رگولاتوری و سیاست‌گذاری حوزه انرژی در ایران

دکتر زین‌العابدین صادقی
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان

بازارها کاراترین روش تولید و فروش کالاها یا خدمات می باشند. با این ‌حال تحت موقعیت های معین، شرایط مورد نیاز برای یک سطح قابل قبول رقابت ارائه نمی‌شوند؛ به عبارت دیگر، بازارها می‌توانند در نتیجه تمرکز بازار، صرفه اقتصادی ناشی از مقیاس، کالاهای عمومی، عوارض جانبی، اطلاعات ناقص یا هزینه های مبادله شکست بخورند. بخش انرژی بسیاری از موارد شکست بازار را دارد، عوارض خارجی، صرفه ناشی از مقیاس و … شکست‌های بازار باید به‌وسیله مداخله رگولاتوری برای اطمینان از دستاورد بهینه برای جامعه اصلاح شوند.

جهت بررسی چالش‌های رگولاتوری و سیاست‌گذاری حوزه انرژی در ایران ابتدا بایستی به این نکته اشاره کرد که هدف اصلی اقتصاد انرژی، بهینه کردن چرخه انرژی است. چرخه انرژی شامل فرآیند استخراج، تولید، انتقال، تبدیل و مصرف انرژی است که در هر یک از این فرآیندها، در كشور ما مشكلاتی وجود دارد كه بخشی از آن به دلیل این‌که ما یك كشور صاحب منابع انرژی هستیم و بخشی هم به دلایل دیگر است. در حوزه تولید انرژی مثلاً در حوزه تولید گاز ما دومین كشور دارنده ذخایر گاز جهان هستیم، اما سهم تجارت ما از گاز حدود تقریباً یك درصد است. دلیلش هم این است كه شیوه‌های تجارت گاز در دنیا بیشتر روش LNG و روش انتقال از طریق خط لوله است كه متأسفانه در كشور ما هیچ كدام از این تکنولوژی‌ها وجود ندارد، مثلاً در روش LNG باید دمای گاز را به منفی 135 درجه رساند و بعد توسط كشتی بارگیری شود و دوباره در مقصد محموله، دما به حالت اولیه برگردد و از آن استفاده شود؛ متأسفانه کشور ما از این تکنولوژی برخوردار نیست. نبود این تكنولوژی و از طرفی وجود منابع مشترك گاز باعث شده است كه ما برای این‌که از كشور رقیب عقب نمانیم، فقط انرژی گاز را سعی می‌کنیم هر چه بیشتر مصرف کنیم، بدون لحاظ کارایی در مصرف و …

در حوزه تولید، کشور ایران جزء كشورهایی است كه سطح تكنولوژی پایینی دارد در آخرین طرحی كه شرکت توتال با ایران قرارداد منعقد کرد که با همکاری یك شركت چینی به‌عنوان سهامدار و شریك قرار بود با یك تكنولوژی در مخازن گاز سرعت بازیافت را در مخازن گاز پارس جنوبی افزایش دهیم، متأسفانه به دلیل تحریم‌ها این کار عملی نشد البته كشورهایی هم كه از این تکنولوژی برخوردار هستند در دنیا سه یا چهار كشور بیشتر نیستند؛ بنابراین ما در این حوزه دچار یك عارضه و مشكل شده‌ایم و این امر منجر به افت تولید گاز در كشور ما شد و خاموشی‌های صنعت برق در دی‌ماه امسال دلیلی بر این مدعاست.

تولید انرژی

در حال حاضر کشور ایران دارای منابع مشترك در كف دریای عمان و دریای خزر است كه متأسفانه عمق این دو دریا آن‌قدر زیاد است که با توجه به تكنولوژی كه ما از آن برخورداریم (تكنولوژی فلات قاره) عملاً هیچ اقدامی نمی‌توانیم انجام دهیم. بنده در بررسی گزارش‌های بین‌المللی 2020 ملاحظه کردم که كشور عمان و BP به توافق رسیده‌اند كه استخراج و اكتشاف نفت را در كف دریای عمان شروع كنند، در حالی که ایران سهامدار اصلی این منابع است.
مشكل اساسی ما در تولید انرژی با وجود داشتن منابع انرژی فراوان، فناوری سطح پایین تولید و استخراج انرژی است و اگر بخواهیم این مشكل را حل كنیم نیازمند یك سرمایه‌گذاری خارجی هستیم كه فناوری تولید انرژی را وارد کشور نماید.

عرضه انرژی

در كشور ما به دلیل عدم صادرات گاز، دولت یك سری مجتمع‌های پتروشیمی را ایجاد كرده كه اكثر این مجتمع‌ها در حال حاضر خصوصی هستند و خصوصی بودن آن‌ها باعث شده كه گاز را با قیمت خیلی ارزان از دولت بخرند (هر متر مكعب حدود 70 یا 80 تومان) در صورتی كه هر متر مكعب گاز با این شرایط بیماری کرونا در حال حاضر در حدود 10 سنت یعنی 2500 تومان است؛ بنابراین این امر یک رانتی را به وجود آورده است.
در واقع ظلمی که صنعت پتروشیمی به کشور می‌کند اول این است که گاز را ارزان دریافت می‌کنند که رانتی است از جیب مردم و دوم اینکه مشتقات حاصل از گاز را در بازار داخلی نمی‌فروشند و این امر باعث می‌شود که مشتقاتی که از پتروشیمی در کشور استفاده می‌شود مثل پلاستیک و … گران شود و سوم این‌که کالایی رو که به خارج از کشور می‌فروشند، ارز حاصل از فروش را به داخل کشور نمی‌آورند و اگر آورده شود در بازار به‌صورت آزاد عرضه می‌کنند و قیمت ارز را بالا می‌برند.

تبدیل انرژی

کشور ایران در صنعت برق جزو کشورهای پیشرو است. در حال حاضر حدود هشتاد هزار مگاوات ظرفیت نصب شده داریم؛ یعنی کشور ایران در منطقه بیشترین ظرفیت نصب شده را داراست. از لحاظ ساختار فن‌آوری شرکت مپنا جزو شرکت‌های بزرگ تولیدکننده برق و تولیدکننده ژنراتور و نیروگاه در خاورمیانه است که این یک مزیت بزرگ می‌باشد، اما به دلیل اینکه قیمت برق منطقی نیست؛ یعنی قیمتی نیست که جوابگوی تداوم سرمایه‌گذاری در صنعت برق باشد، ما دچار یک مشکل اساسی شده‌ایم، به‌گونه‌ای که وزارت نیرو حدوداً ده سال است که برای مشترکین با دیماند بالا، آن‌ها رو مجبور می‌کند که نیروگاهی را بسازند و اکثر این مشترکین نیروگاه‌هایی را می‌سازند که در مقیاس کوچک هستند و اثر صرفه‌های ناشی از مقیاس را که در نیروگاه‌های بزرگ وجود دارد، ندارند و این موضوع یکی از عواملی است که باعث می‌شود قیمت تمام شده بالا رود. مدیریت آلودگی هم در این حالت بسیار سخت هست.

انرژی‌های تجدید پذیر

سیاست‌گذاری‌های ایران در انرژی‌های تجدید پذیر یک سیاست‌گذاری مدونی نیست. تا قبل از رخدادهای قیمتی ارز، می‌توان گفت که خوشبختانه با قیمت خرید تضمینی، معمول سرمایه‌گذاری‌های نسبتاً خوبی در این حوزه انجام شد؛ اما با بالا رفتن قیمت دلار و پایین بودن قیمت خرید تضمینی، دیگر این دو با هم تناسبی ندارند؛ بنابراین در این حوزه چالش بزرگی وجود دارد.

راه‌حل: استفاده از ظرفیت توافق پاریس

در توافق پاریس ما تعهد دادیم که 8 درصد آلودگی را کاهش دهیم و 12 درصد منوط به این است که کشورهای دیگر به ما کمک کنند و اگر کشورهای دیگر کمک کنند ما سعی می‌کنیم که آلودگی‌ها را از طریق استفاده از انرژی‌های نو کاهش دهیم و این امر می‌تواند امر مهم و مؤثری در حوزه سرمایه‌گذاری انرژی‌های تجدید پذیر باشد.

پیشنهاد و ایده اینجانب در این حوزه این است که چون استان ما در زون آفتاب جهان است و در سال 3560 ساعت آفتاب وجود دارد، یک منطقه ویژه برای انرژی‌های نو در استانمان تعریف کنیم، به‌گونه‌ای که با سرمایه‌گذاری‌هایی که در این حوزه انجام می‌شود بتوان از مزیت‌هایی استفاده کرد؛ مثل مالیات کمتر، بخشودگی مالیات، تعرفه صفر برای واردات تجهیزات و… این امر باعث می‌شود مشکلات این بخش در کشور حل گردد و از طریق ایجاد خوشه‌های صنعتی، افزایش روابط افقی و عمودی در این صنایع در استان ایجاد شود.

اگر صنعت برق به سه بخش تولید، انتقال و توزیع تقسیم گردد‌؛ هزینه سرمایه‌گذاری در حوزه انتقال برق (احداث خط انتقال برق) در حدود 30 درصد هر واحد ظرفیت برق می‌باشد. متأسفانه در سیستم انتقال ما به دلیل فرسودگی، شاهد 15 درصد تلفات برق هستیم؛ مثلاً در نیروگاه‌های سیکل ترکیبی که برای هر کیلو وات برق بایستی 900 دلار هزینه کنیم که تقریباً 300 دلار اضافه بر آن برای انتقال، هزینه می‌شود. متأسفانه با بی‌توجهی به موضوع، از تکنولوژی‌های به روز در انتقال برق استفاده نکرده‌ایم. خیلی از کشورها از بعد امنیتی به این بحث نگاه کرده و اجازه نمی‌دهند که بخش خصوصی وارد شود، ولی پیش‌بینی بنده این است که ما به‌زودی مجبورمی شویم شرکت‌های بزرگی را در حوزه ایجاد شبکه و پست‌های انتقال خصوصی ایجاد کنیم تا این شرکت‌ها بتوانند برق را بین مناطق مختلف کشور با تلفات کمتری دیسپاچینگ کنند.
در زمینه مصرف نهایی چندین مشکل در کشور وجود دارد:
بر اساس آخرین آمار منتشر شده در حوزه انرژی دنیا، رشد مصرف سرانه انرژی اولیه در ایران طی دوره 2008 تا 2018 به مقدار 1.9 درصد افزایش یافته است، در حالی که متوسط رشد مصرف جهانی سرانه انرژی اولیه 0.4 درصد رشد داشته است.۱ یعنی این‌که ایران 4.5 برابر نُرم جهانی رشد مصرف داشته است بخش عمده این افزایش ناشی از پایین بودن کارایی فناوری‌های مصرف انرژی است و پایین بودن قیمت انرژی انگیزه افزایش کارایی تجهیزات انرژی را نه برای مصرف‌کننده و نه برای دولت فراهم نمی‌کند.۲
مشکل اساسی در مصرف انرژی وسایل حمل‌ونقل است. (حدوداً 30 درصد مصرف انرژی هر کشوری در صنعت حمل‌ونقل است). ما در صنعت حمل‌ونقل چه هوایی که به دلیل تحریم‌ها مشکل داریم و چه در ریلی واقعاً عقب هستیم؛ به‌عنوان مثال سرعت متوسط حمل‌ونقل ریلی در بعضی کشورها تا 300 کیلومتر بر ساعت می‌رسد در حالی که این شاخص در ایران 100 کیلومتر در ساعت است و در کنار این عامل اگر فرسودگی لوکوموتیوها و خطوط راه‌آهن را هم در نظر بگیریم در این حوزه هم خیلی اتلاف انرژی داریم.

از آنجا که در صنعت خودروسازی به دلیل انحصارات خیلی بدی که وجود دارد و نیز به علّت پایین بودن تکنولوژی‌های مصرفی در این حوزه، چه در خودروهای شخصی و چه در خودروهای عمومی بهره‌وری انرژی پایین است.
به دلیل این‌که خودروسازی انحصاری است، ما نسبت به دنیا فوق‌العاده عقب هستیم و دولت هم از طریق پرداخت یارانه بنزین (بنزین ارزان)، مصرف‌کنندگان را راضی به خرید خودرو می‌کند. (قیمت یک خودرو جدید شرکت سایپا که به‌تازگی از آن رونمایی کرده است در حدود 700 میلیون تومان است که با دلار 25 یا 26 هزار تومانی با این پول می‌توان یک ماشین مرسدس بنز سطح میانی را خریداری کرد) این ظلمی است که به مصرف‌کنندگان صنعت خودرو می‌شود و دولت هم برای این‌که بر روی این آتش آبی بریزد و شعله‌هایش را کمتر کند با اختصاص یارانه، گازوییل را بسیار ارزان به مصرف‌کنندگان می‌دهد.
وجود یارانه انرژی باعث شده که هیچ‌کس به فکر افزایش کارایی و راندمان وسایل انرژی بر بزرگ مثل خودرو و … نباشد.

تکنولوژی‌های مصرف عمده در حمل‌ونقل به دلیل انحصاری بودن خیلی ناکارا هستند، امّا تکنولوژی‌های مصرف‌کننده که به‌صورت رقابتی وارد کشور می‌شوند این مشکل را ندارند؛ مثل لوازم‌ خانگی که داخل خانه استفاده می‌کنیم، اکثراً رده راندمان انرژی آن‌ها +A و ++A و +++A است که کارایی بالایی دارند و مصرف برقشان خیلی کم است و به هر حال کیفیت تکنولوژی مصرف کننده امر مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
در کشورهای پیشرفته و کشورهایی که در حوزه انرژی کار می‌کنند بحثی به نام مدیریت سمت تقاضای انرژی (Demand-Side Management) وجود دارد. در این کشورها به‌عنوان مثال کارایی ساختمان‌ها را هر سال اندازه‌گیری و ممیزی می‌کنند. در ساخت‌وسازهایشان، رعایت استانداردهای انرژی اجباری است، ولی در ایران متأسفانه اصلاً به این مورد مهم توجهی نمی‌شود که باز هم به نظر بنده برمی‌گردد به این‌که قیمت انرژی به دلیل یارانه‌ای که دولت می‌دهد پایین است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *