محمدجواد رستمی
رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای اقتصادی اتاق کرمان
در اقتصاد با دیدگاه نفتی، محوریت برنامهریزی بر تولید، توسعه و فروش نفت، جذب اعتبارات از دولت، استقرار صنایع و اجرای پروژههای ملی متمرکز شده است. در دیدگاههای جدید اقتصادی جذب سرمایهگذاران و جذب گردشگر در اولویت قرار دارد، ولی کشورهای توسعهیافته بر جذب منابع انسانی، جذب دانایی و جذب فنّاوری تأکید ویژهای دارند بهگونهای که بر مبنای ارزیابی بانک جهانی در دوره 20 ساله در ایالات متحده آمریکا حدود 74 درصد ارزش اقتصادی مبتنی بر توانمندی نیروی انسانی میباشد.
میزان تأثیرگذاری آموزش در توسعه، بستگی به کیفیت آموزش دارد موضوعی که میتوان درنتیجه پژوهشها مشاهده کرد، این است که آموزش تأثیر مثبتی بر توسعه اقتصادی و افزایش سرمایه انسانی دارد، اما مقولهای که بهتازگی خود را در بسیاری از پژوهشها نشان داده، این است که چنین سرمایهگذاری لزوماً منجر به رشد اقتصادی و توسعه کشور نمیشود و ممکن است وجود برخی نارساییها باعث شود که این سرمایهگذاری عملاً به نتایج مثبتی منجر نگردد؛ بهعنوان مثال پژوهشی که در کشور چین و پس از گسترش سریع دورههای آموزش عالی انجام شده نشان میدهد که این گسترش عملاً باعث افزایش تعداد دانشآموختگان دانشگاهی بیکار بوده است. تحقیقات نشان داده که گسترش دورههای آموزش عالی در اروپا باعث شده که نرخ بیکاری در این کشورها افزایش یابد.
نرخ بیکاری در میان دانشآموختگان دانشگاهی در ایران در سالهای اخیر افزایش زیادی داشته که این امر ممکن است نتیجه افزایش سریع دورههای آموزش عالی در کشور و شاید عدم تناسب آموختههای دانشگاهی با نیازهای روز بازار کار در کشور باشد. این موضوع در خلال افزایش درصد دانشآموختگان دانشگاهی بیکار در مقایسه این میزان با نرخ بیکاری در کل جامعه مشخص است. از سال 84 سیر افزایش فزاینده پذیرش دانشجو در کشور آغاز شد بهگونهای که تعداد مراکز دانشگاهی و مؤسسات آموزشی در این سال حدود 1300 مرکز بوده که این تعداد در سال 92 با افزایش بیش از دو برابری به 2800 مرکز (بیشتر از چین و هند و بیش از 5 برابر متوسط در کشورهای صنعتی) افزایش یافته است. در روند تاریخی که اطلاعات آن در دسترس میباشد، همیشه نرخ بیکاری دانشآموختگان کمتر از نرخ بیکاری کلی در کشور بوده است، اما این روند در 10 سال گذشته تغییر کرده و نرخ بیکاری تحصیلکردگان از نرخ بیکاری عمومی در کشور بیشتر است.
آمارهای موجود در 10 ساله منتهی به سال 92 نشان میدهد که در بخش صنعت اقتصاد ایران، سهم بزرگی از اشتغال در بنگاههای صنعتی خرد ایجاد میشود. این در حالی است که بیشترین سهم درآمدی بهدست آمده در این بخش در بنگاههای صنعتی بزرگ حاصل میشود. در ساختار مورد بحث در حدود 67 درصد کل اشتغال بخش صنعت در بنگاههای خرد ایجاد شده است، درحالی که فقط 19 درصد از کل درآمد حاصل در این بخش در این بنگاهها بهدست میآید. برعکس، بنگاههای بزرگ 12 درصد کل اشتغال بخش صنعتی را در اختیار دارند در حالی که 53 درصد از کل درآمد صنعت در این بنگاهها به وجود میآید. اگر به تعداد بنگاههای موجود در اقتصاد ایران به تفکیک اندازه آنها نیز نگاه کنیم متوجه میشویم که بخش اعظم بنگاههای صنعتی کشور را بنگاههای کوچک و متوسط تشکیل میدهند. فقط 4 درصد از کل بنگاههای صنعتی در ایران، جزو بنگاههای بزرگ دستهبندی میشوند. در ایالاتمتحده آمریكا بیش از چهار پنجم مشاغل جدید بهوسیله شرکتهای كوچك و خدماتی به وجود میآید و سی درصد رشد اقتصادی آمریكا مربوط به شرکتهایی است كه بیش از 5 سال از عمرشان نمیگذرد.
طبق آمارهای رسمی جایگاه ایران در گزارش رقابتپذیری جهانی، سهولت ایجاد کسبوکار حسب 12 شاخص ازجمله شاخصهای سطح آمادگی فناوری و نوآوری در سال 2018 رتبه 124 است، حال آنکه ما در زمینه تولید علمی و میزان مقالات ISI از رتبه 15 برخورداریم؛ این بدان معناست که فناوری در مراکز دانشگاهی در لبه مرزهای دانش شکلگرفته و تبدیل به محصول میشود ولی در تجاریسازی و رسیدن به بازار دچار مرگ زودرس میگردد. یکی از روشهای ممکن برای عبور از این مرحله دشوار، الگوی اجرا شده در تعدادی از کشورهای توسعهیافته به نام مراکز رشد میباشد. مراکز رشد با هدف ایجاد پل بر روی دره مرگ فناوری تا بازار شکل گرفتهاند.
مرکز رشد یا انکوباتور در لغت به معنای محفظهای شیشهای است كه بچههای نارس به هنگام تولد در مدت كوتاهی برای كسب تطابق با محیط طبیعی در آن نگهداری میشوند و از حمایتهای نوری، دمایی و داروئی برخوردار میگردند.
مراکز رشد واحدهای فناور با تخصصهای مختلفی فعالیت میکنند و خدمات و حمایتهای مختلفی را ارائه مینمایند. خدماتی مانند تأمین فضای استقرار، دسترسی به شبکههای اطلاعاتی و کتابخانهها و اساتید، خدمات مشاورهای، خدمات آموزشی، دسترسی به خدمات آزمایشگاهی و کارگاهی، خدمات مالی و اعتباری و دسترسی به منابع مالی.
اشخاص حقیقی یا حقوقی دارای ایده، ورودی مراکز و خروجی آن اشخاص حقوقی دارای ایده به محصول یا خدمات رسیده قابل عرضه در بازار هستند. اجزای داخلی، ورودی و خروجی در ساختار مراکز رشد در تصویر یک نمایش داده شده است.
مراحل رشد ایدههای فناورانه و جذب منابع مالی لازم برای رشد و تجاریسازی طرح در نمودار یک نمایش داده شده است.
راهاندازی اولین مرکز رشد در کرمان: در سال 1383 از تلفیق دو مرکز در محل سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی سابق کرمان و زیرمجموعه مرکز بینالمللی علوم و تکنولوژی پیشرفته سابق به مدیریت دکتر حسین نظامآبادی پور و معاونت مهندس فرهاد راهداری اولین مرکز رشد در کرمان بهصورت رسمی شکل گرفت و بلافاصله با تشکیل شورای راهبردی متشکل از 5 نفر، ترکیبی از متخصصان و فعالان حوزه فناوری و صنعت (نگارنده یکی از اعضا بوده است) به پذیرش طرحهای دارای ماهیت فناورانه اهتمام ورزید و از آنجا که در زمره اولین مراکز رشد تأسیس شده کشوری قرار میگرفت به دلیل رشد سریعی که پیدا کرد در مدت کمتر از دو سال وزارت علوم نسبت به اعطای مجوز راهاندازی پارک علم و فناوری در کرمان موافقت کرد و زیرمجموعه مرکز بینالمللی علوم محیطی کرمان راهاندازی گردید. این پارک در حال حاضر 200 هسته و شرکت را درمجموع 12 مرکز رشد در نقاط مختلف استان (چهار عدد در شهر کرمان) درمجموعه خود مستقر نموده است.
طبق آمارهای بهدست آمده، از بررسیهای انجام گرفته، 75 درصد افراد یك جمعیت، نظارهگر بدون ایده و بدون عمل میباشند، 12 درصد خلاق و مستعد ایدهدهی بوده ولی عملگرا نیستند و فقط حرف میزنند، 12 درصد عملگرا و بدون ایده و فاقد خلاقیت میباشند و 1درصد جمعیت، خلاق، ایده پرداز و عملگرا بوده و ذاتاً استعداد و پتانسیل تبدیل شدن به کارآفرینان را دارا میباشند كه پاركها و مراكز رشد باید تلاش نمایند تا این 1درصد از جمعیت را جذب و بر پرورش و تسهیل مسیر برای ایشان تلاش نموده و با برنامهریزی از دو گروه دیگر در قالب تیمها به نحو مناسبی استفاده کنند. اینگونه است که پاركهای علم و فناوری در اصل با هدف انگیزش خلاقیت و نوآوری برپا میشوند، اما نقطه آسیبپذیری آنها نیز درست همین هدف است. به این دلیل که ضعف نیروی خلاق و نوآور ریشه در نوع نظام آموزشی دارد. نظام آموزشی خشك و فرسودهای كه بهجای «یادگیری» به «آموزش محض» تأکید کرده و افراد «كارجو» را بهجای افراد «كارآفرین» تربیت میكند.
در حال حاضر در کشور تعداد 44 پارک علم و فناوری و حدود 200 مرکز رشد داریم که منتج به ایجاد قریب به 4000 شرکت دانشبنیان شده است؛ درحالی که در زمان تدوین قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان در 10 سال قبل، هدفگذاری برای 23 هزار شرکت دانشبنیان در بازده 5 ساله بوده است. بخش عمدهای از این ناکامی به دلیل ساختار دولتی این مراکز و عدم امکان شراکت و سرمایهگذاری در ایدهها و سهام واحدهای فناور میباشد؛ در صورتی که تجربه مدل استارتاپ، شتابدهنده هم در دنیا و هم در ایران به دلیل ماهیت شراکت در منافع و مضار ایدههای فناورانه موفق نشان داده است. در شماره بعد نشریه انشاء ا… به بررسی و تحلیل پیرامون این مدل پرداخته خواهد شد.
در پایان این مبحث، میتوان دانشگاه MIT را بهعنوان یک الگوی موفق دانشگاه کارآفرین که بخش عمدهای از بودجه خود را (60 درصد) از محل سود سهام شرکتهای خود تأمین میکند، مورد مداقه قرار داد. هرسال حدود 150 شرکت جدید توسط دانشجویان این دانشگاه به وجود میآید. تا سال 2015 بالغبر 30 هزار شرکت با اشتغال حدود چهار و نیم میلیون نفر و با گردش مالی مجموعاً 2 تریلیون دلار (معادل دهمین اقتصاد برتر دنیا) حاصل کارآفرینی کارآفرینان این دانشگاه بوده است. شرکتهای صاحب نامی همچون اینتل، HP و 3COM نمونهای از تولیدات این دانشگاه هستند.