در سالهای اخیر به مدد پیشرفت ابزارهای ارتباطجمعی و توسعه وسایل حملونقل، روابط میان کشورها در مقایسه با چند قرن قبل افزایش چشمگیری یافته و در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها اثرات ملموسی را بر جا گذاشته است.
بدون شک یکی از مهمترین پیامدهای افزایش ارتباطات میان کشورها، توسعه تجارت در چند قرن گذشته بوده است، گزارشهای سالانه سازمان تجارت جهانی هر ساله روندی فزاینده از حجم تجارت میان کشورها را نشان میدهد، اگرچه در حدود دوسال اخیر به دلیل شیوع کرونا رشد اقتصادی و حجم تجارت بینالمللی اندکی نسبت به قبل از آن کاهش یافت، اما بر اساس آخرین گزارش این سازمان روند موجود برای سال 2021 مبین بهبود وضعیت اقتصادی و تجارت جهانی است.
سازمان تجارت جهانی افزایش هشت درصدی میزان تجارت در سالهای اخیر به مدد پیشرفت ابزارهای ارتباطجمعی و توسعه وسایل حملونقل، روابط میان کشورها در مقایسه با چند قرن قبل افزایش چشمگیری یافته و در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها اثرات ملموسی را بر جا گذاشته است.
بدون شک یکی از مهمترین پیامدهای افزایش ارتباطات میان کشورها، توسعه تجارت در چند قرن گذشته بوده است، گزارشهای سالانه سازمان تجارت جهانی هر ساله روندی فزاینده از حجم تجارت میان کشورها را نشان میدهد، اگرچه در حدود دوسال اخیر به دلیل شیوع کرونا رشد اقتصادی و حجم تجارت بینالمللی اندکی نسبت به قبل از آن کاهش یافت، اما بر اساس آخرین گزارش این سازمان روند موجود برای سال 2021 مبین بهبود وضعیت اقتصادی و تجارت جهانی است.
سازمان تجارت جهانی افزایش هشت درصدی میزان تجارت بین المللی را در سال ۲۰۲۱ پس از کاهش ۵.۳ درصدی آن در سال گذشته، پیشبینی کرده که مبین بهبود وضعیت پس از رکود ناشی از همهگیری کروناست.
حجم سالانه بیش از 20 هزار میلیارد دلاری ارزش تجارت بینالملل باعث شده تا تعاملات اقتصادی میان کشورها افزایش چشمگیری پیدا کند و در روابط دیپلماتیک نیز ملاحظات اقتصادی در مقایسه با ملاحظات سیاسی نقش پررنگتری را پیدا کردهاست؛ به گونهای که رویکرد قدرتهای سیاسی برای فشار به برخی کشورها جایگزینی اعمال تحریمهای اقتصادی به جای تهدید نظامی و دیگر روشهای محدودکننده است.
دیپلماسی علم اداره روابط بینالمللی است. در واقع دیپلماسی، كوششی است كه یك بازیگر بینالمللی برای مدیریت و حل و فصل اختلافات محیط بینالملل از طریق كار با یك بازیگر بینالمللی دیگر به كار میگیرد.
روابط دیپلماتیک بیشتر مبین ارتباط رسمی بین کشورهاست، اما در سالهای اخیر این ارتباطات از محدوده روابط صرفاً سیاسی میان دولتها در حال خارج شدن است و با توجه به ابعاد گسترده ارتباطات بینالمللی بهخصوص در حوزه مبادلات اقتصادی، ملاحظات دولتها نیز در روابط بینالملل بسیار متأثر از ملاحظات اقتصادی شده است.
در چند سال اخیر که ایران مورد شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار گرفته است، با وجود قطع نشدن روابط سیاسی میان ایران و سایر کشورها، عملاً دسترسی ایران به بسیاری از منابع درآمدی حاصل از فروش نفت و همچنین تجارت با سایر کشورها، قطع، بسیار محدود یا با مشکلات زیاد برای مبادله ارزی همراه شده است.
افزایش ارتباطات و وابستگی کشورها در زمینه مختلف اقتصادی به یکدیگر در سالهای اخیر، بقاء جوامعی که قصد فعالیت در خارج از چارچوب نظام تجارت جهانی را دارند با چالش های جدی مواجه کرده است. فضای بهشدت رقابتی اقتصاد در عصر حاضر نیز باعث افزایش فاصله میان کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه شده است و جوامعی که شتاب کمی در زمینه توسعه اقتصادی دارند با زیانهای انباشه بیشتری در این شرایط مواجه می شوند.
برخی کارشناسان یکی از دلایل خروج آسان امریکا از برجام را فقدان منافع اقتصادی در این توافق برای آمریکا عنوان میکنند. بدون شک اگر پای سرمایهگذاران این کشور در دوران پسابرجام در طرحهای مختلف باز میشد، تحت تأثیر مخالفتهای سرمایه گذاران آمریکایی و با توجه به منافع اقتصادی که برای آنان از دست میرفت، خروج آمریکا از برجام بهآسانی آنچه که در دوران ترامپ اتفاق افتاد، صورت نمیگرفت.
حوزه اقتصادی نسبت به تحولات سیاسی بسیار حساس است و آثار هرگونه تصمیمی در حوزه سیاسی بلافاصله در بخش اقتصادی آشکار میشود. در سالهای اخیر نوعی انفصال میان دیپلماسی سیاسی و اقتصادی کشور را شاهد بودیم و دستگاه دیپلماسی از طریق برجام درصدد رفع این نقیصه با برداشتن تحریمها بود که با وجود رایزنیهای چندساله نتوانستیم این مسئله را حل کنیم.
بدون شک تهدیدی که غرب بهخصوص آمریکا از ناحیه چین و روسیه احساس میکند، بسیار جدیتر از تهدید ناشی از ایران است اما این دو کشور با وجود اختلافات ایدئولوژیک بیشترین حجم مبادلات اقتصادی را با بلوک غرب دارند و هر دو طرف به اهمیت و منافع این مبادلات آگاه هستند و در موضوعگیری های خود بهگونهای عمل میکنند که روابط اقتصادی میان آنان تحت تأثیر ملاحظات سیاسی قرار نگیرد.
واقعیت این است که در کشور ما به جای آنکه حوزه سیاسی بسترساز برای توسعه سیاسی باشد، هنوز حوزه اقتصادی را به دنبال خود میکشد و این مسئله باعث شده تا هزینه زیادی بر حوزه اقتصادی تحمیل شود و نتواند از مزیتهای خود در عرصه تجارت جهانی بهره ببرد.
لذا با توجه به آغاز به کار دولت سیزدهم و مشکلات اقتصادی که کشور با آن دست به گریبان است، تغییر رویکرد حوزه سیاسی برای رونق هرچه بیشتر در عرصه اقتصادی و گرهگشایی از موانع تعاملات بینالمللی تجارت با سایر کشورها ضرورتی است که جدای از نوع تفکر حاکم بر دولت باید بهصورت جدی برای آن اندیشه شود، در غیر این صورت با تداوم روند موجود، اندک بازارهای باقیمانده برای محصولات ایرانی نیز با توجه به رقابت نابرابر تولیدکنندگان ایران با سایر کشورها از دست خواهد رفت و در چنین شرایطی صنایع کوچک و بخش تولیدات غیرنفتی که سهم قابلتوجهی از اشتغال کشور را به خود اختصاص دادهاند بیش از سایر بخشها زیان خواهند دید، کما اینکه با از دست رفتن برخی بازارها در یک دهه اخیر تعداد قابلتوجهی از صنایع کوچک کشور ورشکست شده و یا با کمترین میزان ظرفیت، فعالیت میکنند.
واقعیت این است که اعمال تحریمهای اقتصادی بر ایران در چند سال اخیر باعث شده تا رقبا از خلأ عدم حضور ما در بازارهای جهانی کمال بهره را ببرند و سایر کشورها نیز ترجیح میدهند برای تأمین نیازهای خود، روی کشوری برنامهریزی کنند که در همکاری اقتصادی با آن کشور دچار مشکل نشوند بنابراین در جریان تحریمها نهتنها درآمدهای ما از دست رفت، بلکه مشتریانی که با زحمت فراوان جذب محصولات ایران شده بودند با کشورهای رقیب وارد تجارت شدند و با رفع تحریمها نیز بازگشت شرایط به قبل از آن و بازپس گیری بازار برای ما به سادگی حاصل نخواهد شد.