برند شهری یکی از راه کارهای مناسب در تصویرسازی مثبت در جهت جذب هرچه بیشتر سرمایه گذاری، گردشگران و مهاجران است. در باب برند شهری کرمان، با پیروز ارجمند آهنگ ساز، مولف و مدرس دانشگاه گفت و گو کرده ایم. ارجمند دانش آموخته دوره دکتری مدیریت گردشگری ویژه دوره دکتری اتنو موزیکولوژی است. وی سوابق مشاور عالی گردشگری و اقتصاد هنر اتاق بازرگانی ایران، مشاور عالی گردشگری شهردار و شورای شهر اصفهان، طراحی پروژه اصفهان 2020، سال جهانی گردشگری و میراث جهانی و مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در کارنامه خود دارد. او ضمن اشاره به سهم عمده گردشگری شهری در گردشگری دنیا، آن را چتر گردشگری های دیگر می داند و این که به همین دلیل شهرداری های شهرهای بزرگ در دنیا سعی در زیست پذیری بیشتر و برنامه ریزی سرمایه پذیر برای توسعه شهر در جهت گردشگرپذیری زیادتر می کنند. به نظر وی با توجه به مطالعات انجام شده، کرمان از نظر وجود زیرساخت ها مشکل اساسی ندارد و بیشتر باید برای اصلاح زیرساخت ها و تهیه بسته رو ساختی تلاش شود. ارجمند می گوید برای معرفی هویت کرمان باید با پیش زمینه فرهنگ، تاریخ و تمدن این شهر، پارادیمی را معرفی کنیم که مبتنی بر کرمان فراصنعتی و دیپلماسی آب باشد، با این رویه کرمان توسعه گردشگری را درک خواهد کرد.
اینک به مطالعه این گفت و گو دعوت می شوید.
صنعت گردشگری بهعنوان بستری برای درآمد پایدار شهری و کیفیت زندگی شهروندان موردتوجه است. نگرش شما نسبت به گردشگری شهر کرمان چیست؟
فضاهای شهری از جمله جذابترین فضاهای گردشگری هستند. وقتی از گردشگری شهری صحبت میکنیم، هر نوع گردشگری که در شهر جریان دارد و تابع ماهیت شهری است، در ذهنها تداعی میشود؛ بنابراین گردشگری شهری بهصورت یک طیف یا چتر، گردشگریهای دیگر ازجمله گردشگری طبیعی، گردشگری اماکن، گردشگری بازار و گردشگری موزه، شرکت در تئاتر و کنسرت، خرید، رفتن به رستورانها و کافهها و ابنیه تاریخی را دربرمی گیرد. تقریباً سهم عمده گردشگری در دنیا مربوط به گردشگری شهری است و به همین دلیل شهرداریهای شهرهای بزرگ در دنیا سعی در زیست پذیری بیشتر و تجدید زندگی در مراکز شهری و برنامهریزیهای سرمایه پذیر برای توسعه شهرها در راستای گردشگر پذیری بیشتر کردهاند. در رأس این شهرها در اروپا، پاریس قرار دارد با جذب 22 درصد گردشگران و سپس سایر کشورهای به ترتیب آلمان، انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، اتریش و هلند.
در استان کرمان، گردشگری شهری به دلیل سابقه تاریخی شهر کرمان، یکی از گونههای موردتوجه گردشگران از دیرباز بوده. سفرنامههایی که نوشتهشده عموماً از شهر کرمان یاد و توصیف کردهاند. از جمله سفرنامه مارکوپولو، سفرنامه زینالعابدین شیروانی و بسیاری از غربیهایی که به این شهر سفرکردهاند.
در حال حاضر نیز بخش عمدهای از زمان گردشگران، صرف گردشگری در شهر کرمان میشود. صنعت گردشگری در سالهای اخیر در کرمان رو به رشد بوده است، هرچند در یک دوره بیستساله با رکود روبرو بود که در اینجا قصد کنکاش و چرایی آن را ندارم.
آیا کرمان دارای مختصات یک شهر گردشگر پذیر و استاندارد برای گردشگری است؟
درمجموع زیرساختهای کرمان برای گردشگری از وضعیت نسبتاً قابل قبولی برخوردار است ولی در جزییات دچار نقیصههایی است. بهطور مثالمحور بازار با دیگر اماکن گردشگری پیوستگی ندارد و درواقع زمانی که از میدان ارگ وارد بازار میشویم گسستی بین بازار و مسجد امام یا بازارهای فرعی و مجموعههای واقع در خیابان سرباز و مجموعه آتشکده به چشم میخورد. همچنین بین اماکن تفریحی نیز این گسستگی نمایان است. این نیاز را مدیران شهری کرمان هم درک کردهاند و درصدد تهیه نقشه محور گردشگری شهر کرمان هستند.
مقصود ما از محور گردشگری، سه محور سبز گردشگری، توسعه و گردشگری است و این محورها میتوانند چشمانداز موردنظر برنامه ریزان گردشگری شهری باشند.
در حال حاضر گردشگری شهری در کرمان باید توسط گروه کارشناسی و بر اساس روشهایی مثل swot سنجش شود. کرمانیان بهعنوان جامعه میزبان، خصلت مهماننوازی دارند که در کنار امنیت خوبی که این استان دارد زیرساختهای مهمی از گردشگری را دارا هستند. با توجه به مطالعات انجامشده در سالهای اخیر میتوان به این نکته دستیافت که زیرساختهای گردشگری در شهر کرمان مهیا است و کرمان ازنظر زیرساختها مشکل اساسی ندارد؛ بنابراین وضعیت موجود در زیرساختها مانند آب، برق، جادههای مواصلاتی به کرمان، فرودگاهها، راهآهن و هتلها از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردار است و بیشتر باید برای اصلاح زیرساختها و تهیه بستههای روساختی تلاش شود. اقداماتی از قبیل تبدیل تابلوهای شهری و راهنما به چند زبان، اصلاح سرویسهای عمومی و بهداشتی، تسلط راهنمایان گردشگری به اطلاعات دقیق و موردنظر توریستها، تشکیل پلیس گردشگری و تسلط بیشتر هتل داران و رانندگان حملونقل عمومی به زبان انگلیسی و دیگر زبانها، راهاندازی خطوط هوایی بینالمللی میتواند باعث بهبود شرایط گردشگری در شهر کرمان شود.
نبود محور گردشگری در شهر و استان و تبلیغات مؤثر در این زمینه ازجمله نقاط ضعف گردشگری در کرمان محسوب میشود. نمیتوان از بخش خصوصی انتظار ارائه تبلیغات برای کل گردشگری داشت؛ زیرا بخش خصوصی منافع سازمانی خودش را دارد و نهایتاً برای خدمات خودش تبلیغات انجام میدهد. اصولاً تبلیغات گردشگری در دنیا توسط دولتها انجام میشود و در این خصوص ضعف و کمکاری اساسی در ایران وجود دارد یا شاید بهتر بگویم عزم جدی برای آن وجود ندارد. با استفاده از برگزاری کارگاههای آموزشی میتوان اماکن گردشگری شهر کرمان را به گردشگران بینالمللی معرفی کرد. همچنین استفاده از ابزارهای نوین تبلیغاتی و کمپینهای تبلیغی برای معرفی منطقه مؤثر واقع میشود. اخیراً با انجام مطالعهای که بر روی 16 شهر در سراسر دنیا که در آنها کمپینهای تبلیغاتی برگزارشده انجام دادم، این نتیجه را گرفتم که عموم آنها از روشهای نوین تبلیغاتی برای معرفی شهر خود استفاده کردهاند، مثل ساخت کلیپ و استفاده از سایتها و اپلیکیشن های مربوط به این صنعت یا برندینگ شهرها و گردشگری شهرها و برگزاری رویدادهایی که بهصورت غیرمستقیم زمینه حضور گردشگران و معرفی را فراهم میکند. حال اینکه در کشور ما استفاده از ابزارهای نوین تبلیغاتی در صنعت گردشگری جزء اولویتهای اول نیست و هنوز از روشهای سنتی و تبلیغ شهری به شکل کلاسیک استفاده میکنند. بر اساس بررسی انجامشده در سه شهر بزرگ کشور، متوجه شدیم که کمتر از درصد مردم شهرهای مورد مطالعه، جاذبههای گردشگری شهر کرمان را میشناسند و همین پژوهش نمایانگر این است که اهتمام ویژهای برای معرفی و تبلیغات کرمان در این سالها صورت نگرفته است.
بهعنوان مثال سازمان میراث فرهنگی کرمان به نمایشگاه بینالمللی ایران بسنده کرده است و غرفهای برای معرفی کرمان در نمایشگاههای بینالمللی گردشگری در نمایشگاههایی که اعتبار ویژهای دارند، وجود ندارد. کاتالوگهای به زبانهای غیرفارسی و سایتهای مرتبط بسیار نادر است. تورهای دعوتشده به کرمان بسیار محدود هستند و اکثر شرکتهای گردشگری در کرمان بهجز دو شرکت، بهصورت منفعل عمل میکنند و بیشتر به برگزاری تورهای زیارتی بسنده کردهاند و تلاشی جدی برای جذب گردشگران خارجی انجام نمیدهند. تقریباً هیچ کارگاه آموزشی مرتبط با کرمان برای معرفی آن در سایر کشورها برگزار نمیشود. شرکتهایی که در سطح ملی تورهای ورودی را مدیریت میکنند، به دلایلی خاص، رغبت چندانی برای گنجاندن کرمان در مسیرهای گردشگریشان ندارند. حال با توجه به موارد مذکور و نبود پروژه و برنامهریزی جدی و مدتدار در مجموعهی گردشگری کرمان، متوجه میشویم که هنوز تا رسیدن به جایگاه واقعی این استان و شهر فاصله زیادی داریم. از سویی، نهادهای فعال در این زمینه از قبیل کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی کرمان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری و کمیسیون گردشگری شورای شهر و همه نهادهای مربوطه باید با فعالیت یکپارچه به رونق گردشگری کمک کنند، اما متأسفانه بهصورت گسسته و جزیرهای عمل میکنند و علیرغم تمایل ظاهری، در باطن گاهی فقط به یک تفاهمنامه بسنده کرده و به شکل اجرایی و پروژهای باهم همکاری نمیکنند. تجربه نشان داده است که سندهای گردشگری در ایران، به دلیل عدم استفاده از مشاورین خارجی و عدم ورود مشاورین و شرکتهای ایرانی به چرخه دانشی و مهارتی با استانداردهای بینالمللی، موفق نبودهاند. بدیهی است ما در آغاز راه این صنعت هستیم و تجربه و دانش لازم و کافی را نداریم و ضروری است که از شرکتهای باتجربه و دانش کافی خارجی، برای طراحی سند و مشاوره استفاده کنیم و در کنار آنها نیروی انسانی لازم را تربیت کنیم.
شاخصهای مؤثر در صنعت گردشگری شهر کرمان را به ترتیب اهمیت در کدام عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، سیاسی و فرهنگی طبقهبندی میکنید؟
صنعت گردشگری را اصطلاحاً به نام صنعت چتری میشناسند به این معنی که این صنعت همهکسانی را که در زیر چتر خود قرار داده است را بهصورت منفعتی پوشش میدهد؛ بنابراین میتوان گفت بارونق یافتن صنعت گردشگری، تمامی اقشار جامعه منتفع میشوند. همچنین برای تعالی بخشی به این صنعت باید شاخصهای توسعه پایدار بهصورت همهجانبه، در سطح وسیع و در تمامی بخشها اعم از حملونقل، اقامتگاهها، امنیتی انتظامی، بخشهای مدیریت شهری، مدیریت آب، جادهها، کسبه بازار، اتاقهای اصناف، استانداردسازیها و همچنین کارگاههای صنایعدستی انجام شود، بنابراین برای قرارگیری در یک چرخه مؤثر، نیازمند یک برنامه درازمدت و مدون و اهتمام جدی و ملی هستیم.
ظاهراً پنجره واحد گردشگری در استانداری کرمان شکلگرفته ولی از خروجیها و تصمیمگیریهای آن اطلاعی ندارم چون مثل همه شوراها فقط مدیران دولتی در آنها حضور دارند و کارشناسان و متخصصان این رشته نقشی در تصمیم سازی ندارند.
آیا کرمان میتواند در اندازههای یک برند شهری ظاهر شود؟
معمولاً ویترین برندها مزین به یک شعار و یک لوگو است، اما برنامه پشتیبانی پشت این ویترین وجود دارد که در اصل آن برنامه هویت واقعی برند است. برندها بر اساس دکترین خاصی که در ذیل آن پارادایمهایی قرار دارد، تعریف میشوند. بر اساس پارادایمها تکنیک و تاکتیک و اقداماتی تعریف میشود و در یک دوره زمانی مشخص برند به جایگاه تعیین شده میرسد. ازاینرو اگر بخواهیم برند شهر کرمان معرفی شود، باید برند گردشگری را در یک نقطه زمانی و هدف مشخص تعریف کنیم مثلاً کرمان 2021 این تعیین زمانی میتواند برنامهای را برای ورود به مسیر تحول و توسعه گردشگری تعیین کند. برند شهر کرمان فقط جنبه گردشگری ندارد، بلکه برند شهری معرف ماهیت خاصی از کرمان در سطح وسیع ملی است، حتی میتواند صنعت و اقلیم را نیز در برگیرد و الزاماً فقط برای گردشگری نباشد.
ازاینرو برای ارائه برند شهری باید مطالعات دقیقی توسط مجموعه متخصصان در زمینه برند سازی انجام شود و سپس بر اساس مطالعات، لوگو و آرم کرمان طراحی شود. همچنین سندی طراحی کنند که آن سند مسیر توسعه کرمان را در بخش گردشگری مشخص کند. این کار هزینههای خاص خودش را دارد و مطمئناً از عهده یک سازمان مانند میراث فرهنگی خارج است. ممکن است با محوریت استانداری این DMO یا پنجره واحد شکل گیرد. به دلیل اینکه نهادهای دولتی دغدغهها و مشکلات اداری مختص به خود رادارند؛ تعریف یک کار جدید که ظاهراً هم در اولویت نیست، خیلی مؤثر نخواهد بود، بنابراین تعریف پروژه مشخص برای هر سازمان دولتی یا بخش خصوصی با مدیریت واحد، اجرایی شدن سند را تضمین میکند.
آیا برای طراحی و پیادهسازی برند شهری کرمان، برنامهریزی یا اقداماتی انجامشده است؟
اصول برند شهری را شهرداریها تعیین میکنند، یعنی شهرداریها در همه جای دنیا مکلف به تعریف برند هستند، در کرمان این وظیفه بر عهده مدیریت شهری است. فعالیتهای اداره گردشگری شهرداری کرمان کمتر از یک سال است که آغازشده و امسال اولین سالی است که ردیف اعتبار بودجهی گردشگری برای سال آینده شهرداری پیشبینیشده است. بنده معتقدم باید زودتر از این برای کرمان چنین اقدامی را انجام میدادیم و اگر در سال 98 این امر صورت نپذیرد، دیگر فرصتی برای این کار وجود ندارد؛ به دلیل اینکه تا دو سال آینده مدیریت شهرداری در اختیار افراد جدیدی قرار خواهد گرفت و بر اساس تجربه، آنها نیز اهتمامی برای تداوم و پیادهسازی این موضوع نخواهند داشت. امیدوارم شهرداری کرمان در اسرع وقت این اقدام مهم را انجام دهد.
راهبردهای مناسب برای اشاعه هویت شهر کرمان چیست؟
کرمان شهری باسابقه تاریخی و مدنیت و یک اقلیم خاص است. ازاینجهت اگر بخواهیم اقدامی انجام دهیم باید به سابقه هویتی کرمان مراجعه کنیم و بهتر است نگاه ما به زمینههای اجتماعی، هویت فرهنگی و هویت اقلیمی کرمان باشد. باید روی هویت کرمان کار شود تا به موفقیت دستیابیم. بر این باورم که کرمان باید سیاست فرا صنعتی را طی کند. هرچند در سیاستهای کنونی رقابتی بین مدیران شهرستانها برای صنعتی شدن کرمان به وجود آمده است، اما به تأثیرات مخرب وارد به محیطزیست و کمبود منابع آبی کرمان توجه نشده است؛ بنابراین اگر ما بخواهیم هویت کرمان را معرفی کنیم باید به سمت فرهنگ، تاریخ و تمدن کرمان برویم و با آن پیشزمینه میتوانیم پارادایمی را تعریف کنیم که مبتنی بر کرمان فرا صنعتی و دیپلماسی آب است. اگر ما این رویه را در پیش بگیریم شاهد توسعه گردشگری در شهر کرمان خواهیم بود.
نقطه نظراتی که لازم میدانید اضافه نمایید، بفرمایید.
باید به فرهنگعامه کرمان، آیینهای کرمان، هویتهای فرهنگی و خصلتهای فردی در کرمان ازجمله مهماننوازی و آرامش و به بعضی از گونههای جدید گردشگری مانند گردشگری کشاورزی، گردشگری پسته، گردشگری خرما، گردشگری مرکبات توجه کنیم و رویدادهایی را بهصورت جدی رقم بزنیم و بهگونهای عمل کنیم که گردشگران از سایر نقاط ایران و دنیا برای دیدن رویداد وارد کرمان شوند. در طی سالهای اخیر جشن گلاب، جشن خرما و جشن پسته را برگزار کردهایم، اما هیچکدام از این رویدادها نتوانستهاند ظرفیت لازم برای توسعه و مشارکت مردمی و جذب حداکثری گردشگرانی که برای سفرهایشان هزینه قابل توجه پرداخت میکنند، فراهم کنیم. نقطهضعف اساسی در این زمینه این است که یک برنامه حسابشده و روش علمی و متناسب با استانداردهای جهانی برای رویداد سازی وجود ندارد. تبلیغات لازم برای این کار انجامنشده و در ارائه محتوا بسیار سطحی عمل کردهایم. با اینکه چند سال از برگزاری جشن گلاب در لالهزار میگذرد، اما هنوز مشکلات اقامتی در این منطقه رفع نشده و خانههای بومگردی هنوز استاندارد لازم برای اقامت را ندارند و معمولاً جشن با برپایی چند چادر، پختن نان و چند مسابقه غیر جذاب و ارائه گلاب به مدعوین برگزار میشود، این موارد برای برگزاری یک رویداد کافی نیستند و اگر قرار است رویدادی تعریف شود باید با دیدی بازتر به موضوع نگاه کرد. ما میتوانیم در این زمینه از تجارب دیگر کشورها نیز بهرهجوییم.
متأسفانه ما در کپیبرداری از روادید دیگر کشورها نیز بهصورت ناقص عمل میکنیم و به دلیل اینکه زیرساختها و عزم لازم و جدی برای این کار وجود ندارد، موفق نیز نخواهیم بود. البته ناگفته نماند که در منطقه شهداد کرمان به دلیل سرمایهگذاریهای جدی، اتفاقهای بسیار خوبی در زمینه گردشگری رخداده است. درواقع نگاه به توسعه گردشگری در منطقه بیشتر است و اکو کمپ ماهان فرصت خوبی را ایجاد کره است. بهعنوان مثال طراحی و ساخت ارگ جدید بم و پروژه مسیر هفت باغ، در دهه 70 یک الگوی استاندارد و مثالزدنی از توسعه گردشگری است که دارای زیرساخت صحیحی است و نمونهای از یک نگاه توسعهگرا و اصولی است. ما نیاز به یک روش جدید برای معرفی داریم. مدتی پیش بنده گروه موسیقی شیلر از کشور آلمان را برای ساخت کلیپ به کرمان دعوت کردم و این کلیپ در شهر شهداد ساخته شد. پیشنهاد من این بود که گروههای گردشگری حامی مالی این پروژه باشند تا کل کلیپهای آلبوم در کرمان ضبط شود و طبیعتاً اگر کل این آلبوم در کرمان و در مکانهای مختلف فیلمبرداری میشد. ما میتوانستیم شاهد این باشیم که صدها میلیون بار در دنیا تصاویر جاذبههای گردشگری کرمان را در کلیپهای یک گروه شناختهشده بینالمللی ببینند، علیرغم اینکه مبلغ بسیار تا بسیار کمی هم برای حمایت مالی از این پروژه پیشنهاد شد و گروه شیلر هم توافق کردند بهصورت رایگان این کار را انجام دهند، اما شرکتهای بزرگ کرمانی باوجود توانایی مالی هیچ یک همکاری نکردند.
چند سال پیش نیز از «یانی» آهنگساز شهیر دعوت کردم کنسرتی را در کرمان برگزار کند که به این وسیله کرمان را به دنیا معرفی کنیم. مدیر برنامه ایشان به کرمان آمد و به توافق برای اجرا هم رسیدیم ولی حمایتهای لازم انجام نشد. سال بعد از برگزاری کنسرت یانی در آکروپولیس، گردشگری این شهر 200 درصد رشد داشت من شک ندارم که روشهای جدید در تبلیغات ازجمله حضور هنرمندان بینالمللی و حضور رویدادهای بینالمللی در کرمان میتوانند به رونق گردشگری کمک کنند.
بنابراین چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. برای توسعه گردشگری کرمان نیازمند عزم ملی هستیم. برای نیل به این موضوع لازم است زنجیره ذینفعان توسعه گردشگری روشن شود و بر اساس برنامهای که در سند توسعه و بهصورت «پروژه محوری» دیده میشود پروژههایی تعریف و اجرا شوند. نگران استفاده از مشاورین و متخصصان خارجی نباشیم. آنها در کنار کارشناسان ایرانی میتوانند مسیر مؤثر و استانداردی را در گردشگری برای ما مشخص کنند. ما هنوز دانش و تجربه و ارتباطات بینالمللی لازم و کافی را در این زمینه نداریم.
تربیت نیروی انسانی در این زمینه در کنار این مشارکت، می¬تواند هدف مهم بعدی باشد.