مدیرعامل شرکت مدیریت صادرات آلا تجارت بین الملل امین
برندگرایی یک رویکرد دروننگر و هویت محور است که برند را بهعنوان مرکز یک سازمان و استراتژی آن میبیند. به همین ترتیب، بازارگرایی، یک رویکرد تصویر محور و بروننگر است.
برندگرایی رویکردی است که در آن فرایندهای تکامل سازمانی در زمینه ایجاد و توسعه برند در تعامل با مشتریان هدف تکامل پیدا میکنند که هدف از این فرایندها، ایجاد مزیت رقابتی پایدار است.
بازارگرایی به دنبال جمعآوری اطلاعات از مشتریان برای بهبود کیفیت محصول یا خدمات تولیدی است و بهعنوان راهبردی که کسبوکارها آن را دنبال میکنند، تعهدی برای کسبوکارها ایجاد میکند تا برای مشتریان ارزش ایجاد کنند و نیازهای آنها را برآورده کنند. در حقیقت، بازارگرایی میتواند به تحول در فرهنگ سازمانی این شرکتها منجر شود.
برندگرایی فراتر از بازارگرایی است. تأمین نیازها و خواستههای مشتری اصل بازارگرایی است و مفهوم بازارگرایی یک مفهوم کلاسیک در بازاریابی است. از طرف دیگر برندگرایی فراتر از نیازها و خواستههای مشتریان است. در اصل، بازارگرایی و برند گرایی دو گرایش استراتژیک مختلف هستند. بازار گرایی در درجه اول یک رویکرد خارجی اتخاذ میکند، در مقابل، برند گرایی در ابتدا یک رویکرد داخلی اتخاذ میکند.
دو مفهوم بازارگرایی و برندگرایی بهعنوان راهبردهای به کارگرفته شده در شرکتها مشابهتهایی دارند. هدف بازارگرایی و برندگرایی بهبود رشد شرکت و جلب رضایت مشتریان است. درواقع، برندگرایی در نظر گرفته میشود که تعیینکننده هویت شرکتها است و در مقابل، بازارگرایی رویکردی خارجی است.
شکل زیر مدلی از همافزایی برندگرایی و بازارگرایی با سه بعد برندگرایی، بازارگرایی و سازمان ارائه میدهند که در یک دایره، برندگرایی و سازمان داخل دایره و بازارگرایی خارج دایره قرار میگیرد. زمانی که نگاه سازمان از داخل به خارج باشد، تأکید بر برندگرایی است و زمانی که دیدگاه سازمانی از بیرون به داخل سازمان باشد، بر بازارگرایی تأکید میشود. بر این اساس این دو به یکدیگر مرتبط هستند؛ درنتیجه، این دو متغیر در خلأ وجود ندارند و با یکدیگر نیروی هم افزایی فراهم میکنند.
شکل زیر ایدههای اساسی بازارگرایی و برندگرایی را به تصویر میکشد.