بررسی چالش‌های محصول خرما و برخی راهکارها

مقداد تکلوزاده


دبیر کمیسیون کشاورزی اتاق کرمان
و دبیر انجمن خرمای استان کرمان

خرما به‌عنوان دومین محصول باغی كشور به دلیل مزایای نسبی فراوانی كه در مقایسه با دیگر محصولات كشاورزی دارد بسیار موردتوجه است. ارز‌آوری، ایجاد اشتغال (به‌طور مستقیم و غیرمستقیم) در صنایع جانبی، تأمین امنیت غذایی و اجتماعی جامعه، حفظ و پایداری محیط‌زیست، تقویت قابلیت رقابت كشور در بازارهای جهانی و … ازجمله ثمرات متعدد ناشی از تولید و صادرات خرماست. خرمای ایران به لحاظ مزه و طعم، موردعلاقه مصرف‌كنندگان در سراسر جهان بوده و می‌تواند یكی از منابع عمده كسب درآمد ارزی در بخش كشاورزی باشد. ایران قادر است همچنان موقعیت خود را به‌عنوان یكی از بزرگ‌ترین تولید‌كنندگان و صادر‌كنندگان خرما در جهان حفظ كند. درآمد ناشی از صادرات این محصول پرارزش می‌تواند گام مؤثری در جهت بهبود اوضاع صادراتی ایران باشد. به علت كمبود کارخانه‌های فرآوری و بسته‌بندی، بخش قابل‌توجهی از خرمای تولیدی ایران ضایع می‌شود. بیشتر خشكبار ایران به‌صورت فله صادرشده و ارزش‌افزوده حاصل از بسته‌بندی‌های كوچك نصیب دیگر كشورها می‌‌شود. علاوه بر موارد مذکور عدم تجاری مطمئن واسطه بین تولیدکننده و مصرف‌كننده ازیک‌طرف و عدم دسترسی صادرکننده به بازارهای اصلی باعث كاهش درآمد ارزی حاصل از صادرات این محصول می‌شود.

با توجه به محدودیت كشت و برداشت این محصول در دنیا، تولید و عرضه صحیح آن می‌تواند عهده‌دار نقش مهمی در ارزآوری و اقتصاد كشور باشد. چراکه خرما میوه‌ای مورد تقاضای بازار است؛ ولی باید توجه کرد حجم تقاضا به‌تنهایی جهت صدور یك كالا كافی نیست، بلكه چگونگی عرضه آن در بازار اهمیت فراوانی دارد. چه‌بسا كالاهایی با کیفیت بالا و مرغوبیت فراوان از ایران به بازارهای بین‌المللی عرضه می‌شود كه به دلیل نبود بسته‌بندی صحیح و تبلیغات مناسب در درجه اول تقاضا قرار ندارد. بنابراین فرآوری و بسته‌بندی نامناسب خرما در كشور به‌هیچ‌وجه جوابگوی رقابت در بازارهای خارجی با دیگر كشورهای صادر‌كننده چون عربستان و كویت نخواهد بود.

گونه‌های خرما در ایران

یكی از مهم‌ترین عواملی كه می‌تواند در بهبود كیفیت محصول و درنتیجه رونق دادن به صنعت خرما در جهان مؤثر باشد، استفاده از گونه‌های (ارقام) برتر و تجاری است. در اسناد تاریخی كه حدود 200 سال قبل نوشته‌شده است از 25 رقم درخت خرما كه در عراق و اطراف خرمشهر كشت می‌شده نام‌برده شده است كه امروزه نیز به همان نام‌ها شناخته می‌شوند، اما آمارهای موجود نشان می‌دهند که بالغ‌بر 3000 رقم خرما در دنیا شناخته‌شده است كه بخش عمده‌ای از آن متعلق به ایران است. از 3000 رقم شناخته‌شده خرما در دنیا 400 رقم آن متعلق به ایران است. بیشتر این ارقام در 6 استان خوزستان،‌ هرمزگان، كرمان، بوشهر، فارس و سیستان‌و‌بلوچستان پراکنده‌شده‌اند كه اسامی گونه‌های غالب ایران و منطقه کشت این گونه ها در جدول شماره (1) آمده است.مهم‌ترین گونه‌هایی که در کشورمان تولید می‌شود شامل گونه سایر (یا استعمران) در خوزستان، گونه مضافتی در کرمان و بم و گونه‌های زاهدی و پیارم در حاجی‌آباد هرمزگان است.
ضمناً تعداد گونه‌های خرمای تولیدی در کشورهای خرماخیز جهان نیز در جدول شماره (2) نشان داده‌شده است.

جدول شماره 1. گونه‌های خرمای تولیدی کشور جمهوری اسلامی ایران

جدول شماره 2. تعداد گونه‌های خرمای موجود در کشورهای مهم خرماخیز جهان

مهم‌ترین چالش‌های تولید و صادرات خرما در کشور

وجود مشكلات در تولید و صادرات خرما، تقریباً مشكل مبتلابه بخش كشاورزی ایران است كه کم‌وبیش انواع محصولات باغی و زراعی را درگیر خود نموده است. تولید خرما با مشكلات و محدودیت‌های زیادی مواجه است كه اهم آن‌ها به شرح زیر است:
1. سنتی بودن ساختار تولید: خرده مالکی و پراكندگی نخلستان‌ها در مناطق خرماخیز، به کم‌توجهی مالكین و نگه‌داری نامناسب نخلستان‌ها منجر شده است. این مسئله بر میزان عملكرد و كیفیت خرما تأثیرگذار بوده است؛ بر اساس بررسی‌های انجام‌شده در سال 1394 کل مساحت نخلستان‌های مورد بهره‌برداری کشور مساحت 33 درصد آن ها كمتر از 5/0 هكتار بود و فقط 1 درصد نخلستان‌های كشور بیش از 15 هكتار مساحت دارند كه این امر نشان‌دهنده سنتی بودن ساختار تولید خرما در كشور است.

2. بالا بودن سن نخلستان‌ها: در حدود 55 درصد از باغ‌های خرمای كشور نیازمند اصلاح، حذف و جایگزینی است. این در حالی است كه در قانون برنامه چهارم توسعه فقط 25 هزار هكتار از نخلستان‌های كشور برای بازسازی مورد هدف قرارگرفته بود، اما از همین میزان اندك فقط برای 5 هزار هكتار بودجه مصوب شد.

3. عدم تغذیه بهینه در نخلستان‌ها: بیشتر نخل داران كشور كود را برحسب سلیقه، توان مالی و وضعیت بازار (وجود یا عدم وجود كود) در نخلستان‌ها استفاده می‌‌كنند. در بررسی‌های انجام‌شده مشخص‌شده است كه در 78 درصد نخلستان‌های هرمزگان و 72 درصد نخلستان‌های منطقه جیرفت هیچ‌گونه كودی مصرف نمی‌شود و به‌طورکلی می‌توان گفت در بیش از 50 درصد نخلستان‌ها هیچ‌گونه كودی مصرف نمی‌شود و در نخلستان‌هایی هم كه تغذیه صورت می‌گیرد فقط كودهای ازته مصرف می‌شود.

4. عدم آبیاری مناسب: نخل خرما برخلاف تحمل نسبتاً بالا نسبت به شرایط نامساعد محیطی نظیر خشكی و كم‌آبی، برای تولید محصول باکیفیت و كمِیت مناسب نیاز به آب كافی و با كیفیت مطلوب دارد. بر اساس گزارش‌های موجود حدود 95 درصد اراضی نخلستان‌های كشور با روش‌های آبیاری سطحی نظیر روش‌های كرتی، نواری، شیاری، تشتكی و جزر و مدی آبیاری می‌شود.

5. عدم کارایی روش‌های كنترل خسارات ناشی از شرایط نامناسب (عوامل جوی و…): در سال‌های اخیر بروز دو پدیده خشک‌سالی و گردوخاك در استان‌های خرماخیز، علاوه بر كاهش كمِی تولید، كاهش كیفیت این محصول را نیز به همراه داشته است. به دلیل خشک‌سالی استان خوزستان و كاهش محسوس بارندگی در این مدت و توأم شدن آن با كاهش خروجی آب پشت سدهای كارون و همچنین كاهش آب رودخانه‌های دجله‌وفرات دركشور عراق، آب اروندرود شور و كم‌آب شده است كه این شوری بیش‌ازحد باعث ضررهای زیادی به نخل‌داران و تولید محصول خرما در كناره‌های این رود شده است. همچنین بعضی از كارشناسان دلیل دیگر شور و كم‌آب شدن اروندرود و درنتیجه تأثیر سوء‌ آن بر نخلستان‌ها را آلودگی شیمیایی و سرریز شدن پساب‌های صنعتی کارخانه‌ها در آن می‌دانند.

6. پایین بودن كیفیت محصول: کیفیت پایین خرمای تولیدی در کشور به دلیل عواملی چون استفاده از گونه‌های نامناسب، مدیریت نامطلوب نخلستان، شیوه نامناسب برداشت و حمل‌و‌نقل، شیوه نامناسب فرآوری و بسته‌بندی، نبود استاندارد كیفی ارقام، كمبود انبارها و سردخانه، نبود استاندارد بهداشت و نبود فرآیند كنترل كیفی و ضعف قوانین در زمینه مقررات و موازین بهداشتی در هنگام برداشت و پس از برداشت و عدم وجود قوانین و مقررات جامع در جهت ارتقای سطح بهداشتی خرمای صادراتی و نحوه بسته‌بندی آن مطابق با معیارهای بهداشتی اتحادیه اروپا و جهان حاصل‌شده است. این كیفیت پایین باعث شده است تا حدود 30 درصد از خرمای تولیدشده كشور به علت نامرغوب بودن و نداشتن ظاهری بازارپسند، جذب بازار مصرف نشود. مهم‌ترین عوامل مؤثر بر پایین بودن کیفیت محصول خرما عبارت‌اند از:
– نبود استاندارد بهداشت: از دیگر دلایل عمده عدم پیشرفت صادرات خرما در كشور این است كه روش‌های شستشو و پاک‌سازی و ضدعفونی خرما به‌صورتی كه قابلیت آن‌ها را تا حد قابل قبولی افزایش دهد، به‌طور دقیق و اصولی اشاعه نیافته است و اغلب نخل کاران و یا كارگاه‌های بسته‌بندی خرما به قدیمی‌ترین و ساده‌ترین روش این كار را انجام می‌دهند. مهم‌ترین هدف از شستشوی خرما كاهش آلودگی اولیه خرما و كم كردن بار میكروبی آن است تا بدین‌وسیله از فساد خرما و ترش شدن آن و ایجاد بیماری در مصرف‌كنندگان جلوگیری شود. البته باید توجه داشت كه انجام شستشو فقط بر روی برخی گونه ها امکان‌پذیر است. برای موفقیت در صادرات خرما باید روش‌های مختلف شستشو و پاک‌سازی به‌منظور كاهش ضایعات و افزایش مدت نگهداری را به کار برد تا با از بین بردن مشكلات نظافت و حفظ شكل ظاهری خرما سرمایه‌گذاری بر روی تولید و صادرات آن گسترش یابد. باغ‌های خرمای كشور بیشتر به‌صورت سنتی احداث و نگهداری می‌شوند و حتی در عملیات داشت و برداشت نیز بیشتر از روش‌های سنتی و نیمه سنتی پیروی می‌شود و تعداد كمی از باغ‌ها به‌صورت نیمه مکانیزه هستند. در باغ‌های سنتی عملیات برداشت و بسته‌بندی توأماً انجام می‌شود و خرمای چیده شده مستقیماً وارد كارتن و سپس به بازار عرضه می‌شود و هیچ‌گونه عملیات آماده‌سازی انجام نمی‌شود. به‌منظور حفظ كیفیت محصول خرما و جلوگیری از ضایعات و آلودگی در زمان برداشت محصول بهتر است طرح بهبود مدیریت برداشت محصول خرما توسط سازمان‌های كشاورزی استان‌های خرماخیز كشور به شکل مؤثر پیگیری و اجرا شود.

– شیوه نامناسب بسته‌بندی: بسته‌بندی می‌تواند به‌عنوان یك اهرم حمایتی مؤثر در كنار قیمت عمل كند و ارزش‌افزوده قبل از صدور را حفظ كند. مهم‌ترین صنعت موردنیاز در توسعه صادرات خرما صنعت فرآوری و بسته‌بندی است.

بر اساس آمار (FAO) كشورهایی نظیر تونس و الجزایر كه سهم اندكی در تولید جهانی خرما دارند با اعمال مدیریت مناسب و سرمایه‌گذاری هدفمند در صنایع فرآوری و بسته‌بندی این محصول از بیشترین عایدات ارزی برخوردار می‌باشند. بااینکه ایران جزء برترین صادركنندگان خرمای جهان است؛ ولی ارزش صادراتی هر كیلو‌گرم خرمای ایران در سطح بسیار نازلی قرار دارد؛ در این خصوص باید از تجربه كشورهای پیشرویی ازجمله تونس و مصر برای افزایش ارزش‌افزوده محصول خرما و توسعه صنعت بسته‌بندی و فرآوری آن استفاده شود. مهم‌ترین عامل در افزایش درآمدهای حاصل از صدور محصولات كشاورزی ازجمله خرما فرآوری و بسته‌بندی مناسب این محصول است این در حالی است كه حدود 90 درصد خرمای صادراتی ایران بدون فراوری و به‌صورت فله و با ارزش‌افزوده پایین به بازارهای جهانی عرضه می‌شود، درصورتی‌که كشورهایی نظیر فرانسه، انگلیس و هلند بدون آنكه تولید‌كننده خرما باشند با واردکردن خرما از كشورهای تولید‌كننده، پس از فرآوری و بسته‌بندی مناسب، آن را با ارزش‌افزوده بیشتر روانه بازارهای جهانی می‌نمایند. وجود تعرفه‌ها و حقوق گمرکی بالا برای واردات کارتن و مواد اولیه بسته‌بندی خرمای صادراتی نیز موجب بالا بودن هزینه بسته‌بندی خرما در ایران در مقایسه با سایر کشورها شده و چون هزینه بسته‌بندی در سایر کشورها مانند امارات بسیار پایین‌تر از ایران است، لذا صادرکنندگان ایرانی، خرمای صادراتی خود را به‌صورت فله‌ای به آنجا صادر که پس از بسته‌بندی مجدد به بازارهای هدف صادر می‌شود؛ این امر ارزش‌افزوده زیادی را نصیب کشورهای دیگر می‌کند.

در شرایط کنونی هنوز در ایران استفاده از روش‌های سنتی و غیرمكانیزه در تولید و آماده‌سازی برای عرضه محصولات بسیار متداول است که عدم زیبایی و غیربهداشتی بودن بسته‌بندی‌ها، رغبت خرید آن را به‌طور چشمگیری كاهش می‌دهد و درصد قابل‌توجهی از این محصول باارزش، ضایع و غیرقابل‌مصرف می‌شود. تسریع در امر به‌كارگیری روش‌های مكانیزه فرآوری و بسته‌بندی خرما و استفاده از روش‌های ضدعفونی و بهداشتی یكی از نیازهای عمده صنعت صادرات خرماست. این امكانات سبب افزایش نرخ و دلگرمی كشاورزان در جهت ترویج كشت و پرورش نخلستان‌ها شده و عاملی در جهت به‌كارگیری استعدادهای واقعی در كشاورزی و صنعت خواهد بود. در زنجیره به‌هم‌پیوسته تولید و صادرات خرما، بسته‌بندی نقطه عطفی است كه هم مرتبط با تولید و هم یاری‌دهنده تبلیغات و بازاریابی است.

– شیوه نامناسب فرآوری و ضعف صنایع تبدیلی: بخش صنایع تبدیلی و تكمیلی با توجه به جایگاه مهم و نقش مؤثر خود به‌عنوان حلقه رابط بین مراحل تولید تا مصرف خرما می‌تواند از طریق عملیات و مراحل مختلف دریافت، فرآوری، بسته‌بندی، انبارداری، بازاریابی و فروش، محصول خام اولیه را به‌صورت محصول (یا محصولات) غذایی با ارزش‌افزوده تبدیل نموده و به بازار مصرف عرضه نماید. با توجه به تنوع محصول خرما و وجود خرماهایی با درجات پایین‌تر به لحاظ كیفیت و خوش‌طعمی، كه جهت عرضه مستقیم در بازار مناسب نخواهد بود؛ در صورت تأمین صنایع تبدیلی می‌توان از آن‌ها به‌عنوان مواد اولیه در صنایع تبدیلی مانند شیره خرما، قند مایع، سركه، مواد صنعتی مثل الكل و غیره استفاده كرد و از تفاله و هسته آن جهت خوراك دام بهره جست. سالیانه حدود 30 درصد از خرمای تولیدی كشور قابل‌استفاده در صنایع تبدیلی می‌باشد كه در صورت تأمین اعتبارات جهت خرید ماشین‌آلات و احداث واحدهای صنعتی تبدیلی می‌تواند اهمیت زیادی در اقتصاد كشور داشته باشد كه با توجه به شرایط فعلی كه امكان بسته‌بندی صحیح و ظرفیت سردخانه‌ها وجود ندارد، احداث این‌گونه واحدها سبب جذب ارزش‌افزوده زیادی خواهد شد. صنایع تبدیلی و تكمیلی یكی از حلقه‌های مهم زنجیره بازاریابی است كه با ایجاد شرایط مطلوب، سهم بسیار زیادی را در ارزش‌افزایی محصولات خام دارد. درصورتی‌که امكان تبدیل محصول خرما فراهم شود، افزون بر اینكه پاسخی به نیاز مصرف‌كننده است، بلكه باعث ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا شده و نه‌تنها مصرف‌كننده از این موضوع سود می‌برد، بلكه تولیدكننده نیز از كاهش قیمت زیان كمتری می‌بیند. بر پایه آمار موجود، بخش قابل‌توجهی از خرمای تولیدی ایران از نوع نامرغوب است و نمی‌تواند مستقیماً وارد بازار شود. از طرفی نبود زمینه مناسب برای مصرف این نوع خرما، نه‌تنها درآمد كشاورزان را كاهش می‌دهد، بلكه مشكلات محیط زیستی فراوانی پدید می‌آورد و منجر به بالا رفتن هزینه تمام‌شده برای كشاورزان و واحدهای بسته‌بندی می‌شود. برخی محققین بر این عقیده‌اند که یكی از راه‌های ممكن و موجود برای استفاده از خرمای نامرغوب، تولید شهد خرما، قند مایع و خوراك دام است. حضور در بازارهای جهانی نیازمند كسب اطلاع از سلیقه مصرف‌كنندگان كشورهای خریدار است، بنابراین عرضه محصول خرما به شكل كنونی نه‌تنها غیربهداشتی و مخالف سلیقه مشتریان خارجی است، بلكه قدرت رقابت با سایر تولید‌كنندگان خرما را ندارد. ازاین‌رو بهتر است به‌موازات افزایش تولید، برای گسترش صنایع بسته‌بندی و تبدیلی خرما اقدام شود.

7. پایین بودن قیمت: پایین بودن قیمت به دلیل عواملی مانند استفاده از ارقام نامناسب، سنتی بودن ساختار تولید، عدم تنوع در تولید، پایین بودن كیفیت، عدم بازاریابی و بازاررسانی مطلوب بوده است.

8. كاهش مزیت نسبی تولید: مزیت نسبی با استفاده از هزینه‌های تولید محصول محاسبه می‌شود. بر اساس مطالعات انجام‌شده، خرما از محصولات باغی دارای مزیت نسبی در تولید و صادرات است، ولی با توجه به مبنای محاسباتی مزیت نسبی كه همان هزینه‌های تولید است، این شاخص پایدار نبوده و با توجه به افزایش هزینه‌های تولید در كشور ما دارای روند كاهشی است. در این شرایط، با دور باطل افزایش هزینه‌های تولید در داخل كشور و سایر عوامل، كاهش مزیت نسبی تولید و صادرات ادامه می‌یابد كه به همراه آن كاهش میزان تولید در هكتار را نیز باید به آن افزود به‌طوری‌که ایران باوجود داشتن رتبه دوم در سطح زیر كشت در جهان ازنظر میزان عملكرد (تن در هكتار) در رتبه سوم قرارگرفته است. به‌علاوه برای صادرات محصولاتی مانند خرما، راهبرد صادراتی مشخصی وجود ندارد و مزیت نسبی این محصول بر اساس مطالعات رو به كاهش است كه نشان می‌دهد قدرت رقابتی خرمای ایران در بازارهای جهانی در حال كمرنگ شدن است. این محصول همچنان با كیفیت نازل و عمدتاً به‌صورت فله‌ای، بدون بسته‌بندی و نامتناسب باسلیقه متقاضیان در بازارهای هدف، صادر و در كشورهای دیگر به‌صورت مناسب بسته‌بندی و مجدداً صادر می‌شود. بنابراین ضروری است با تقویت پیوند بخش‌های صادرات و تولید و برنامه‌ریزی مناسب، زمینه برای «تولید برای صادرات» فراهم شود.

9. بازاریابی و بازاررسانی و قیمت خرما در بازارهای جهانی: مسئله حائز اهمیت در صادرات انواع خشكبار مسئله بازاررسانی است. بازاررسانی خشكبار به مراحلی اطلاق می‌شود كه جریان حركت كالا از كشور تولید‌كننده تا دریافت آن توسط مصرف‌كننده نهایی در بازار مصرف را شامل می‌شود. بازاررسانی خشكبار به‌طور عمده شامل مباحث حمل‌و‌نقل، توزیع، بسته‌بندی و تبلیغات می‌باشد. ازجمله عواملی كه در بهبود اوضاع اقتصادی و بالا بردن درآمد كشاورزی و افزایش قدرت چانه‌زنی نقش مهم داشته و همگام با سایر تحولات در حال تغییر و تكامل است، مسئله بازاریابی محصولات كشاورزی است. بازاریابی، جریان انتقال كالا یا خدمات را از مركز تولید تا مركز مصرف فراهم می‌سازد و عوامل بازاریابی با انجام خدماتی، مطلوبیت مكان، زمان، مالكیت و شكل را در كالا ایجاد می‌كند. بر اساس تعریف گسترده،‌بازاریابی همه عملیات و خدماتی را كه از مرحله تولید محصول و تصمیم‌گیری برای تولید شروع می‌شود تا زمانی كه محصول به دست مصرف‌كننده می‌رسد در برمی‌گیرد. باوجوداینکه ایران ازنظر نوع خرما در جهان از موقعیت مطلوبی برخوردار است، ولی به سبب بی‌توجهی و نبود سرمایه‌گذاری در بازاریابی این محصول، تولید‌كنندگان با مسائل گوناگونی در بازار داخلی روبرو بوده و در بازار خارجی نیز در موقعیت ضعیف‌تری نسبت به كشورهای تولید‌كننده دیگر قرار دارند.

مهم‌ترین و اصلی‌ترین تنگنای بازاریابی و فروش محصولات نخیلات، از عدم وجود تشكیلات و سازمان‌دهی مناسب در بین تولید‌كنندگان ناشی می‌شود؛ زیرا تاكنون هیچ تشكل یا شركت با برنامه‌ای مناسب و یا حتی حركت گروهی چشمگیر و مؤثری به این منظور تحقق‌نیافته است. نبود فعالیت مستمر مؤسسات و شركت‌های دست‌اندركار بازاریابی و خریداران منفرد جهت تنظیم یك برنامه مدون خرید محصول در نقاط مختلف كشور و آغاز فعالیت‌های مناسب صادراتی از مسائل اصلی در بازاریابی خرماست.

10. تبلیغات در صادرات خرما: تبلیغات، هنر و فن رساندن یك پیام و القای یك فكر به افراد موردنظر است. هدف از تبلیغات افزایش فروش و سهم بازار، بالا بردن سطح سود و درآمد بیشتر، تقویت زمینه‌های موجود برای جلب افراد به ایده‌ها، ‌كالاها و خدمات ارائه‌شده و همچنین جهت دادن به علایق و انگیزه‌ها و رفتار مصرف‌كنندگان به‌منظور ایجاد تقاضای بیشتر است. طبیعت اولیه تبلیغات این است كه به مصرف‌كننده اطمینان داده شود محصول موردنظر دارای ارزش مثبت است. كالاها و محصولات منحصربه‌فرد ایران مانند خاویار و كالاهای صنعتی خاص بدون نیاز به تبلیغ و تنها با صرف هزینه‌ای اندك به‌راحتی بازارهای جهانی را تسخیر می‌كنند؛ اما برای محصولاتی مانند خرما كه جایگاه محكم و باثباتی را در بازارهای جهانی ندارد بدون كاربرد شیوه‌های صحیح تبلیغاتی نمی‌توان انتظار فتح بازارهای جهانی را داشت. بنابراین یكی از دلایل عدم رشد مناسب صادرات خرما ناشی از عدم اعمال تبلیغات صحیح، فروش حضوری، پیشبرد فروش، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم است.

كارشناسان عقیده دارند با رفع شماری از موانع صادرات غیرنفتی، چنانچه بازاریابی و تبلیغات مؤثری درخصوص كیفیت خرمای ایران صورت گیرد و در همین حال مشكلات مربوط به تولید این محصول مرتفع گردد، صادرات خرما به‌سرعت افزایش خواهد یافت، به‌طوری‌که بیش از یك‌سوم خرمای تولیدی كشور را می‌توان روانه بازارهای خارجی كرد.

11. نبود مكانیزاسیون: در فرآیند برداشت به علت كوچك بودن واحدهای تولیدی، سنتی بودن ساختار تولید، كمبود ادوات مكانیزه و نیز كمبود دانش فنی در بخش‌های مختلف و در فرآیند پس از برداشت نیز به دلیل كمبود وسایل حمل‌و‌نقل، كمبود سردخانه و انبارهای بهداشتی، ضعف تكنولوژی بسته‌بندی و صنایع تبدیلی و تكمیلی و كمبود دانش تولید‌كنندگان در این زمینه باعث ضعف تولید ازلحاظ مكانیزاسیون شده است.

12. بالا بودن ضایعات: به دلیل استفاده از ارقام نامناسب با شرایط تولید، سنتی بودن ساختار تولید و خسارت عوامل زنده و غیرزنده و عدم استفاده بهینه از ضایعات در زمان قبل از برداشت و نیز به علت فرآیند برداشت نامناسب، حمل‌و‌نقل و نگهداری نامناسب، فرآوری و بسته‌بندی و بازاریابی نامناسب، ضایعات تولید خرما در كشور بسیار بالاست كه این امر بر فرآیند تولید و صادرات تأثیر سوئی داشته است.

13. ناكارآمد بودن شیوه سیاست‌گذاری و مدیریت: متأسفانه آمار و اطلاعات دقیق در رابطه با وضعیت تولید خرما در ایران و جهان وجود ندارد و این امر باعث بروز مشكلات و اشتباهات زیادی در سیاست‌گذاری برای وضعیت موجود تولید، صادرات و مصرف و درنتیجه اعمال مدیریت ضعیف و غیرتخصصی در زمینه تولید این محصول ارزشمند است.

14. قیمت تجاری خرما در بازارهای بین‌المللی ثابت و در مواردی با كاهش مواجه است، درصورتی‌که نرخ تورم بالا در ایران، رقابت محصول خرما را در بازارهای جهانی با مشكل مواجه می‌سازد. در ضمن جایزه 2 تا 3 درصدی صادراتی نمی‌تواند این خلأ را پر نماید.

15. انفرادی بودن بازاریابی صادركنندگان: بازاریابی صادرکنندگان خرما در کشور ما به‌صورت انفرادی است، درصورتی‌که خریداران از انسجام و سازمان‌یافتگی برخوردار هستند.
باوجود همه مشكلات موجود در زمینه خرما، وقتی آمار صادراتی محصولات را مرور می‌كنیم، مرتبه صادرات ایران، آخرین مقام را نداشته، بلكه مرتبه‌ای پایین را به خود اختصاص می‌دهد كه در صورت رفع ضعف‌های بازاریابی، بسته‌بندی و صادراتی می‌تواند در صدر و یا در مقام‌های بالای صادراتی قرار گیرد.

مشكلات و محدودیت‌های ذکرشده در صنعت خرمای كشور همه ناشی از برخورد غیر جامع با این بخش است، لذا حل این معضلات نیازمند برنامه‌ریزی جامع، هماهنگی دستگاه‌های اجرایی و فعالان بازار و ایجاد انگیزه جهت جلب مشاركت تمامی حلقه‌های زنجیره به‌منظور ایجاد بازاری یکپارچه است. علاوه بر آن پیشنهاد‌هایی به شرح زیر ارائه می گردد:
لازم است از تجربه کشورهای پیشرو در بازار جهانی خرما به‌ویژه تونس و الجزایر كه مطالعات جامعی در خصوص ساماندهی این بخش انجام داده‌اند استفاده شود. به‌علاوه از کمک‌های فنی و مالی سازمان‌های بین‌المللی – مانند یونیدو، فائو و دیگر نهادهای بین‌المللی كه کشورهای مغرب را در شناسایی بازار و معرفی طرح‌های پایلوت یاری دادند – و آموزش‌های تخصصی آن‌ها در تحقیق بازاریابی بیشتر و مؤثرتر از قبل بهره گرفته شود.

تأسیس تعاونی‌های تولید و تهیه طرح‌های توجیهی و سودآور برای جلب مشارکت شبکه بانکی در تأمین بخشی از نقدینگی موردنیاز برای پیگیری حل مسائل و مشکلات تولید و تجارت خرما، انجمن صنفی واحدهای فرآوری و صنعتی ایجاد شود.

تأسیس یک نهاد به‌عنوان سازمان تخصصی حامی خرما همانند گروه بین حرفه‌ای خرما در تونس و واگذاری مسئولیت برنامه‌ریزی، هماهنگی و یکپارچگی بین زنجیره‌های مختلف بازار (تولید، جمع‌آوری، بسته‌بندی، بازرگانی داخلی، صادرات و فرآوری) توصیه می‌شود.

کشورهایی نظیر الجزایر و تونس به‌رغم تولید اندک در مقایسه با ایران و فقط با اعمال سیاست‌های مناسب تولید ویژه در مقوله بسته‌بندی و بازاریابی توانسته‌اند بر سهم درآمدهای حاصل از صادرات این محصول بیفزایند. ازاین‌رو با بهبود سطح کیفی بسته‌بندی، دستیابی به جایگاه مطلوب در بازار جهانی برای صادرات خرمای ایران میسر خواهد بود. بنابراین به‌منظور کاهش هزینه بسته‌بندی خرما، کاهش حجم بسته‌بندی خرما، کاهش حجم صادرات فله و رقابت‌پذیری آن و ایجاد ارزش‌افزوده بیشتر در این بخش باید تعرفه‌ها و حقوق گمرکی واردات مواد اولیه و ماشین‌آلات مدرن بسته‌بندی خرمای صادراتی کاهش یابد.
قوانین استاندارد، کنترل کیفیت و بهداشت نباتی محموله‌های صادراتی خرما مطابق با مقررات بین‌المللی موردبازنگری و اصلاح قرار گیرد. به‌علاوه ضوابط و استانداردهای لازم در مورد زنجیره‌های مختلف بخش خرما و محصولات تبدیلی آن جهت مصرف داخل و یا صدور به خارج از کشور تدوین گردد و سازوکار اجرایی مناسبی برای نظارت بر رعایت آن‌ها ایجاد شود.

منابع:

– گزارش مطالعه شناختی خوشه صنعتی خرمای بم
– گزارش تحلیلی مرکز تحقیقات اتاق تهران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *