خدا را شاکر و سپاس گزارم که این کامیابی و توفیق، مرا نصیب افتاد که سرانجام به یُمن وجود «فصلنامه سپهر اقتصاد کرمان» به طور مستقیم در جرگه اهل مطبوعات قرار گیرم، بیگمان این حضور زمانی مسرتبخش است که مجموعه یادشده به مهر تأیید صاحبان نظر و خوانندگان ارجمند، زیب و زیور یابد؛ زیرا در غیر این صورت، نه ارزشی بر آن اوراق منظور خواهد بود، نه افتخاری برای دستاندرکاران این اثر.
شک نیست که انتظار موجود از «سپهر اقتصاد کرمان» که نامش یادآور بلند آسمان است و به نشان و نام اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی کرمان اعتبار افزونی یافته است، بسیار بالا خواهد بود و چنین است که همه تلاشها به کار گرفته شده تا نظر مشکلپسند خوانندگان تأمین گردد، اگرچه دستیابی به چنین جایگاه والایی، راهی گران می طلبد، اما با دو بال امید و تلاش به پیش میرویم و فرداها را روشنتر میبینیم.
بیشک یکی از آرمانهای این مجموعه، بالا بردن سطح آگاهی و دانش دست اندرکاران اقتصاد و نیز بازتاب تلاشهای گوناگون کمیسیونها و انجمنهای اتاق، برای سنجش اندیشههای همگانی و نشان دادن راه درست در راستای دستیابی به هدفهای بالا و والای اهل اقتصاد است. همانگونه که ملاحظه میشود، بخشهایی از این مجموعه در رهگذر همکاری کمیسیونها و انجمنها شکل میگیرد و اتفاقاً یکی از دشواریهای بنیادی، بر سر راه این مهم، جلب همکاریهای اخیر است زیرا ازیکطرف عدم پرداختن به چگونگی تلاشهای آنان، موجب کاستی این مجموعه میشود، از سوی دیگر دریافت نوشتهای از آنها و پیگیریهای روزانه با دشواری روبرو بوده و از سرعت کار ما کاسته است، شاید بتوان گفت شیوه آغازین هر کاری چنین است. البته به این مسئله مهم توجه داریم که اصولاً نوشتن، کار دشواری است، به قول یکی از نویسندگان غربی «نویسندگی، عرق کردن روح است» اما گاه لازم است که عرق روح را درآوریم، زیرا بهاینترتیب میتوان قطراتی از عرق اقتصادِ خستهِ کنونی را پاک کرد و گامی در راه سلامت افزون آن برداشت و چنین است که امیدواریم رؤسای محترم انجمنهای اتاق، این موضوع را دستکم نگیرند و جای خود را در صفحات این فصلنامه خالی نگذارند.
اما پیرامون اقتصاد -یا همان خون در رگهای جامعه- سخنها بسیار گفتهشده، لغتنامه آکسفورد ارتباط میان تولید، تجارت و عرضه پول در یک کشور را تعریف اقتصاد میداند. اقتصاددان دیگری چون ژان باپتیست، علم تولید، توزیع و مصرف ثروت را جانمایه این تعریف قرار میدهد. صاحبنظران دیگر، گاه در همین محدوده و زمانی فراتر از این سخن گفتهاند. آنچه تقریباً در همه این تعریفها مشترک است، واژگانی چون تولید، بازرگانی، پول و چگونگی توزیع است، یعنی همان بنیادهایی که در همه آنها -دستکم در وضعیت موجود- مشکل داریم. بخشی از این دشواریها، ناشی از بداندیشی ناستودههای حاکم برجهان بهویژه آمریکاست که به هیچ قاعده و قانونی پایبند نیستند و هر روز چوب لای چرخ اقتصادمان میگذارند؛ اما همه دشواریها از جانب آنها نیست بلکه در برخی موارد نبود توان مدیریتی، بر کارمان گره میزند و بر بیماری اقتصادمان میافزاید. شاید این پرسش پیش آید که اگر رسالت «سپهر اقتصاد کرمان» سنجش اقتصاد «دارالامان» و یافتن راهحلهای تازه برای شکوفا شدن آن است، بنابراین پرداختن به فراسوی این مرزها، به چه معناست؟! به سخنی دیگر، خواننده انتظار دارد این فصلنامه، پردازشگر مطالب و مسائل مربوط به کرمان باشد. پاسخ ما این است که جهان امروز، دهکده بزرگی است که همه فرصتها و مقولهها باهم پیوند خوردهاند. گذشت، آن روزی که آب را از «حسینآباد»، یخ را از یخدان مؤیدی، گندم را از دشتهای اطراف کرمان، میوه را در سرچاک هایِ ارسالی از جوپار و لنگر تأمین میکردیم و هرچه بود دردش بر دل خودمان بود، اما امروز اینگونه نیست، پس سایه دشواریهای اقتصادی کرمان را در کلیات اقتصاد کشور و آن یکی را در کل جهان باید جستجو کرد.
باری آنچه را بیش از همه موردتوجه قرار دادهایم، بخشهایی چون:
* فضای کسبوکار
* بازرگانی و صادرات
* صنعت و معدن
* کشاورزی
* گردشگری و صنایعدستی
* و تشکلهای اقتصادی است؛
آنگونه که اگر اضلاع این ششضلعی، با استواری هرچه تمامتر، کنار هم قرار گیرند، آنگاه «مسدّس» اقتصادی مطمئنی را میآفریند که از هر لحاظ قابلتوجه و ژرفنگری است.
اینک ما و دستمایهای که برای آن تلاش فراوان صورت گرفت، هرچند که بر آن نیستیم که به آفرینش «مدینه فاضله» پرداختهایم و فصلنامهی ایده آلی عرضه کردهایم اما این اطمینان را میدهیم که با وجود متصدیان دلسوز و دلبستهای که بار این اثر بر دوش آنهاست و نیز نقادانی که نظرات سازنده آنها چراغ راهمان خواهد شد؛ بهویژه آگاهان پهنه اقتصاد، روزبهروز بر محتوا و ارزشهای این مجموعه بیفزاییم.
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و ما نو سفریم.