چالش های زیست محیطی و تولید پسته

دکتر مهدی سرچشمه­ پور

عضو هئیت علمی گروه علوم و مهندسی خاک دانشگاه شهید باهنر کرمان و همکاران

تغییرات جهانی آب و هوایی، افزایش تدریجی دمای کره زمین، تغییر الگوی بارندگی ها و نوسانات دمایی از جمله چالش های زیست‌محیطی هستند که بخش کشاورزی را به عنوان متولی امنیت غذایی به شدت تحت تأثیر قرار داده است. روند رو به رشد و ناهماهنگ تغییرات اقلیمی در طی سال های اخیر، بویژه خشکسالی و نوسانات دمایی تأثیر قابل توجهی بر تولید پسته و معیشت و اقتصاد جامعه خصوصاً در استان کرمان داشته است. کاهش بارندگی و رطوبت محیط، افزایش تبخیر و تعرق، افت قابل توجه منابع آب سطحی، توسعه ناموزون سطح زیر کشت و عدم توجه به نیاز آبی گیاه، باعث افزایش وابستگی و برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی و آینده ای تاریک برای تولید و تولیدکنندگان این محصول به واسطه محدودیت های بحرانی کمی و کیفی منابع آب آبیاری در دسترس شده است. متأسفانه با وجود چنین شرایط بحرانی، ما هنوز به دنبال توسعه سطح زیر کشت برای دستیابی به افزایش تولید هستیم و از روش‌های به نژادی و به زراعی و مدیریت فنی تولید غافل و عقب مانده ایم.

جدول ۱- مشخصات سال، محل و میزان خسارت برخی از عوامل محیطی خسارت زا در باغ های پسته كشور

پیامدهای نوسانات دمایی در باغ های پسته

عوامل اقلیمی خسارت زا مثل سرمازدگی بهاره، نوسانات دمایی و افزایش دما در فروردین، گرمازدگی در ماه‌های تیر و مرداد، كمبود سرمای مورد نیاز در فصل خواب گیاه در کنار كاهش بارندگی و محدودیت های آبیاری باعث كاهش كمی (كاهش عملكرد در واحد سطح) و كیفی (كاهش اندازه دانه، كاهش درصد خندانی و افزایش درصد پوكی) محصول می گردد. نوسانات دمایی (یخ زدگی، سرمازدگی و گرمازدگی) از عوارض و بلایای طبیعی هستند که کمتر قابل پیش بینی و کنترل می باشند و ظاهراً میزان و شدت بروز آن‌ها رو به افزایش است. گرم شدن هوای بیش از حد در هنگام گرده‌افشانی تأثیر نامطلوبی بر تلقیح پسته داشته و باعث عدم تشكیل میوه ها می شود (جدول 1). سرمازدگی بهاره و یخ‌زدگی نیز در هنگام گل‌دهی و پس از تشکیل میوه موجب خسارت به محصول و رشد رویشی شده و حتی در بعضی از باغ ها تا صد درصد محصول را از بین برده است. همچنین عدم تأمین نیاز سرمایی درختان پسته در فصل خواب باعث گلدهی نامنظم و عدم تشكیل میوه شده و نیاز به محلول پاشی روغن های معدنی در زمستان را الزامی می کند. این اقدام علاوه بر تأثیرات پیچیده و چندجانبه روی درخت، در دراز مدت هزینه اضافی را به باغداران تحمیل می نماید.
گرمایش جهانی پدیده‌ای است که منجر به افزایش میانگین دمای زمین (شکل 1) و سطح اقیانوس‌ها شده‌ و عقیده بر این است که باعث تشدید خشکسالی ها، گرمای سوزان، طوفان‌های وحشتناک، بالا آمدن سطح دریاها و افزایش تعداد و شدت برخی از حوادث آب و هوایی خواهد شد.

پیامدهای زیست‌محیطی بحران آب

در چهار دهه اخیر، برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی از یک طرف و کاهش بارندگی (شکل 2) از سوی دیگر باعث کاهش شدید آب های زیرزمینی شده به طوری که در اکثر دشت های پسته خیز استان سالیانه بین 0.6 تا 1 متر سطح آب افت می نماید و به تبع آن کیفیت آب نیز به شدت کاهش یافته و میزان املاح (شوری) آب در بسیاری از مناطق پسته کاری به بیش از 16 دسی زیمنس بر متر رسیده است. مسلماً این‌گونه آب‌ها در بخش کشاورزی قابل استفاده نبوده و استفاده مداوم از آن‌ها عواقب جبران‌ناپذیری را در آینده به دنبال خواهد داشت. عملاً کاهش کمیت و کیفیت آب آبیاری به تدریج باعث افزایش شوری خاک و از دست رفتن بخشی از باغ ها شده و ادامه روند کنونی در میان مدت باعث می شود که این جنگل های مصنوعی دست کاشت و حاصل زحمات زیاد بهره‌برداران، در معرض نابودی قرار گیرند. اراضی که درختان آن‌ها به دلیل کمبود آب و یا شوری آب از بین می‌روند، می توانند در سال های آتی کانون گردوغبار شوند و حتی در صورت ایجاد شغل جایگزین در این‌گونه مناطق (به طور مثال در صنعت)، از نظر شرایط زیست‌محیطی سکونت را در این مناطق به طور جدی تهدید نمایند.
متأسفانه به دلیل عدم تناسب سطح زیر کشت باغ ها با آب موجود فعلی در دشت های پسته خیز استان، اکثر باغ‌ها با کم آبیاری شدید روبرو بوده و دور آبیاری باغ ها به طور متوسط حدود 45 تا 60 روز می باشد. از طرفی همین مقدار آب کم نیز بیشتر توسط روش های آبیاری سطحی (غرقابی) در باغ ها انجام می‌شود که به دلیل عدم یکنواختی سطح کرت‌ها، ابعاد نامناسب کرت، عدم تناسب تعداد کرت‌های در حال آبیاری با دبی ورودی به کرت و تبخیر بالا، باعث شده که آب آبیاری با راندمان نسبتاً پایینی در باغ ها توزیع گردد و در نهایت راندمان تولید را به شدت کاهش دهد. به طور مثال متوسط عملکرد در هکتار در امریکا حدود 3.5 تا 4 تن در هکتار است، اما این میزان در استان کرمان حدود 0.6 تن در هکتار می‌باشد. ذکر این نکته حائز اهمیت است که میزان آب مصرفی در باغ های استان به طور متوسط حدود 6000 و در امریکا بیش از 11000 متر مکعب در هکتار در سال می باشد. ضمن اینکه در باغ های پسته ایران توزیع آب آبیاری عمدتاً متناسب با مرحله رشدی و نیاز گیاه نیست و میزان شوری آن نیز عمدتاً بیشتر می باشد.
در حال حاضر موتورپمپ‌های زیادی وجود دارد که با دبی کمتر از 10 لیتر بر ثانیه و تعداد مالکین بالای 150 نفر با سیستم خرده مالکی اداره می‌شوند و طبیعتاً استفاده از روش‌های نوین آبیاری و یا مبارزه با آفات و تغذیه آن‌ها به دلیل خرده مالکی زیاد دچار چالش جدی است و بخش قابل توجهی از باغ ها به دلیل هزینه های زیاد و عملکرد پایین، غیراقتصادی و رها شده و تولید و اشتغال را تحت تأثیر قرار خواهند داد.
از دیگر عواقب بحران آب می توان به پدیده مخرب فرونشست زمین اشاره نمود. با برداشت بی رویه از سفره های آب زیرزمینی و افت سطح آب، منافذ خاک از آب خالی شده و فرونشست زمین را به دنبال خواهد داشت. فرونشست زمین پدیده ای است که قابل درمان نیست و در بسیاری از مناطق کشور مثل خراسان رضوی، اصفهان، شهرستان ورامین در استان تهران و همچنین در شهرستان های رفسنجان، کرمان، زرند و سیرجان در استان کرمان کاملاً مشهود است و مثل زلزله خاموش باعث تخریب ساختمان ها و تأسیسات شهری و روستایی می گردد.

شکل ۱- نمودار افزایش ۲ درجه سانتیگراد متوسط دمای هوای استان كرمان در یك دوره ۴۰ ساله

چالش‌های مرتبط با خاک و تغذیه گیاه

اراضی پسته‌کاری عمدتاً در مناطق خشک و نیمه‌خشک واقع شده اند که با کمبود بارندگی و منابع آبی محدود و تجدیدناپذیر مواجه اند و کیفیت آب‌های آبیاری نیز نامطلوب و کم و بیش شور می‌باشد. سالانه حجم قابل توجهی نمک از طریق آب‌های شور به اراضی پسته‌کاری اضافه و در محدوده فعالیت ریشه (عمق حدود یک و نیم متری) توزیع و به تدریج به‌طور تجمعی افزایش خواهد یافت. هنگام استفاده از آب‌های شور، مجبور خواهیم بود حجم آب بیشتری را مصرف کنیم (تأمین نیاز آبشویی) و به دنبال آن و به ناچار مقدار نمک بیشتری وارد خاک خواهد شد؛ به طور مثال چنانچه یک باغ در یک سال با هفت هزار متر مکعب در هکتار با آبی با شوری هفت دسی زیمنس بر متر آبیاری شود، به طور متوسط سالیانه بیش از 31 تن نمک به خاک اضافه خواهد شد. در حال حاضر شوری‌های بیش از 20 دسی زیمنس  بر متر نیز در اراضی  پسته کاری به وفور یافت می شود. در چنین شرایطی سهم عناصری مثل سدیم، کلر و منیزیم، بُر و بی کربنات ها نیز افزایش یافته و مسمومیت آن‌ها به‌طور مستقیم و یا از طریق تأثیر بر جذب سایر عناصر (خصوصاً کلسیم) افزایش می یابد. افزایش شوری باعث محدودیت جذب آب توسط درخت (خشکی فیزیولوژیکی) نیز می گردد.

شکل ۲ – نمودار كاهش ۵۰ میلیمتر متوسط بارندگی استان كرمان در یك دوره ۴۰ ساله

ب و عناصر غذایی دو نیاز عمده و تفکیک‌ناپذیر گیاه هستند که متأسفانه باغ های پسته ایران و بویژه استان کرمان تحت محدودیت جدی و توأم آن‌ها می باشند. باغ های پسته عمدتاً دارای خاک های آهکی، pH بالا، ماده آلی کم و از طرفی کمبود و توزیع نامناسب آب آبیاری و محدودیت‌های رطوبتی خاک می باشند که باعث کاهش قابلیت جذب عناصر غذایی و راندمان پایین کودهای شیمیایی شده است. در چنین شرایطی باغداران با مصرف مقادیر قابل توجهی از انواع کودهای شیمیایی نتوانسته‌اند بهره کافی را ببرند و بخش قابل توجهی از آن‌ها به فرم نامحلول تبدیل و در خاک تثبیت و انباشت می شوند.
کم آبی، شوری زیاد، تجمع نمک و سمیت عناصر در منطقه فعالیت ریشه، تنوع زیستی خاک را به شدت تحت تأثیر قرار داده و باعث کاهش فعالیت و جمعیت میکربی و جانوری خاک شده و به عبارتی فقر زیستی خاک را به دنبال خواهد داشت. با کاهش فعالیت های زیستی خاک به‌عنوان یک موجود زنده، انواع شاخص های بیوشیمیایی نیز تحت تأثیر قرار گرفته، ساختمان خاک دچار تخریب و فرسایش پذیری آن تشدید می گردد. در نهایت محدودیت‌های فوق رشد رویشی و عملکرد درختان را به شدت تحت تأثیر قرار داده و باعث ضعف درختان، کاهش رشد و گاه توقف رشد شده و زمینه را برای طغیان انواع آفات و بیماری‌ها فراهم می کند. باغداران نیز برای مقابله با بحران تنش های محیطی (شوری، خشکی و دمایی) و کنترل آفات و بیماری ها، به ناچار اقدام به مصرف بی رویه انواع سموم و زیست محرک های رشدی (عصاره‌های جلبکی، هورمون‌ها و اسیدهای آمینه) خواهند کرد.
در چنین شرایطی اراضی پسته کاری به تدریج به باغ بیابان‌های رها شده ای تبدیل خواهند شد که خصوصیات و پوشش طبیعی اولیه خود را از دست داده و در معرض فرسایش بیش از حد مجاز قرار خواهند گرفت. امروزه پدیده های گردوغبار از مهم‌ترین مشکلات زیست‌محیطی در نقاط متعددی از جهان می باشد. بیش از نیمی از مساحت ایران جزء مناطق خشک و نیمه‌خشک قرار می گیرد و اراضی آن‌ها به واسطه کمبود بارندگی و رطوبت، تبخیر و تعرق شدید، مشکلات ناشی از تجمع نمک، فقر ماده آلی و تخریب و کاهش پوشش گیاهی، در معرض فرسایش بادی است که خود سالانه خسارات زیادی را به بخش هایی همچون کشاورزی، صنعت و بهداشت وارد می سازد. ریز گردها که از پیامدهای فرسایش بادی خاک محسوب می‌شوند، عمدتاً از ذرات بسیار ریز خاک تشکیل شده‌اند و از نظر شیمیائی می توانند حاوی انواع نمک‌ها، مواد (کودهای) شیمیائی و آلی و باقیمانده سمومی باشند که از خاک یک منطقه برداشت و در سایر مناطق رسوب می کنند.

چالش های مرتبط با مدیریت آفات و بیماری ها

نوسانات دمایی از جمله سرمای شدید در فصل زمستان و گرمای بیش از حد در تابستان علاوه بر خشکیدگی و خسارت به درختان پسته، موجب ایجاد زخم های میکروسکوپی در پوست درخت شده و راه نفوذ عوامل ایجاد کننده سرخشکیدگی مانند قارچ های Paecilomyces spp.,Cytospora sp., Nattrassia sp. را باز می‌نماید. این بیمارگرها در درختان ضعیف مستقر شده و موجب ایجاد سرخشکیدگی می شوند و به تدریج با پیشرفت بیماری، حتی کل درخت در اثر خشکیدگی از بین می رود. تغییرات اقلیمی اخیر به خصوص خشکسالی و کمبود منابع آبی و نوسانات دمایی باعث ایجاد شرایط نامناسب در باغ های پسته شده و زمینه را برای توسعه این‌گونه بیمارگرها مهیا نموده است.
تغییرات اقلیمی بر روی جمعیت همه موجودات زنده از جمله آفات و حشرات مفید نیز تأثیرگذار است. پسیل معمولی پسته یکی از آفات اصلی در باغ های پسته کشور است و جهت کنترل این آفت به دفعات (به طور متوسط سه تا چهار بار است، اما در برخی مواقع حتی بیش از 10 بار سم‌پاشی نیز گزارش شده است) سم‌پاشی می شود. این آفت با شرایط گرم و خشک سازگاری داشته و گسترش می یابد، اما جمعیت حشرات مفید و کنترل‌کننده پسیل در ماه های گرم سال روند کاهشی دارد که این امر امکان کنترل بیولوژیک آفت را تحت تأثیر قرار داده و نیاز به سایر روش های مدیریت آفت از جمله روش شیمیایی را افزایش می دهد. کاربرد سموم شیمیایی در باغ های پسته به صورت مدیریت نشده علاوه بر ایجاد مقاومت آفات نسبت به سموم که موجب کاهش تأثیر و مصرف بیشتر سموم می‌گردد، باعث افزایش آلودگی های زیست‌محیطی در خاک، آب و حتی محصول پسته نیز خواهد شد.
آفت‌کش‌ها از جمله آلاینده های مهم محیط‌زیست و تهدیدکننده‌ امنیت غذایی و صادرات محصولات کشاورزی می‌باشند. اگرچه استفاده از آفت‌کش‌ها به صورت کنترل شده برای بشر مفید بوده و با استفاده از آن‌ها بسیاری از آفات و بیماری‌ها کاهش یافته یا از بین رفته است، اما در بیشتر کشورهای پیشرفته به‌طور جدی با آفت‌کش‌های مخاطره‌آمیز مبارزه می‌شود و استفاده از آن‌ها را بسیار محدود کرده‌اند. باقیمانده‌ آفت‌کش‌های پایدار در هوا، باران، گردوخاک، رودخانه‌ها، دریاها، گیاهان، در بدن پرندگان، پستانداران و ماهی ها یافت می‌شوند. این ترکیبات از طریق وارد شدن در بدن جانوران آبزی، خاکزی و گیاهان و مصرف بعدی آن‌ها توسط حیوانات و سپس انسان، وارد بافت‌های انسان شده و در آن‌ها ذخیره و به تدریج بیماری ها و عوارض مختلفی را ایجاد می کنند. تماس با آفت‌کش‌ها می‌تواند از دو طریق شغلی و یا ناخواسته باعث انواع مسمومیت های حاد یا مزمن گردد. باقیمانده سموم می تواند در کوتاه‌مدت باعث انواع ناراحتی‌های پوستی، کلیوی و دستگاه تناسلی و در دراز مدت باعث بروز انواع سرطان ها، اختلالات و آسیب های سیستم عصبی و مغز، بیماری های روانی و تومورهای سیستم عصبی مرکزی، اختلال در سیستم تنفسی و ایجاد آسم، بروز پارکینسون، سقط چنین و اثرات مخرب ساختمانی در بدن هنگام تولد گردد.
بنابراین با توجه به موارد ذکر شده، توجه به کاهش و مدیریت مصرف آفت کش ها و حرکت به سمت تولید محصول سالم و نهایتاً محصولات ارگانیک با تکیه بر کشاورزی پایدار امری ضروری می باشد. کشاورزی پایدار با شاخص مصرف کمتر کودهای شیمیایی و آفت کش ها، استفاده بهینه از خاک، آب و منابع تولید در کشاورزی و مدیریت تلفیقی آفات (IPM)، راهكاری برای حفاظت از محصول بر پایه مدیریت كشت بوم است كه با ایجاد تعادل طبیعی، مخاطرات ناشی از خسارت آفات و صدمات زیست‌محیطی را كاهش می‌دهد. امروزه لازم است تا موارد فوق در باغ‌های پسته مورد توجه جدی قرار گیرد و ضمن جلوگیری از مصرف بی‌رویه سموم و خطرات زیست‌محیطی ناشی از آن، با تولید محصول عاری از باقیمانده سموم و سایر ترکیبات مضر زمینه مصرف محصول سالم در داخل کشور را فراهم و موانع صادراتی مرتبط با این موضوع برطرف گردد.

برخی راه کارهای علمی و کاربردی جهت استفاده بهینه از منابع و افزایش بهره وری پایدار

آبیاری:

گام اول در این بخش متناسب بودن سطح زیر کشت با میزان آب آبیاری مربوطه است، به نحوی که نیاز آبی درختان به‌طور کامل تأمین گردد و بتوان به حداکثر بهره  وری و عملکرد دست  یافت. رعایت موارد زیر در شرایط کنونی می‌تواند در جهت افزایش راندمان آب آبیاری و صرفه اقتصادی لازم مؤثر باشد:
– استفاده از سیستم آبیاری سطحی با عرض نوار 2 متر و آبیاری یك در میان نوار ها،
– استفاده از آبیاری قطره ای سطحی و زیرسطحی در مناطق با آب های غیرشور،
– استفاده از آبیاری كم فشار با لوله‌های پی‌وی‌سی سوراخ‌دار در مناطق با آب های شور،
– استفاده از آبیاری با لوله‌های تراوا و لوله‌های سیمانی،
– استفاده از خاک‌پوش‌های پلاستیكی، ماسه و مالچ‌های گیاهی.

خاک و تغذیه:

در مورد خاک لازم است که قبل از احداث، با حفر پروفیل و تشریح و مطالعه لایه ها، نسبت به عملیات اصلاحی لازم اقدام نمود. در مورد باغ های احداث شده هم می توان از طریق اجرای کانال کود نسبت به اصلاح خصوصیات فیزیکی لازم (بافت خاک، یکنواختی لایه ها، از بین بردن سخت لایه) به منظور بهبود تهویه، نفوذپذیری و گسترش ریشه و هم چنین غنی سازی و متعادل نمودن عناصر غذایی و افزایش میزان ماده آلی خاک جهت ارتقاء سطح حاصلخیزی آن اقدام نمود. کنترل شوری لایه ها به ‌طور سالانه و آبشویی زمستانه به منظور جلوگیری از تجمع نمک، ایجاد و حفظ پوشش مناسب در سطح خاک به منظور حفظ رطوبت، متعادل نمودن دمای خاک و تقویت جمعت و فعالیت موجودات زنده خاک از دیگر اقدامات سودمند است. لازم به ذکر است که خاک می تواند از طریق ترسیب و حفظ کربن، نقش قابل توجهی در کاهش غلظت گازکربنیک هوا و کاهش اثرات گلخانه ای آن داشته باشد.

باغبانی:

با توجه به گسترش كاشت پسته در اقصی نقاط كشور مخصوصاً در نواحی مركزی، شمال شرق، شمال غرب و غرب كشور، لازم است تا به منظور جلوگیری از خسارت عوامل محیطی و دستیابی به حداکثر بهره وری، ظرفیت سنجی مناطق جدید و بررسی مزیت نسبی كاشت محصولات مختلف، بررسی شرایط آب و هوایی مناطق جدید موردنظر و تطابق آن با نیاز های اقلیمی كاشت پسته، استفاده از پایه و ارقام مناسب جهت باردهی حداكثری و رعایت اصول صحیح كارشناسی مخصوصاً انجام هرس فرم دهی جهت ایجاد باغ های مكانیزه مورد توجه جدی قرار گیرد تا بتوان در آینده ضمن كاهش هزینه ها، به تولید حداکثری و اقتصادی دست یافت و با سایر كشور های تولیدکننده رقابت نمود. انجام موارد زیر در جهت اصلاح و اقتصادی نمودن باغ های بارور موجود نیز مؤثر خواهد بود:
– جایگزین نمودن «سرشاخه كاری» ارقام غیرتجاری با ارقام تجاری و پربازده به منظور افزایش عملكرد و بهره وری،
– اصلاح وضعیت باغ های موجود از نظر تعداد و پراكندگی ارقام و ژنوتیپ های گرده دهنده مناسب كه دارای حداكثر تطابق زمان گلدهی با ارقام ماده تجاری باشند،
– توجه اصولی و كارشناسی به موضوع هرس باردهی درختان بارور به منظور كاهش سال آوری، تولید محصول سالم و افزایش عمر اقتصادی درختان،
– الزام استفاده از تجهیزات پیش بینی هواشناسی در هر منطقه/ مركز خدمات كشاورزی/ تعاونی تولید روستایی جهت پیش‌آگاهی منطقه ای و به کارگیری وسایل مقابله با سرمازدگی بهاره مانند بخاری های باغی و وسایل مقابله با گرمازدگی تابستانه مانند سایبان ها (شکل 3)،
– فرهنگ سازی و گسترش دامنه فعالیت صندوق بیمه محصولات كشاورزی (بیمه درآمد را به جای بیمه عملكرد در بیمه باغات پسته لحاظ و اجرایی نماید).

مدیریت آفات و بیماری  ها:

قبل از احداث باغ در کنار بررسی وضعیت باغ از نظر منابع آبی، خاک و شرایط اقلیمی، بررسی وضعیت خاک از نظر وجود عوامل بیمارگر و خسارت زای خاکزی نیز ضروری است، زیرا در این مرحله امکان مبارزه بهتر و کم هزینه تر با این عوامل وجود دارد. پس از احداث باغ و در باغ هایی که سال های قبل احداث شده اند از آنجا که عوامل خسارت زا به طور معمول درختان ضعیف را ترجیح داده و روی آن‌ها مستقر می‌شوند، توجه به مدیریت تغذیه، آبیاری و باغبانی باغ ضروری است. تنظیم دستگاه های سم‌پاش و نازل‌های مورد استفاده و آموزش کارگران جهت محلول‌پاشی صحیح درختان از دیگر مواردی است که در نتیجه‌بخش بودن محلول‌پاشی‌ها نقش مؤثری دارد. به‌طور کلی می توان با شناسایی دقیق آفات و بیماری های موجود در باغ، توجه به عوامل کنترل بیولوژیک و حمایت از آن‌ها در محیط طبیعی، توجه به بهداشت باغ و به کارگیری مبارزه تلفیقی و غیر شیمیایی در زمان مناسب، ضمن کاهش مصرف سموم و جلوگیری از ایجاد مقاومت در مقابل یک روش مبارزه، بخش قابل توجهی از آفات مهم پسته را کنترل کرد.
مثال هایی از مدیریت تلفیقی آفات و بیماری ها در باغ های پسته که می تواند باعث کاهش مصرف سم، هزینه کمتر و اثربخشی بهتر شود:
– تعیین پیک پرواز جهت مشخص کردن زمان مناسب سم‌پاشی و انجام هرس شاخه‌های آلوده و جمع‌آوری و معدوم نمودن بقایای هرس به طور کامل تأثیر بسزایی درکاهش جمعیت آفت پروانه چوبخوار پسته دارد،
– انجام هرس اصولی، پوشاندن زخم هرس با چسب باغبانی حاوی قارچ‌کش بلافاصله پس از هرس و حذف و معدوم کردن شاخه های آلوده، مدیریت بهینه آبیاری و تغذیه جهت مدیریت بیماری هایی مانند سرخشکیدگی مؤثر است،
– در خصوص مدیریت پسیل معمولی پسته، ضمن حمایت از حشرات مفید، استفاده از ترکیباتی به غیر از سموم شیمیایی مانند صابون های کشاورزی و انجام محلول پاشی ها با توجه به مرحله زندگی آفت و نظارت بر محلول‌پاشی و انجام صحیح آن تأثیر بسزایی دارد،
– انجام آبیاری به نحوی که آب با طوقه تماس پیدا نکند (ایجاد تشتک در اطراف تنه و یا قرار دادن قطره‌چکان‌ها در فاصله مناسب ازتنه) در مدیریت بیماری انگومک (گموز) پسته در باغ تأثیر مهمی دارد و در صورت نیاز از محلول پاشی با ترکیبات توصیه شده استفاده گردد.

سخن پایانی؛ چه باید کرد؟

اگرچه گذشتگان با تلفیق دانش و تجربه بومی تلاش قابل توجه و ارزشمندی در جهت اهلی کردن و اصلاح گونه‌های وحشی و تولید ارقام خوراکی پسته در قالب احداث  و توسعه باغ  های تجاری نموده اند، اما متأسفانه در حال حاضر بهره وری باغ های پسته بسیار پایین و لازم است تا با توجه به موارد فوق، صنعت پسته به لحاظ اقتصادی و زیست‌محیطی مورد بررسی کارشناسی دقیق تری قرار گیرد. امروزه تولید و توسعه در بخش کشاورزی نیز باید بر اساس توسعه دانش‌بنیان و بر محوریت مدیریت پایدار منابع طبیعی و محیط‌زیست باشد. از این رو ما نیازمند حمایت و پشتیبانی همه‌جانبه دولت، ارتقاء دانش و مشارکت همه‌جانبه کشاورزان و بهره ‌برداران و تغییر رویکرد تولیدکنندگان به منظور افزایش بهره وری از منابع و نهاده های موجود در شرایط اقلیمی پیش رو هستیم. در پایان امید است که چالش ها و تغییرات اقلیمی و زیست‌محیطی مورد توجه جدی قرار گرفته و توسعه پایدار کشاورزی و بهره برداری پایدار از منابع طبیعی و حفظ محیط‌زیست در اولویت برنامه های کشور قرار گرفته و در مورد محصول پسته نیز با بازنگری جدی و اساسی الگوی فعلی تولید، بتوان از طریق مشارکت هماهنگ بخش های خصوصی، دولتی، دانشگاهی و پژوهشی و کاهش تصدی گری و افزایش نظارت هوشمند دولت، در جهت یک تولید پایدار اقتصادی گام برداشت.

*- شکل های 1 و 2 برگرفته از نشریه شماره 102 پژوهشکده پسته می باشند (حجت هاشمی نسب و همکاران. 1398. تغییرات آب و هوایی، گرمایش جهانی و تأمین نیاز سرمایی درختان پسته: چالش ها و راهکارها، 50 صفحه)

تصویر استفاده از سایبان در باغات بارور پسته به منظور جلوگیری از خسارت گرما و آفتابسوختگی برگ و میوه پسته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *