عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و صاحبنظر حوزه معدن
SWOT مخفف نقاط قوت (Strength)، ضعفها (Weakness)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) است. در اینجا به تحلیل SWOT فرآوری مواد معدنی در استان کرمان میپردازیم.
نقاط قوت (strength):
ازآنجاییکه کرمان یک استان معدنی است، وجود معادن متنوع مشخصاً مس و سنگآهن و سایر مواد معدنی شامل کرومیت، منگنز، منیزیم و غیره یکی از نقاط قوتی است که توجه به احداث کارخانههای فرآوری مواد معدنی را در استان ضروری مینماید.
با توجه به آمار، آهن، مس، کرومیت و زغالسنگ بیشترین ارزش مواد معدنی استان کرمان را به خود اختصاص داده است. استان کرمان به دلیل دارا بودن 42 نوع ماده معدنی یکی از متنوعترین استانهای کشور در این زمینه است. مهمترین منابع معدنی استان به شرح ذیل میباشد:
- سنگآهن با ذخیره قطعی بیش از 1 میلیارد (این فلز در کرمان عمدتاً در دو کمربند است که عبارتند از کمربند سیرجان که مهمترین و باکیفیتترین معادن آهن ایران را شامل میگردد و کمربند آهن بافق – کرمان با حجم ذخیره قطعی 180 میلیون تن)،
- مس با ذخیره قطعی بیش از 7 میلیارد تن (مهمترین معادن مس استان کرمان عبارتند از مس سرچشمه، مس میدوک، دره زار، چهار گنبد، دره آلو و سرگزکوه)،
- زغالسنگ با ذخیره قطعی حدود 120 میلیون تن،
- کرومیت با ذخیره قطعی حدود 16 میلیون تن (با وجود ذخایر قابلتوجه کرومیت در استان، تاکنون طرحهای فرآوری اجرایی نشده و بیشتر این ماده معدنی بهصورت خام از استان خارج میشود)،
- تیتانیوم با ذخیره قطعی حدود 149 میلیون تن.
نقشه پراکندگی مواد معدنی نظیر مس و آهن نیز نشاندهنده پتانسیل بالای مس، آهن و سایر مواد معدنی در این استان میباشد.
یکی دیگر از نقاط قوت، نزدیکی استان کرمان به بنادر صادراتی و وجود خطوط حملونقل و ریلی بوده و این منطقه جزو شاهراههای کشور است. حدود 10 تا 20 میلیون تن بار از طریق خطوط ریلی این استان حمل میشود.
نیروی کار فراوان و ارزان نقطه قوت دیگر این منطقه است. وجود صنایع معدنی که از قدیمالایام در این استان بودهاند و زنجیره مس و صنایع مربوط به زنجیره فولاد موجب شده این منطقه، مستعد پرورش نیروهای متخصص با تجربیات خوب باشد که توان بالایی جهت ساخت و تأمین تجهیزات دارند و با وجود مشکلاتی که صنایع معدنی در استان دارند، خودکفا باشند. با توجه به آمار منتشر شده توسط مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در این استان همواره کمتر از میانگین کشور بوده است که نشاندهنده توسعه صنایع و معادن اشتغالزا میباشد و باعث جذب مهاجرین از استانهای اطراف نیز شده است.
نقاط ضعف (weakness):
بخشی از نقاط ضعف خارج از کنترل منطقه کرمان است که موضوع تحریمهاست و ما نمیتوانیم تکنولوژی بهروز داشته باشیم و بالطبع تکنولوژیهای قدیمیتر مثل ماشینی است که مصرف انرژی بالا و راندمان پایین دارد.
نقطهضعف دیگر کمبود آب و انرژی است که این موضوع مبتلابه کل کشور است، ولی مشخصاً کرمان برای کار در حوزه صنعت استان پرآبی نیست و جزو استانهای کم بارش کشور نیز تلقی میشود. کاهش چشمگیر بارندگی در کرمان، آنجا بیشتر به چشم میآید که بدانیم بر اساس گزارش مرکز ملی خشکسالی، در 10 سال منتهی به سال 1400، بیش از 60 درصد از مساحت استان کرمان تحت تأثیر درجات مختلف خشکسالی بوده است. همچنین بیش از یک چهارم مساحت استان کرمان با خشکسالی شدید و بسیار شدید دستوپنجه نرم میکند.
از طرفی با وجود اینکه به نیروی کار فراوان و ارزان در این منطقه اشاره شد، اما تعداد نیروهای متخصص و باتجربه در استان کرمان کم است.
با وجود اینکه استان در شاهراه ارتباطی ازنظر حملونقل قرار دارد، ولی نقطهضعفی که باز مبتلابه کل کشور است، در استان کرمان نیز زیرساختهای حملونقل بویژه حملونقل ریلی بسیار پایین و ضعیف است؛ به عبارتی باید حملونقل ریلی در کشور بسیار ارزان و توجیه اقتصادی داشته و مزیتی برای کشور باشد، اما متأسفانه در این رابطه بسیار ضعیف هستیم. در استان کرمان تنها حدود 770 کیلومتر خطوط اصلی و فرعی راهآهن وجود دارد که تنها 6 درصد سهم خطوط ریلی کشور را شامل میشود (رتبه هشتم). 550 کیلومتر از این خطوط، خطوط اصلی راهآهن است و حدود 220 کیلومتر خطوط فرعی میباشد. این موضوع نشان میدهد که نیاز به توسعه خطوط راهآهن در این استان ضروری است تا واحدهای صنعتی و معدنی بتوانند مواد اولیه و محصول خود را با قیمت ارزانتر حمل نمایند.
فرصتها (Opportunities):
همانطور که اشاره شد منطقه کرمان منطقه مستعد معدنی است و تنوع مواد معدنی و ذخایر بالا این استان را از خیلی استانها متمایز کرده است. این موضوع باعث شده که بسیاری از واحدهای فراوری در این استان قرار داشته باشد بهنحویکه حدود 47 درصد از واحدهای فعال تولید کنسانتره آهن کشور در این استان واقع شده است.
نزدیک بودن به بندرها جزو فرصتهای این منطقه است و باید از این فرصت استفاده شود؛ لازم است در این استان گرایش به محصولات صادراتی وجود داشته باشد. همانطور که اشاره شد وجود صنایع معدنی بزرگی که در این منطقه وجود دارد فرصتی هم در انتقال تجربه و هم در استفاده از امکانات جهت ساخت تجهیزات را مهیا نموده است. یکی از استراتژیکترین پروژهها در حوزه ریلی و اتصال به بنادر، اتصال بندر چابهار به شبکه ریلی کشور است که تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد کشور و خصوصاً استان کرمان دارد و حدود هفت میلیون تن بار را حمل خواهد کرد.
موضوع کمبود آب جزء ضعفهای این منطقه است، با توجه به پروژه انتقال آب از خلیجفارس که از منطقه کرمان عبور میکند، استفاده از این موقعیت میتواند بهعنوان یک فرصت باشد.
تهدیدها (Threats):
بخشی از تهدیدها خارج از اختیار استان است؛ ازجمله موضوع تحریمها که بسیار تأثیرگذار است. موضوع حملونقل نیز ازاینجهت تهدید است که نباید به وضع موجود راضی شد و حتماً باید روی زیرساختها کار شود، در همه کشورها در دنیا حملونقل ریلی بعد از حملونقل با کشتی جزء ارزانترین و بهترین حملونقلهاست، اما متأسفانه در کشور ما سرمایهگذاری لازم در این نوع از زیرساختهای حملونقلی انجام نشده است.
تهدید دیگر در منطقه موضوع آب است؛ چرا که این منطقه کم آب است و اگر هوشمندانه از آب برای صنایع استفاده نشود، کما اینکه این تجربه تلخ در رابطه با استان کرمان وجود دارد، میتواند بحران آب ایجاد کند و سطح آب زیرزمینی را بهشدت پایین بیاورد چون صنایع و بهخصوص صنایع مرتبط با فرآوری مصرف آب بسیار بالایی دارند. اگر چه در کشور سهم صنایع از مصرف آب نسبت به کشاورزی چندان قابلتوجه محسوب نمیشود.
مدیریت منابع و مصرف آب در کشور جز موضوعات راهبردی و اولویتدار بویژه در اسناد بالادستی محسوب میشود. با توجه به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، بررسی کیفیتوکمّیت منابع آب در صنایع معدنی دنیا مشخص شده است که از میان فلزات و آلیاژهای آهن، فولاد، طلا، مس، آلومینیم، محصولات سیمانی و شن و ماسه، بیشترین مصرف آب مربوط به تولید فلز طلا و پس از آن تولید فلز مس است. در بخش دیگر این گزارش، کیفیتوکمّیت منابع آب در معادن و صنایع معدنی کشور بررسی و با استانداردهای جهانی مقایسه شده است که نشان میدهد کارخانههای تولید فولاد و گندلهسازی در کشور نیازمند بازنگری اساسی در زمینه مدیریت منابع آب و اصلاح فرایندهای مصرف و بازیافت آب هستند. در مقابل کارخانههای تولید مس در بخش تغلیظ و حلسازی تا حد زیادی توانستهاند میزان مصرف آب را مدیریت کرده و عملکرد خود را به استانداردهای جهانی نزدیک کنند. در مورد فلز طلا، مصرف آب در ایران حدود پنج برابر مصرف جهانی است و باید بهسرعت طرحهای ویژهای تدوین و اجرا شود.
بهطورکلی دو راهکار عمده و اصلی برای مدیریت منابع آب وجود دارد: گزینه اول استفاده از آب شور دریا به جایِ آب شیرین (شیرینسازی آب دریا) و گزینه دوم استفاده از فرایندهای بازیافت آب در کارخانههای صنعتی- معدنی از جمله استفاده از تیکنرهای آبی و فیلتراسیون است. لذا میبایست كاهش ميزان برداشت آب از منابع محلي در دسترس و همچنین افزايش راندمان بهرهوری آب به ازای هر تن محصول توليد شده از طریق بهکارگیری راهکارهای فوق و همچنین حرکت به سمت فراوریهای نوین به شکل جدی دنبال شود.
موضوع آلودگی و مسائل مربوط به محیطزیست، تهدید دیگری است که به آن توجه کمی شده است، البته نباید به محیطزیست به شکل یک بازدارنده نگاه کرد، کما اینکه این موضوع در خیلی موارد بهشدت بازدارنده بوده است، چون برای حل مسئله صورتمسئله را پاک میکنند و در بعضی مواقع جلوی خیلی از کارها گرفته میشود؛ برای مثال در منطقهای که یک معدن خوبی است و استخراج و یا فرآوری مواد آن بهصورت پاک امکانپذیر است، ولی با دخالت محیطزیست، جلوی اقدامات گرفته میشود. البته این تهدید هم وجود دارد که اگر نظارت هوشمندانه، باز و متعادل انجام نشود به دلیل صنایع و معادن زیاد همانطور که دیدهایم در بخشی از حوزهها نظیر باطلههای معدنی و فرآوری بهشدت آلودگی وجود دارد. بنابراین كاهش حجم پسابهای معدني و فراوری و كاهش درجه ريسک ورود آنها به محیطزیست یک ضرورت محسوب میشود.
در بررسي چالشهای مرتبط با آلودگي آب در صنايع معدني و ضرورت بازيافت آن، دو رويكرد عمده مطرح است: اول، جلوگيری از مصرف بیشازحد آب و آلودگي آن در منبع كه به معني كاهش حجم پساب و در نتيجه آلودگي حاصل از آن است. دوم، جمعآوری پساب و تصفيه آن برای استفاده مجدد يا تخليه در محیطزیست.