نقش آن در تجارت جهانی عبارتند از:
الف) موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواقتصادی ایران؛ ایران در نقطه تلاقی کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب قرار دارد. این موقعیت جغرافیایی به ایران امکان میدهد نقش کلیدی در اتصال آسیا، اروپا و خاورمیانه ایفا کند و از آن بهعنوان منبع مهم درآمدهای ترانزیتی بهرهبرداری کند.
ب) ضرورت توسعه زیرساختها و مودهای حملونقل؛ برای استفاده از این جایگاه، باید تمامی مودهای حملونقل (ریلی، دریایی، جادهای و هوایی) بهصورت یکپارچه و متوازن توسعه یابد. بدون ایجاد هماهنگی بین این مودها، استفاده از ظرفیتهای ترانزیتی ایران با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
ج) ضعف در بهرهبرداری کنونی؛ عدم تحلیل دقیق اقتصادی و برنامهریزی منطقی باعث شده است که ایران هنوز نتواند از موقعیت استراتژیک خود بهطور کامل استفاده کند. بهعنوان مثال، وابستگی بیشازحد به حملونقل جادهای و ضعف در حملونقل ریلی موجب کاهش رقابتپذیری ایران در مقایسه با دیگر مسیرهای ترانزیتی شده است.
با توجه به اهمیت زیرساختهای لجستیکی و تجاری، چگونه میتوان تعادل مطلوبی میان توسعه این زیرساختها و بهرهبرداری بهینه از آنها ایجاد کرد؟
ایجاد تعادل میان توسعه زیرساختها و بهرهبرداری بهینه از آنها از راههای زیر امکانپذیر است:
الف) تحلیل اقتصاد کریدورها؛ یکی از مشکلات اساسی در ایران، عدم شفافیت در تحلیل اقتصادی کریدورهاست. بسیاری از گزارشهای منتشرشده درباره ظرفیتهای ترانزیتی، بویژه در حملونقل ریلی، اغراقآمیز است و با واقعیت اقتصادی مطابقت ندارد. تحلیل واقعی این اقتصاد، شامل هزینهها، درآمدها و رقابتپذیری مودها، باید در اولویت قرار گیرد.
ب) سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختها؛ توسعه زیرساختها باید با توجه به بازگشت سرمایه و میزان بهرهوری انجام شود؛ برای مثال، اتصال شبکه ریلی ایران به بنادر اصلی و شبکههای ریلی کشورهای همسایه میتواند ارزشافزوده بیشتری ایجاد کند. این امر باید بر اساس نیازهای واقعی بازار و اولویتهای منطقهای صورت گیرد.
ج) استفاده متوازن از مودها؛ هر مود حملونقل نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. موفقیت کریدورها نیازمند استفاده متوازن و مکمل از مودهای مختلف است؛ بهعنوان مثال، حملونقل دریایی برای حجم بالا و فاصلههای طولانی مناسب است، درحالیکه حملونقل ریلی میتواند نقش کلیدی در کاهش هزینهها و آلایندگی ایفا کند.
مهمترین چالشهای پیش روی عملیاتی کردن کریدورهای بینالمللی در ایران کدامند و چگونه میتوان آنها را برطرف کرد؟
مهمترین چالشهای پیش روی عملیاتی کردن کریدورهای بینالمللی در ایران عبارتند از:
الف) سیاستهای نادرست یارانهای؛ یکی از بزرگترین موانع، یارانههای غیرمنطقی به سوخت است. قیمت پایین بنزین و گازوئیل باعث شده که حملونقل جادهای بهطور غیرمنطقی ارزانتر از سایر مودها باشد. این موضوع، نهتنها موجب آسیب به رقابتپذیری ریلی شده، بلکه هزینههای زیستمحیطی و زیرساختی سنگینی نیز به کشور تحمیل کرده است.
ب) ضعف در زیرساختهای حملونقل ریلی و دریایی؛ بسیاری از کریدورهای بینالمللی به شبکههای ریلی کارآمد نیاز دارند، اما شبکه ریلی ایران هنوز از نظر سرعت، ظرفیت و اتصال به کشورهای همسایه با مشکلات جدی مواجه است. در حملونقل دریایی نیز، نبود بنادر مجهز به استانداردهای جهانی، ظرفیت رقابتپذیری ایران را کاهش داده است.
ج) کمبود هماهنگی منطقهای و بینالمللی؛ توسعه کریدورها نیازمند همکاری نزدیک با کشورهای همسایه و ایجاد توافقهای چندجانبه است. نبود این همکاریها باعث شده که مسیرهای جایگزین از سوی کشورهای دیگر تقویت شود و سهم ایران در ترانزیت بینالمللی کاهش یابد.
چه موانعی ازنظر زیرساختهای رقابتی و موقعیت جغرافیایی منطقهای وجود دارد که باید برای دستیابی به نتایج مطلوب در کریدورهای بینالمللی برطرف شوند؟
موانعی که در این زمینه وجود دارند و باید مرتفع شوند عبارتند از:
الف) عدم هماهنگی در توسعه زیرساختها؛ یکی از موانع اصلی، تمرکز نامتناسب بر توسعه حملونقل جادهای است. این امر باعث شده که سایر مودهای حملونقل، بهویژه ریلی، نتوانند نقش مؤثری در کریدورها ایفا کنند. این عدم تعادل، ظرفیتهای ترانزیتی کشور را بهشدت محدود کرده است.
ب) رقابتپذیری منطقهای؛ کشورهای همسایه ایران، بویژه ترکیه و آذربایجان، درحالتوسعه مسیرهای جایگزین برای جذب سهم بیشتری از ترانزیت منطقهای هستند. برای رقابت با این کشورها، ایران باید زیرساختهای خود را بهبود دهد و فرآیندهای اداری و گمرکی را تسهیل کند.
ج) تأثیر مسائل ژئوپلیتیکی؛ مشکلات سیاسی و تحریمها نیز از موانع مهمی هستند که بر توسعه کریدورهای بینالمللی ایران تأثیر گذاشتهاند. رفع این مشکلات و ایجاد روابط پایدار با کشورهای منطقه میتواند به جذب سرمایهگذاری و تقویت جایگاه ایران کمک کند.
در پایان، اگر نکات یا پیشنهادات دیگری در این زمینه دارید، لطفاً بیان فرمایید.
در پایان باید به عدم تمرکز و نبود طرح جامع حملونقل اشاره کنم که آفت اصلی توسعه ناقص شبکه ریلی ایران است و ریشه در علل متنوعی از جمله موارد زیر دارد:
۱. فقدان طرح جامع و تمرکز در برنامهریزی
یک طرح جامع حملونقل باید اولویتهای اقتصادی، جغرافیایی و استراتژیک کشور را شناسایی کرده و بر مبنای آن، شبکههای اصلی و فرعی حملونقل را طراحی کند؛ اما در ایران، فقدان چنین طرحی باعث شده تصمیمگیریها و سیاستگذاریها به شکل مقطعی و بدون هماهنگی انجام شوند.
- نبود محوریت کریدورهای اصلی؛ بهجای تمرکز بر کریدورهای بینالمللی شمال-جنوب و شرق-غرب که میتوانند درآمدزایی و رقابتپذیری ایران را تقویت کنند، بسیاری از طرحها صرفاً بر اساس فشارهای محلی و منطقهای تعریف شدهاند.
- تعدد اولویتها؛ نبود یک برنامه جامع باعث شده که منابع محدود کشور بین پروژههای متعدد و پراکنده تقسیم شوند، بدون اینکه پروژهای بهطور کامل و کارآمد به بهرهبرداری برسد.
۲. نقش نمایندگان مجلس در پراکندگی پروژهها
طی سه دهه گذشته، نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دلیل فشارهای محلی و تمایل به جلب رضایت حوزههای انتخابیه خود، طرحهای متعددی را خارج از محورهای کریدورهای اصلی معرفی کردهاند.
- پروژههای پراکنده و غیرضروری؛ بسیاری از این طرحها، برخلاف مطالعات کارشناسی، در مسیرهایی تعریف شدهاند که توجیه اقتصادی یا ارتباط استراتژیک با شبکه ریلی ندارند.
- اتلاف منابع ملی؛ این پراکندگی پروژهها موجب انبوهی از طرحهای نیمهتمام شده است که علاوه بر هزینههای سنگین اجرا، منابع ملی را بهصورت غیرمولد محبوس کردهاند.
۳. کاهش کارآمدی شبکه ریلی کشور
نتیجه این رویکرد نادرست، کاهش شدید کارآمدی شبکه ریلی موجود است:
- شبکه ناقص و غیرمتمرکز؛ به دلیل تعریف پروژههای غیرمرتبط با کریدورهای اصلی، شبکه ریلی ایران یکپارچگی و انسجام لازم برای ایفای نقش در حملونقل بینالمللی و داخلی را ندارد.
- بهرهوری پایین؛ بیش از ۴۰ درصد از شبکه احداثشده ریلی کشور، عملاً کارآمدی لازم را ندارد، زیرا به نقاطی ختم میشود که تقاضای کافی برای حملونقل وجود ندارد یا اتصال مؤثری با سایر بخشهای شبکه ندارد.
- هزینههای بهرهبرداری بالا؛ شبکههای ناقص و غیر هدفمند، هزینههای عملیاتی و نگهداری را افزایش داده و مانع از تحقق اقتصادی پایدار در حوزه حملونقل ریلی شدهاند.
۴. پیامدهای اجتماعی و اقتصادی
- سرمایههای ملی محبوسشده؛ حجم عظیمی از منابع مالی و انسانی کشور در پروژههای نیمهتمام و غیر بهرهور محبوس شده است که میتوانست در طرحهای اولویتدار و سودآور سرمایهگذاری شود.
- فرصتهای از دست رفته؛ نبود شبکه ریلی منسجم و کارآمد باعث شده که ایران نتواند بهعنوان یک هاب ترانزیتی منطقهای عمل کند و سهم قابلتوجهی از جریان حملونقل بینالمللی را از دست بدهد.
- اعتماد ازدسترفته؛ این وضعیت منجر به کاهش اعتماد عمومی به توانایی دولت در مدیریت زیرساختهای حملونقل و استفاده بهینه از منابع ملی شده است.
۵. راهکارها
- تدوین و اجرای طرح جامع حملونقل؛ لازم است یک برنامه جامع و ملی با تمرکز بر کریدورهای اولویتدار، هماهنگی بین مودهای مختلف حملونقل و استفاده بهینه از منابع تدوین شود.
- تمرکز بر تکمیل کریدورهای اصلی؛ پروژههای جدید باید با توجه به نیازهای بینالمللی و ملی و در راستای تکمیل کریدورهای اصلی تعریف شوند.
- اصلاح فرآیندهای تصمیمگیری؛ دخالتهای منطقهای و محلی در تعریف پروژهها باید به حداقل برسد و اولویتها بر اساس مطالعات کارشناسی تعیین شود.
- بازنگری در پروژههای نیمهتمام؛ طرحهای نیمهتمام باید با توجه به میزان توجیهپذیری آنها ارزیابی و تصمیمگیری شود که کدام پروژهها باید ادامه یابند و کدامیک متوقف شوند.
جمعبندی کلی
برای دستیابی به موفقیت در کریدورهای بینالمللی، ایران باید:
- سیاستهای حمایتی از مودهای حملونقل پایدار، بویژه ریلی را اجرا کند،
- ساختار یارانههای سوخت را اصلاح کند،
- زیرساختهای خود را بهصورت متوازن توسعه داده و با کشورهای منطقه هماهنگ عمل کند،
- اقتصاد حملونقل و ترانزیت را با شفافیت و دقت تحلیل کند،
- نبود طرح جامع حملونقل و پراکندگی پروژهها طی سه دهه گذشته، شبکه ریلی کشور را به وضعیت ناکارآمد و غیرمتمرکزی رسانده است که بهرهوری و کارآمدی آن را بهشدت کاهش داده است. برای بهبود این وضعیت، بازنگری در رویکردهای تصمیمگیری و برنامهریزی در کنار تمرکز بر اولویتهای ملی و بینالمللی ضروری است.
