خوشه مجموعهای از شركتهاست كه در ناحیه یا حوزه جغرافیایی تمركز یافته و با فرصتها و چالشهای مشتركی مواجهاند. این شركتها مجموعهای از محصولات مرتبط و مكمل را تولید میكنند و میفروشند. چنین تمركزی باعث ایجاد کسبوکارهای مرتبط میشود و به پیدایش نهادها و خدمات تخصصی در زمینهای فنی، مدیریتی و مالی منجر میشود که آگاهی لازم پیرامون این موضوع شكل نگرفته است. این در حالی است كه اجرا و پیادهسازی موفقیتآمیز برنامههای توسعهای رویكرد خوشهای تا حد بسیار زیادی مستلزم شناخت و آگاهی ذینفعان مختلف جامعه و باور آنها به این مقوله میباشد. توجیهپذیر بودن اجرای یك پروژه، خصوصاً یك پروژه توسعهای با توجه به اینكه منابع قابلتوجه مالی، انسانی و زمانی را در بر میگیرد، شرط اساسی موفقیت آن پروژه به شمار میرود. بهطور بدیهی اگر اجرای یك پروژه از دیدگاههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی قابل توجیه نبوده و به لحاظ تكنولوژیك امكانپذیر نباشد نهتنها هدف توسعهای حاصل نمیشود بلكه در اثر انحراف ایجادشده راه برای افول و آسیبپذیری بیشتر کسبوکار فراهم میشود و درعینحال منابع نیز به هدر خواهد رفت. نتایج نشان داد که توسعه خوشههای صنعتی خرمای کشور با رعایت اصول تعریف خوشه میتواند تأثیرات مثبت زیادی در حوزههای اقتصادی، تولیدی، اجتماعی و زیستمحیطی داشته باشد.
باوجود اینكه چندین دهه از مطرحشدن موضوع خوشههای صنعتی در ادبیات توسعه میگذرد و تجارب متعددی نیز به لحاظ اجرایی در كشورهای مختلف درحالتوسعه و توسعهیافته در این حوزه حاصل شده است، اما متأسفانه ادبیات و فرهنگ توسعه خوشهای به دلایل مختلف در بسیاری از كشورها آنگونه كه باید نهادینه نشده است و آگاهی لازم در این جوامع پیرامون این موضوع شكل نگرفته است. این در حالی است كه اجرا و پیادهسازی موفقیتآمیز برنامههای توسعهای ذیل رویكرد خوشهای تا حد بسیار زیادی مستلزم شناخت و آگاهی ذینفعان مختلف جامعه و باور آنها به این مقوله میباشد. این امر بیشتر از آن حیث موضوعیت مییابد كه این رویكرد توسعهای یك رویكرد مشاركتی است كه برای انجام آن لزوماً باید افراد، گروهها و نهادهای مختلف به روش های مختلف و در مؤثرترین حالت مشاركت داشته باشند. متمركز شدن یا خوشه شدن، مزیتی را برای بنگاههای درون خوشه بیشتر از رقبایی كه جدا از هم فعالیت میكنند، ایجاد مینماید که آن دستیابی به عرضهكنندگان بیشتر، خدمات موردنظر سفارشی، مجموعهای از نیروهای كاری مجرب و متخصص و نیز انتقال اجتنابناپذیر دانش را در جایی كه افراد بر اساس قصد و هدفی همدیگر را ملاقات كرده و در مورد کسبوکار صحبت و گفتگو مینمایند، فراهم میسازد. در میان كلیه مزایای عنوانشده برای خوشه، هیچكدام به اندازه «دستیابی به نوآوری، دانش و فنون» از اهمیت برخوردار نمیباشند (اشمیتز؛ ندوی و همکاران 1381).
پشتوانه نظری پدیده ایجاد خوشه یا تجمیع را اولین بار آلفرد مارشال در نظریه صرفههای اقتصادی ناشی از تجمیع بیان كرد. در چارچوب این نظریه شرکتهای كوچك درعین حال كه رقبای طبیعی همدیگرند، اعضای داخل یك شبكه مستقل هستند. آثار ناشی از تجمیع آنقدر میتواند محسوس باشد كه مزایای رقابت صرفاً در چارچوب این تجمع میتواند معنا پیدا كند (Marshall, 1890). مفهوم خوشههای صنعتی به علت تازه بودن و عدم استحكام كافی در نظریهپردازی هنوز دارای ابهاماتی در تعریف و كاربرد است. هرچند ایده خوشه صنعتی توسط پورتر در 1990 (Porter, 1990) شروع شد ولی پس از آن تعاریف متعددی از یك خوشه صنعتی ارائه گردید. خوشههای صنعتی عموماً بهعنوان گروهی از بنگاههای تجاری و سازمانهای غیرتجاری تعریف میشوند و عنصر كلیدی برای اعضای گروه، رقابتی عمل كردن آنهاست، آنچه این خوشهها را به یكدیگر مرتبط میسازد، روابط متقابل بنگاههای عضو در آنها بهعنوان خریدار و عرضهکننده نیازهای یكدیگر، استفاده از تكنولوژیهای مشترك، خریداران مشترك، كانالهای توزیع مشترک، مشاوره و ذخیره نیروی كار همگانی است. شركتهای رقابتی، خوشههای رقابتی را ایجاد مینمایند و جاذبههای اقتصادی در نهایت خوشهها را به یكدیگر نزدیك خواهد نمود (Enright, 1996).
بر اساس بررسی بهعملآمده در خصوص چگونگی ایجاد خوشهها در كشورهای مختلف و برای صنایع گوناگون اگرچه مشتركاتی در این رابطه وجود دارد، اما علیرغم تمامی مشابهتها یك الگوی خاص، عمومی و مشترك برای تأسیس خوشه كه جهانشمول بوده و در تمامی كشورهای دنیا قابلیت پیادهسازی داشته باشد، وجود ندارد. بهعبارتدیگر، هر منطقه بر اساس خصوصیات و پتانسیلهای خود و با توجه به ویژگیهای صنعت موردنظر میبایست برنامه خاص خود را برای ایجاد و توسعه خوشهها به اجرا درآورد.
هدف از مطالعه حاضر پاسخ به این سؤال است که آیا اساساً تعریف و اجرای یك پروژه توسعه خوشه امكانپذیر است و میتواند منجر به نتایج مثبت توسعهای شود یا خیر؟ همچنین مبتنی بر تحلیل انجام یافته مشخص نماییم كه باید از چه مدلی برای توسعه مجموعهها استفاده شود تا بیشترین كارایی و اثربخشی حاصل شود.
امكانسنجی و تحلیل اثربخشی توسعه خوشه صنعتی خرمای کشور
– از نظر اقتصادی:
بهعنوان یك نكته مهم آغازین باید گفت كه روشهای امكانسنجی و شیوه بررسی توجیهپذیری اجرای یك پروژه توسعهای (اعم از مجموعه صنعتی، خوشه صنعتی و …) از جهات متعددی با بررسی توجیهپذیری اجرای یك پروژه عمرانی و فیزیكی (تأسیس واحد تولیدی و …) متفاوت میباشد. در بررسی توجیهپذیری اجرای یك پروژه توسعه خوشهای به سختی میتوان از شیوههای متعارف امكانسنجی چون «بررسی ارزش خالص فعلی پروژه»، «بررسی نرخ بازدهی داخلی پروژه»، «تجزیهوتحلیل نقطه سربهسر» و غیره استفاده نمود. در واقع این روشها نیازمند پیشبینی دقیقتر عواید و مخارج اجرای طرح است كه طبعاً برای یك پروژه عمرانی میتوان با درصدی از اطمینان، برآوردی از آنها داشت؛ اما برای اجرای پروژه توسعه خوشهای برای یك تجمع یا خوشه صنعتی با مجموعهای از واحدهای فعال مواجهیم كه دستیابی به دادهها و اطلاعات آنها كار بسیار دشواری است و لذا چنین محدودیتی امكانپذیری اجرای این روشها را بسیار پایین میآورد. علاوه بر این از دادههای مربوط به واحدهای فعال در یك مجموعه صنعتی به لحاظ زمانی، مكانی و اندازهای همگن و یكسان نبوده و در اغلب موارد تمامی این واحدها قابل احصال نیستند و این امر نیز محدودیت دیگری را بر مطالعه تحمیل مینماید.
ازاینرو هم معیارها و شاخصهای ارزیابی متفاوت میشوند و هم بخش قابلملاحظهای از نتیجهگیریها مبتنی بر استنتاج كیفی خواهد بود؛ و نه لزوماً كمی. از مهمترین شاخصهایی كه میتوان با استفاده از آنها اثربخشی اقتصادی اجرای یك پروژه توسعهای را برای یك مجموعه و یا خوشه صنعتی بررسی نمود، میتوان به مواردی چون تغییرات ایجاد شده در میزان تولید و ظرفیت تولیدی مجموعه صنعتی و تغییرات ایجادشده در ارزش فروش و صادرات مجموعه صنعتی اشاره کرد.
بر اساس تجارب حاصله از اجرای پروژههای توسعهای برای خوشهها و مجموعههای صنعتی، اجرای كامل یك پروژه توسعهای در حدود 10 میلیارد ریال هزینه خواهد شد. بهعبارتدیگر مخارج لازم برای اجرای چنین پروژهای معادل یک میلیارد تومان خواهد بود كه باید از منابع استانی و توسط سازمانهای مختلف توسعهای تأمین گردد.
با توجه به اینكه در راستای اجرای پروژههای توسعه خوشهای سطح رقابتپذیری واحدها افزایش خواهد یافت و حتی اگر در بدبینانهترین حالت سهم این واحدها از صادرات ثابت بماند شاهد افزایش میزان صادرات از لحاظ ارزش خواهیم بود.
حال میتوان از طریق مقایسه مخارج موردنیاز برای اجرای پروژه توسعهای و منافع و دستاوردهای اقتصادی حاصل از آن به توجیه اقتصادی آن پی برد. مقایسه رقم هزینه شده (10 میلیارد ریال در ماكزیمم حالت) با 33 درصد افزایش صورت گرفته در ارزش فروش (معادل 320 میلیارد ریال در مینیمم حالت) بهطور قابلملاحظهای توجیه اقتصادی اجرای این پروژه را نشان میدهد. همچنین با تنوع در بستهبندیها بر اساس بازخوردهای بازار و آشنایی واحدها با اصول اولیه بازاریابی قیمت فروش محصولات خوشه نیز بالا خواهد رفت. بر اساس تجربیات بهدستآمده در سایر خوشهها مخصوصاً خوشه صنعتی خرمای بم حداقل افزایشی معادل 20 درصد را از نظر قیمت شاهد خواهیم بود.
ملاحظه میشود كه با شرایط فوق حتی صرف منافع اقتصادی قابل احصای پروژه نیز بر مخارج آن فزونی گرفته است. این در حالی است كه پروژه مذكور علاوه بر منافع اقتصادی آثار مثبت فراوانی را نیز در حوزههای اجتماعی و غیره به همراه خواهد داشت كه در ادامه آنها را بررسی مینماییم.
– از نظر تولیدی:
اجرای یک پروژه توسعهای چه منافعی را در جهت بهبود تكنولوژی و نوآوری ایجاد مینماید و آیا میتواند منجر به بهبود آن گردد؟ شاخصهای دیگری كه در این قسمت بهواسطه آن میزان اثربخشی اجرای پروژه را بررسی مینماییم، تعداد بنگاههایی است كه بهواسطه این پروژه توسعهیافته و ایجاد میشوند. بهعنوانمثال در جدول زیر، سه سطر اول وضعیت تكنولوژیك بنگاههای مجموعه قبل و بعد از مداخله توسعهای نشان داده شده است. همانگونه كه ملاحظه میشود در اثر اجرای پروژه باید در حدود 20 درصد از واحدها یعنی واحدهای كوچك نه خرد، كه در حال حاضر از سطح تكنولوژی متوسطی برخوردارند، سطح تكنولوژی خود را ارتقاء داده و از تكنولوژی پیشرفته برخوردار گردند. همچنین 70 درصد واحدهای خرد نیز كه در حال حاضر از سطح تكنولوژی پایینی برخوردارند با اقدامات توسعهای به سطح بالاتری از تكنولوژی دسترسی پیدا خواهند كرد. سطر سوم جدول حاكی از تعداد واحدهای فعال در مجموعه در قبل و بعد از مداخله توسعهای است.
– از نظر اجتماعی:
با در كنار هم قرار دادن تحلیلهای مربوط به ارزیابی اثرات و منافع ملموس و غیرملموس اقتصادی، تولیدی و اجتماعی حاصل از اجرای پروژه توسعهای میتوان به این جمعبندی رسید كه اجرای پروژههای توسعه خوشهای از ابعاد مختلف اقتصادی، تولیدی و اجتماعی قابل توجیه بوده و قادر است با اثربخشی بسیار بالایی موجبات رشد و توسعه خوشههای صنعتی خرمای کشور را فراهم آورد.
– از لحاظ اقلیمی و زیستمحیطی:
نظر به این که صنایع مرتبط به بحث خرما از صنایع آلاینده محیطزیست محسوب نمیشوند و با توجه به تأثیر بسیار کم واحدهای صنعتی و سنتی در شرایط اقلیمی هر منطقه میتوان به این نکته اشاره کرد که پروژه توسعه خوشهای نقش چندانی در تغییر این وضعیت نخواهد داشت، بااینحال شرایط بهداشتی واحدهای صنعتی و سنتی بهوسیله این روش تغییر و جهش مناسبی پیدا میکند و با کاهش درصد ضایعات مواد اولیه این تأثیر پررنگتر خواهد شد.
جمعبندی
امروزه خوشههای صنعتی یکی از کارآمدترین و فراگیرترین مدلهای توسعه منطقهای، ملی و در سطح جهان هستند. ایجاد خوشههای صنعتی کمک بزرگی به اشتغال، تولید و صادرات خواهد کرد به همین منظور تسهیلات اشتغالزایی بهتر است به سمت خوشههای صنعتی سوق داده شود و صنعتگران در قالب خوشههای صنعتی فعالیت کنند. اگر ما بخواهیم با کشورهایی که بازار کالاهای مختلف را در اختیار گرفتهاند، رقابت کرده و قیمت تمامشده کالاهای خود را کاهش دهیم راهی جز ایجاد خوشههای صنعتی در کشور نداریم چراکه با ایجاد این خوشه ها، حداکثر استفاده از تجهیزات و امکانات مستقر در خوشه های بهعملآمده و با تقسیم وظایف بهصورت تخصصی، هزینه تمامشده کاهش چشمگیری پیدا کرده و قدرت رقابت را افزایش خواهد داد.
آنچه اهمیت خوشههای صنعتی را در ایران بیشتر میکند این است که در زیر بخش های صنعت ایران بیش از 90 درصد مؤسسات و شرکت ها را شرکت های کوچک و متوسط تشکیل میدهند که عموماً بهصورت منفرد فعالیت میکنند و همواره با مشکلات و مسائل مختلف درگیرند اما از لحاظ اشتغال سهم 56 درصدی را در ایجاد فرصت های شغلی بر عهده دارند. در نتیجه میتوان با توسعه خوشههای صنعتی خرمای کشور زمینههایی بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی ذینفعان این محصول را فراهم آورد.