عضو هیئت علمی گروه مهندسی صنایع دانشگاه شهید باهنر و رییس شورای شهر کرمان
خودباوری، اراده و تلاش در جهت رشد علمی و تحقیق و توسعه در ساخت دانش فنی و تکنولوژی نقش اساسی را ایفا میکند. کشور ما برخوردار از منابع سرشار طبیعی و نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده فراوان و باانگیزه است که عواملی مناسب برای جهش تولید میباشند. دکتر علیرضا نادری، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید باهنر و رییس شورای شهر کرمان در گفت وگو با ما همچنین یادآوری میکند که اگر دولت بهجای تصدی گری، نقش متولی بودن خود را بهدرستی ایفا کند، تسهیل گری نماید و موانع و پیچوخمهای زائد و غیرضروری را از پیش پای صنعتگران بردارد، توسعه در صنعت اتفاق خواهد افتاد؛ البته در مسیر توسعه صنعتی نقش مراکز علمی و دانشگاهی نباید از نظر دور بماند که متأسفانه امروز در کشورمان صنعت از توان بالقوه دانشگاه و دانشگاه از نقش صنعت در عملی کردن علوم تولیدی خود محروم ماندهاند.
در ادامه، شرح کامل گفتوگو با دکتر نادری در دسترس است.
چرا صنعتی شدن در اقتصاد ایران یك فرآیند بلندمدت است؟
وضعیتی دیگر در کوتاهمدت حاصل نمیشود و نیازمند وجود شرایطی و به فعل در آمدن مسائلی است كه این امر مستلزم گذشت زمان است و بهتدریج حاصل میگردد. صنعتی شدن نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما علاوه بر این سیر طبیعی كه در همهجا طی میشود در ایران بهطور خاص عوامل دیگری نیز بر روند صنعتی شدن اثر گذاشته و آن را طولانیتر ساخته است.
در ادامه تاریخ تمدنی پرفروغ ایران تا چند صدسال بعد از اسلام نیز این حركت با اتکای به فرهنگ اصیل ایرانی و تبعیت از فرامین اسلامی شتاب افزونتری یافت، بهنحویکه خاستگاه دانشمندان و اندیشمندان بزرگ فراوانی شد كه طبیعتاً این امر خود زمینهساز رشد و حركت بهسوی تعالی جامعه در همه زمینههاست؛ اما از روزگاری به بعد این سرزمین و فرهنگ مردمانش دستخوش آفاتی نامطلوب نظیر فاصله گرفتن از فرهنگ پرمحتوای اسلامی- ایرانی و روی آوردن به بعضی خرافهها و انتشار فرهنگ عزلت و رهبانیت گردید كه از ورای مرزهای ایرانی و اسلامی تزریق و القا میشد كه خود بحثی جداگانه و مفصل را میطلبد. نهایتاً اینكه جامعه، متأثر از این ناهنجاریهای فرهنگی رو به خمودی نهاد و فرهنگ رشد و حركت و تعالی به فرهنگ نشستن و نظاره كردن مبدل شد كه طبعاً در چنین شرایطی رشد علمی نیز كه زمینهساز و لازمه هر ارتقایی است رو به ركود میرود و نتیجه آنجا ماندن از قافلهای خواهد شد كه شتابان در حال طی مسیر است و هرچه زمان بگذرد فاصله ایجادشده بیشتر میشود و یاس از رسیدن به دیگران بیشتر خودنمایی میکند و به عدم خودباوری و احساس عجز مبدل میشود كه در دورانی چنین شد و همین امر بر سایر مسائل طبیعی افزون شد و حركت رشد كشور را بهسوی رشد اقتصادی كند كرد كه صنعتی شدن و رشد بخش كشاورزی و غیره نیز در همین مقوله جای دارد.
عوامل اصلی سازنده تكنولوژی و صنعت در دنیای پیشرفته و مدرن چیست؟
همواره خودباوری، اراده، اعتقاد به ظرفیت بالقوه توانمندی انسان، توجه به حركت شتابان دیگران و پرداختن به رشد علمی و تحقیق و توسعه در ساخت دانش فنی و تكنولوژی نقش اساسی را ایفا میکند.
تولیدات صنعتی كشورمان بهطور عمده جزو چرخههای پایین ساختار تولید صنعتی میباشد كه ارزشافزوده چندانی ایجاد نمیکند، تأثیر این روند در بلندمدت اقتصاد كشورمان چیست؟
در برخــی از فــعـــالیــتهای صـنعتــی، تولیدکنندههای ما در مراحل اول تولید، نظیر استخراج از منابع طبیعی و فرآوریهای اولیه و بعضاً رسیدن به برخی تولیدات اولیه مشغولند و یا در انتهای مراحل تولید كه عبارت است از مونتاژ و سالهای متمادی است كه در این مرحله متوقف ماندهاند. شاید این توقف ناشی از بسنده كردن صنعتگر به سود ناشی از آن و پرهیز از درگیر شدن با مسائل ناشناخته است. این شیوه عملكرد، صنعت مربوطه را از وابستگی نجات نمیدهد و رشد تولید، نوآوری، همگام شدن با جهان صنعتی و استقلال را در پی نخواهد داشت و امر پسندیده و نویدبخشی نمیباشد.
ظرفیت و فرصتهای ایران برای ورود به زنجیره ارزش جهانی چیست؟
ایران به لطف خداوند سرشار از منابع طبیعی ارزشمند، نیروی فعال جوان و تحصیلکرده فراوان و انگیزه زیاد برای خروج از سكون و رسیدن به جایگاه درخور شأن تاریخی ارزشمند خویش و تقاضای كافی در داخل كشور و حتی خارج از مرزها برای كالاهای تولیدی است که این عوامل برای جهش تولید بسیار مناسب و راهگشاست.
ایران با چه چالشهایی در زنجیره ارزش جهانی روبهروست؟
یك مسئله عمده، فاصلهای است كه بین ایران و كشورهای عمده صنعتی دنیا وجود دارد و عقبماندگی تاریخی كه در بعد علمی و دانش فنی بین ایران و برخی كشورهای پیشتاز وجود دارد كه نیازمند برطرف شدن است.
چه راهكارهایی برای ایران وجود دارد كه بهعنوان یك بازیگر اصلی در زنجیره ارزش جهانی حضور پیدا كند؟
در مرتبه اول تقویت عزتنفس و روحیه خودباوری كه در دهههای اخیر رشد چشمگیری داشته، اما هنوز در حد كفایت نیست، سپس پرداختن به رشد و توسعه علوم كاربردی موردنیاز كشور در دانشگاهها و مراكز علمی كشور و تبدیل و فرآوری منابع طبیعی و ایجاد ارزشافزوده در آنها و سپس استفاده از منابع درآمدی حاصل از آن درراه كسب دانش فنی تولید و تكمیل كردن چرخههای تولید و پرداختن به تحقیق و توسعه جهت فعال شدن، بهجای منفعل بودن.
نقش بایسته دولت در تحول توسعه صنعتی را چگونه توضیح میدهید؟
درصورتیکه دولت به جای تصدیگری نقش متولی بودن خود را بهخوبی ایفا كند، تسهیلگری نماید و موانع و پیچوخمهای زائد، ناكارآمد و غیرضروری را از پیش پای صنعتگر بردارد توسعه اتفاق خواهد افتاد.
آنچه عمدتاً صنعت را زمینگیر میسازد، فرآیندهای نفسگیر اداری است كه افراد تازهکار و بیتجربه را به خود مشغول میسازد و نهایتاً به زمین میزند و افراد مجرب را دلزده و خسته نموده و از ادامه راه منصرف میسازد.
نقش مؤثر دیگر دولت در این راه این است كه بر خام فروشی و صادرات مواد خام و یا محصولات مراحل اولیه تولید كه بهخوبی راه افتاده است، تعرفههای قابلتوجهی را وضع نماید. همچنین برای واردات مواد اولیه صنعت مونتاژ تعرفههای قابلاعتنایی وضع كند در عوض برای مواد اولیه تولیدات صنعتی كه هنوز پا نگرفته و یا در وضعیت بسیار ضعیف اولیه است، تسهیلاتی را ایجاد كند تا تولیدکننده در عوض خام فروشی و یا درجا زدن در مرحله سودآور مونتاژ، وارد مرحله اساسی تولید تا رسیدن به چرخه كامل تولید و تولید محصول نهایی گردد.
در این مسیر نقشی اساسی و تعیینکننده كه مراكز علمی و دانشگاهی وابسته به دولت میتوانند ایفا نمایند، نباید از نظر دور بماند. در حال حاضر به دلیل نبود راهكارهای مؤثر پیونددهنده صنعت و دانشگاه، صنعت از توان بالقوه دانشگاه محروم مانده و دانشگاه از نقش صنعت در عملی كردن علوم تولیدی خویش بیبهره مانده است. لذا صنعت با بهرهگیری اندك از علم، فعالیت مینماید و دانشگاه غرق در علومی كه كاربرد عملی آنها برایش ملموس نیست به سر میبرد. دولت میتواند با راهکارهایی بسیار ساده و عملی (كه جای آن در این بحث نیست) این پیوند را برقرار سازد كه باکمال تأسف تاکنون مغفول مانده است.