سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی

دکتر سوده مقصودی
عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان

تعریف سرمایه اجتماعی

منظور از سرمایه اجتماعی املاک، دارایی‌های شخصی یا پول نیست. بلکه منظور آن چیزی است که باعث می‌شود این اشیاء محسوس در زندگی روزمره مردم، بیشتر به‌حساب آیند؛ یعنی حسن نیت، دوستی، حس همدردی و مراودات اجتماعی بین گروهی از افراد یا خانواده‌ها که یک واحد اجتماعی را تشکیل می‌دهند. اگر شخصی با همسایه‌اش ارتباط برقرار کند و آن‌ها نیز با دیگر همسایگان ارتباط برقرار کنند انباشتی از سرمایه اجتماعی به وجود خواهد آمد کـه نیازهای شخصی آن‌ها را بـرآورده نمـوده و حتی می‌تواند باعث بهبود چشمگیر کیفیت زندگی در کل آن اجتماع گردد، در حالی که کل اجتماع از همکاری اجزای خود منتفع می‌شود و افراد نیز از مزایایی همچون مساعدت، همدردی و دوستی بـا همسایگان بهره مند خواهند شد.
در یك نگاه كلی، سرمایه اجتماعی عبارت است از ظرفیتی اجتماعی كـه هماهنگی و همكاری را در گروه و جامعه تسهیل می‌کند. در ضمن می‌توان سرمایه اجتماعی را مفهومی مركب كه دارای ساختار، محتوا، و كاركرد اسـت، تلقی نمود. در این راستا، ساختار سرمایه اجتماعی همان شبکه ارتباطات اجتماعی، محتوای آن اعتماد و هنجارهـای اجتماعی، كاركرد آن عمل متقابل اجتماعی و نتیجه آن در جامعه و اقتصاد همكاری و هماهنگی است.

ابعاد سرمایه اجتماعی

 در یك دسته‌بندی كلی سرمایه اجتماعی به سه بعد ساختاری، شناختی، و ارتبـاطی تقسـیم می‌شود:
بعد ساختاری: این بعد از سرمایه اجتماعی بیشتر ناظر بر روابط موجود و میزان و شكل این روابط است كه، درواقع، نمود عینی سرمایه اجتماعی در جامعه است. باید توجه داشت در سنجش سرمایه اجتماعی معمولاً این بعد در مركز توجه قرار دارد. این بعـد از سرمایه اجتماعی شامل متغیرهای زیر است:
1- پیوندهای موجود در شبكه، شاملِ وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبكه،
2- شكل و تركیب شبكه، شاملِ سلسله مراتب شبكه، میزان ارتباط پذیری و تراكم شبكه،
3- تناسب سازمانی، تا چه اندازه شبکه ایجادشده برای هدفی خاص ممكـن اسـت بـرای اهداف دیگر استفاده شود.
بعد شناختی: این بعد بیشتر متناظر با اشتراكاتی است كه كنشگران اجتماعی از طریق آن‌ها با یكدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. این بعد را می‌توان زبان مشترك ناشی از شناخت متقابل نیز نام نهاد كه شامل ارزش‌ها، باورها، نگرش‌ها، و پنداشته‌ای اجتماعی است؛ پنداشته‌ای كـه زمینه را برای تعاون و همكاری اجتماعی فراهم می‌سازند و شامل دو دسته کلی‌اند:
1- زبان و علائم مشترك؛ شامل اشتراكاتی كه به سبب موقعیت مكانی، قـومی، نـژادی و از این قبیل حاصل می‌شوند،
2- روایت‌های مشترك؛ مانند اشتراكات فرهنگی، عرف‌های جاری در جامعه و …
بعد ارتباطی: این بعد ناظر بر متغیرهایی است كه بدون وجود آن‌ها كنشگران اجتماعی بـا یكدیگر ارتباط متقابل برقرار نمی‌کنند. درواقع، این متغیرها شرط لازمی برای برقراری كنش اجتماعی و در نتیجه كسب سرمایه اجتماعی برای كنشگر است. این بعد شامل این متغیرها اسـت: اعتماد، هنجار، تعهدات و روابط متقابل، تعیین هویت مشترك.

شاخص‌های سرمایه اجتماعی

اعتماد اجتماعی: اعتماد به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابعاد سرمایه اجتماعی به‌تنهایی یا در کنار سایر ابعاد نشان‌دهنده سطح بهره‌مندی گروه‌ها و جوامع از سرمایه اجتماعی است. اعتماد بر یک سلسله عادات اخلاقی و تعهدات رفتاری دوطرفه استوار است که به‌وسیله اعضای جوامع نهادینه می‌شود. اعتماد اجتماعی عبارت است از تعهدات، ارزیابی‌ها سود و زیان و انتظارات افراد نسبت به یکدیگر که با ایجاد اطمینان و اتکا بر ماهیت تعامل فی‌مابین در جریان روابط اجتماعی باعث شکل‌گیری اعتماد مبتنی بر وفاداری، صداقت، صمیمیت و … در بین افراد می‌شود.
اخلاقیات: صاحب‌نظران معتقدند که در زمان حاضر، اکثر جوامع دچار بحران اخلاقی و مشکلات ناشی از بی‌توجهی به ارزش‌های انسانی و معنویات شده‌اند. این وضعیت در همه کشورهای جهان کم‌وبیش وجود دارد، اما در جوامعی که غالب مردم از ثبات نسبی اقتصادی یا حداقل امکانات زندگی بی‌بهره‌اند، نادیده گرفتن ارزش‌ها و اصول اخلاقی بیشتر به چشم می‌خورد. در این جوامع به منافع و صلاح جامعه چندان اهمیت داده نمی‌شود.
اطلاعات: اطلاعات مؤثرترین و کارآمدترین ثروت و سرمایه هر ملت است. ثروتی که برخلاف ثروت‌های دیگر از بین نمی‌رود و هرچه مصرف شود قوی‌تر و کامل‌تر می‌شود. اطلاعات میزان دانشی است که اعضای شبکه اجتماعی از یکدیگر دارند.
مشارکت و شبکه‌های اجتماعی: مشارکت در امور اجتماعی و عضویت در شبکه‌های مبتنی بر ارزش‌های مشترک ابعادی دیگر از سرمایه اجتماعی را شکل می‌دهند. بدین ترتیب با بررسی میزان عضویت افراد در جامعه در تشکل‌های جامعه مدنی (انجمن‌ها، کانون‌ها و گروه‌هایی که روابط افراد در آن‌ها با یکدیگر افقی بوده و رابطه عمودی رئیس و مرئوس در آن وجود ندارد. میزان مشارکت در فعالیت‌های مدنی نظیر انتخابات، حضور در گردهمایی‌ها، مناظره‌های سیاسی، نامه نوشتن به روزنامه‌ها و نمایندگان مجلس و…به‌عنوان دیگر شاخص‌های سرمایه اجتماعی‌اند.

وضعیت سرمایه اجتماعی در کشورهای جهان

براساس مطالعات صورت گرفته میزان سرمایه اجتماعی در بین کشورهای مختلف متفاوت است. میزان این تفاوت وابسته به میزان اعتماد به دولت و مردم، اخلاقیات، مشارکت اجتماعی و شبکه وسیع ارتباطات و اطلاعات ارزیابی می‌شود؛ به‌طور مثال در پژوهشی، اعتماد اجتماعی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی در 7 کشور دنیا بین سال‌های 1999 تا 2001 مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج نشان داد که افراد اعتماد کننده در کشور کره (60 درصد) بسیار بالا و بالاتر از شش کشور اروپایی موردبررسی یعنی سوئیس (43 درصد)، آلمان شرقی (35 درصد)، آلمان غربی (32 درصد)، اسپانیا (28 درصد)، مجارستان (18 درصد) و اسلوونی (14 درصد) هستند.
در پژوهشی دیگر که سرمایه اجتماعی بین کشورها در سال‌های 2014-1999 بررسی شد شاخص‌های سرمایه اجتماعی حکمرانی خوب، شاخص فساد، دسترسی به اینترنت و مشارکت زنان در بازار کار در نظر گرفته شد که
نتایج نشان‌دهنده این بود که در کشورهای با سرمایه اجتماعی بالا، شاخص‌های حکمرانی خوب، دسترسی به اینترنت، میزان ثبت‌نام در آموزش عالی و نرخ مشارکت زنان اثر مستقیم و معنی‌داری بر رشد اقتصادی دارند و شاخص‌ فساد اثر منفی بر رشد اقتصادی دارد. در کشورهای با سرمایه اجتماعی پایین شاخص فساد، اثر منفی و معنی‌دار بر رشد اقتصادی دارد. شاخص‌های حکمرانی خوب و نرخ مشارکت زنان برای کشورهای با سرمایه اجتماعی پایین، بی‌معنی بوده و اثر دسترسی به اینترنت بر رشد اقتصادی کشورهای با سرمایه اجتماعی پایین، منفی و معنی‌دار و اثر میزان ثبت‌نام ناخالص در آموزش عالی مثبت و معنی‌دار می‌باشد (مکیان، کربلایی و بهرامی،1400).
طبق آماری که در طرح ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال 1380 به‌وسیله دفتر طرح‌های ملی به دست آمده 88,4 درصد مردم به اعضای خانواده خود بسیار زیاد اعتماد داشتند. این رقم در مورد اقوام 49 درصد و در مورد دوستان نیز 49 درصد بوده است.
همچنین مطابق نظرسنجی ارزش‌ها (2005) تنها 10,5 درصد پرسش‌شوندگان ایرانی با این گزاره که «بیشتر افراد جامعه قابل‌اعتماد هستند» موافق بوده‌اند و در مقابل 88,7 درصد معتقدند که «باید در برخورد با مردم بسیار مراقب و محتاط باشند». قطعاً این آمار با توجه به بحران‌ها و شرایط اقتصادی و اجتماعی فعلی فزونی گرفته است.

سرمایه اجتماعی در استان‌های ایران

نتایج مطالعه‌ای که در سال 1391 برای برآورد روند سرمایه اجتماعی در استان‌های ایران دوره ده‌ساله (1388-1379) انجام شد، نشان داد که بالاترین میانگین سرمایه اجتماعی برای کل کشور در سال 1387 و کمترین مقدار میانگین سرمایه اجتماعی در سال1381بوده است. مطالعه میانگین سرمایه اجتماعی نشان می‌دهد که در دوره 10 ساله موردنظر، تهران دارای کمترین و خراسان جنوبی دارای بالاترین مقدار میانگین سرمایه اجتماعی می‌باشند. در این بین در سال 1384 استان تهران با افت شدید در سرمایه اجتماعی و مقدار 5,29 در رده انتهایی استان‌های ایران و استان خراسان جنوبی با شاخص 48,54و کرمان با 44,31 در بالاترین رتبه سرمایه اجتماعی در استان‌های ایران قرار گرفتند.
مطالعه دیگری که در سال 1397 برای برآورد روند سرمایه اجتماعی در استان‌های ایران دوره سال‌های (1385-1392) انجام شد، نشان داد که در سال‌های 1385 تا 1388 استان کهگیلویه و بویراحمد در صدر استان‌های کشور از دیدگاه میزان سرمایه اجتماعی قرار دارد. در سال 1389 استان یزد و در سال‌های 1390، 1391 و 1392 نیز استان زنجان بیشترین سطح سرمایه اجتماعی کشور را به خود اختصاص داده است. از سویی، در سال‌های 1385، 1388 و 1391 استان ایلام، در سال‌های 1386، 1389 و 1392 استان تهران، در سال 1387 استان کرمان و در سال 1390 استان همدان کمترین میزان سرمایه اجتماعی را داشته‌اند.

سرمایه اجتماعی زمینه‌ساز توسعه اقتصادی

رشد اقتصادی از جمله اهدافی است که هر اقتصادی آن را دنبال می‌کند و دلیل این امر نیز دسـتیابی بـه منافع و مزایای فراوانی است که در روند رشد تحقق می‌یابد. اما دستیابی به رشد اقتصـادی بـالا و پایـدار نیازمند پاسخ به این سؤال است که چه عواملی نرخ رشد اقتصادی را تأمین می‌کند؟ یا نرخ رشد اقتصادی چگونه و از طریق چه عوامل و سیاست‌هایی تحت تأثیر قرار می‌گیرد؟ از نظر تـاریخی، نخسـتین مفهـوم و عامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی در الگوهای رشد، عامل سرمایه بود و تغییرات تولید یا رشد اقتصـادی بـا تغییرات انباشت سرمایه فیزیکی تبیین می‌شد، به‌گونه‌ای که هر چه تـراکم سـرمایه فیزیکـی در کشـوری بیشتر بود، انتظار می‌رفت رشد اقتصادی آن‌هم افزایش یابد. اما تجربـه کشـورهای پیشـرفته و مطالعـات مختلف در زمینه رشد اقتصادی کشورها در طول زمان یا در میان کشورها نشان می‌دهد که توضـیح نـرخ رشد اقتصادی فقط از طریق عوامل مرسوم مانند سرمایه و نیروی کار، نتایج دقیق بـه دسـت نمی‌دهد و سرمایه انسانی و اجتماعی به‌عنوان یک متغیر اصلی باید وارد مدل‌های رشد شود، (آقایی، رضا قلی‌زاده و باقری، 1392) به نقل از Jahngard (2005) تا نتیجه توسعه اقتصادی باشد.

اما سرمایه اجتماعی چگونه موجب رشد اقتصادی می‌شود؟

حلقه اتصال سرمایه اجتماعی به اقتصاد، مبادله است. سرمایه اجتماعی شرایطی را به وجود می‌آورد که فرد در مبادله، از ربودن فرصت‌ها به دلیل خسارتی که متوجه طرف مورد مبادله می‌شود، خودداری کند و این مسئله او را در مبادله قابل‌اعتماد می‌سازد به‌نحوی‌که هزینه کنترل رفتار و نظارت بر طرف مبادله (هزینه مبادله) را کاهش می‌دهد.
بانك جهانی از این نوع سرمایه، به‌عنوان «ثـروت نامرئی» یاد می‌کند. اگر روابط متقابل اجتماعی (كـه فرهنـگ، آداب ‌و رسوم، هنجارها، نهادها، شبکه‌های اجتماعی و غیره در چگونگی تشكیل آن نقش دارند) در جهت مثبت، رشد و تكامل یافته باشد، می‌تواند در تعاملات و مبادلات اقتصادی باعث كاهش هزینه‌های مبادلاتی و تأثیر بر سایر انواع سرمایه شود و درنهایت بـر رشـد اقتصـادی تأثیرگـذار باشـد. تأثیر سرمایه اجتماعی بـر كـارایی و بهره‌وری عوامـل، از مهم‌ترین اثرات این سرمایه می‌باشد. در دنیای كنـونی، قـرارداد كاملی كه بتواند تمام جوانب و هزینه‌های یك پیمان را در برداشته باشد، غیرممكن یا بسیار مشكل و پرهزینه است. در این حالت است كه اعتماد و سرمایه اجتمـاعی بـه كمـك افـراد و گروه‌ها آمده و با كاهش فرصت‌طلبی، ضعف‌های موجـود در قراردادهای ناقص را جبران كرده و از یك سـو ضـمن ایجـاد رونـق اقتصـادی، بـازدهی قراردادهـا را افـزایش داده و باعـث افزایش كارایی و بهره‌وری عوامل تولید می‌شود و از سوی دیگر، بـا افـزایش تعهـد نیروی كـار، هزینه‌های كنترل و نظارت را كاهش می‌دهد.
جهت دیگری كه سرمایه اجتماعی می‌تواند مؤثر باشد، تأثیرگذاری بر سرمایه‌گذاری می‌باشد. در واقع سرمایه‌گذاری، مكانیسم انتقـال سـرمایه اجتماعی بـه رشد اقتصادی اسـت. سرمایه اجتماعی به‌وسیله افزایش اعتماد و كاهش رفتارهای فرصت‌طلبانه، باعـث پشتیبانی از سرمایه‌گذاری‌های انجام شده می‌شود كه می‌تواند باعث تخصیص مناسب و کارآمدتر دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها گردد؛ همچنین پروسه تولید را تسهیل كـرده و باعـث افـزایش تولیدات و درنتیجه رشد اقتصادی نیز گردد.

سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی در استان کرمان

سرمایه‌های متعددی مانند سرمایه‌های فیزیکی، طبیعی، انسانی و… بر رشد اقتصادی یک کشور مؤثرند. یکی از انواع این سرمایه‌ها، سرمایه اجتماعی است که اخیراً صاحب‌نظران و اقتصاددانان آن را به‌عنوان یک عامـل کلیدی در توسـعه اقتصادی در نظر می‌گیرند. همان‌طور که قبلاً ذکر شد در سال 1384 استان کرمان با 44,31 در بالاترین رتبه سرمایه اجتماعی قرار داشت. که در سال 1387 این رقم تغییر قابل توجه ای پیدا کرد و باعث شد استان کرمان از کمترین میزان سرمایه اجتماعی برخوردار شود. همچنین مطالعات در این زمینه نشان دادند که میزان مشارکت اجتماعی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی در شهر کرمان در سطح پایینی قرار داشت (گروسی و نقوی، 1387). نتایج مطالعه‌ای دیگر نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی ساکنان محلات محروم از مناطق غیر محروم در شهر کرمان کمتر است (امیرکافی، 1399). بنابراین می‌توان گفت میزان سرمایه اجتماعی در شهر کرمان روند نزولی دارد و این روند می‌تواند تأثیر منفی بر رشد و پیشرفت اقتصادی استان داشته باشد. استان کرمان ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های زیادی برای تولید و پیشرفت اقتصادی داراست. مطابق گزارش معاونت برنامه‌ریزی وزارت صـنعت، معـدن و تجـارت (1389) استان کرمان جزء استان‌های توسعه‌یافته صنعتی در کشور محسوب می‌شود که در رتبه نهم (از میان یازده استان) قرار گرفته است. این رتبه در مقایسه با استان‌های هم‌گروه خود پایین است و در صورت عدم توجه به عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی به‌ویژه سرمایه اجتماعی ممکن است جایگاه خود را از دست داده و در ردیف استان‌های کمتر توسعه‌یافته صنعتی قرار بگیرد.
به نظر می‌رسد که در استان کرمان علاوه بر سرمایه مادی به سرمایه اجتماعی و اعتماد نهادی نیاز است. در حقیقت احساس دیده شدن و موردتوجه قرار گرفتن مردم می‌تواند نقش مهمی در افزایش اعتماد به سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی تأثیرگذار در استان داشته باشد به‌طوری که مردم این منطقه بتوانند بدون احساس ایجاد مزاحمت و با امنیت روانی در بخش‌های سود آفرین سرمایه‌گذاری نمایند و موجبات کارآفرینی و رشد و توسعه اقتصادی را فراهم نمایند. اما اگر اکثریت جامعه احساس کنند به حال خود رها شده‌اند و نمی‌توانند به مسئولان جهت ترفندهای پیشرفت اعتماد کنند رشد آن جامعه در هاله‌ای از ابهام فرو خواهد رفت.

پیشنهادات برای بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی

اگر خواهان رشد اقتصادی یک منطقه هستید بایستی علاوه بر سرمایه مادی، موارد زیر را نیز مهیا سازید تا رفاه آن جامعه را تأمین نمایید.
• بهبود سطح معیشت و درآمد سرانه مردم آن جامعه،
• توزیع عادلانه ثروت و دارایی‌ها در جامعه،
• شکل‌گیری سازمان‌های غیردولتی مؤثر،
• وجود صداهای اعتراضی و نقاد حاکمیت جهت بهبود عملکرد مسئولان،
• به رسمیت شناختن حقوق مدنی و شهروندی،
• ثبات سیاسی و نبود خشونت،
• پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری مسئولان،
• اثربخشی و کارآمدی حکومت،
• نظام اداری قوی و سالم و… .
همگی این موارد می‌توانند اعتماد از دست رفته مردم یک منطقه را بار دیگر افزایش داده و زمینه سرمایه‌گذاری، کارآفرینی و توسعه اقتصادی را فراهم سازند. در غیر این صورت همواره باید شاهد فرار سرمایه‌های مادی و فرار نخبگان از منطقه‌ای باشیم که درگیر فقر است و به‌شدت به توسعه اقتصادی نیازمند است.

منابع

• مکیان سید نظام‌الدین، کربلایی بادی فریبا و بهرامی فرشته (1400)، سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی، مطالعه مقایسه ای بین کشورهایی با سرمایه اجتماعی بالا و کشورهایی با سرمایه اجتماعی پایین، فصلنامه سیاست‌های راهبردی و کلان، 33، صص 184-209
• امیرکافی مهدی(1399)، بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در محلات محروم (مطالعه موردی: شهر کرمان)، نشریه جغرافیای اجتماعی شهری، 16(7:) صص 150-125
• گروسی سعید، نقوی علی(1387)، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمان، فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی 8(30 و 31:) صص 61-82
• آقایی مجید، رضا قلی  زاده مهدیه و باقری فریده(۱۳۹۲) ، بررسی تأثیر سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی در استان‌های ایران، فصلنامه پژوهش و برنامه‌ریزی در آموزش عالی ۶۷ ، صص 44-21

 

Jahangard, E. (2005), Forecast Iran’s economic growth and compare with fourth development program. The Journal of Planning and Budgeting, 9(6), 5-46 (in Persian

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *