سیدمهدی طبیبزاده
رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی کرمان
همواره از زبان هر مدیر، مسئول و کارشناس اقتصادی میشنویم که اندر مزایای متعدد، پتانسیلهای فراوان و توانمندیهای بالقوه استان سخن میگویند و این مزیتها را با صدای بلند و رسا برمیشمارند و میگویند ما استان اول معدنی کشور به لحاظ ذخایر با¬ارزش فلزی و غیرفلزی هستیم. عمده معادنی که بنام معادن بزرگ در کشور شناخته میشود در استان کرمان جای گرفته است، 38 درصد سهم GDP معادن کشور مربوط به کرمان است. 65 میلیون تن ماده معدنی استخراج مینماییم،21 درصد کل عملیات معدنی کشور سهم ما است و کرمان را بهشت زمینشناسی لقب دادهاند و 42 ماده معدنی در کرمان داریم.
میزان آب در دسترس و سرانه هر کرمانی دومین رتبه در کشور را دارد و علیرغم همه محدودیتها و تهدیداتی که وجود دارد در سال بیش از 5/6 میلیارد مترمکعب آب را مصرف مینماییم. وجود نیروگاههای بزرگ در کرمان، میزان دسترسی به برق را بیش از 15 میلیارد کیلووات ساعت برق فراهم نموده است.
25 درصد سطح باغات کشور را داریم، در تولید و صادرات خرما و پسته اول هستیم، تنوع اقلیم و جاذبههای طبیعی و فرهنگی و تاریخی گردشگری با 7 اثر ثبت جهانی و 700 اثرثبت ملی. 11 درصد مساحت کشور راداریم، بیش از یکصد هزار دانشجو در حال تحصیل داریم. در استان دانشگاههای معتبر و متعدد وجود دارد و به لحاظ هوش و استعداد ذاتی، جای ویژهای در جشنوارههای علمی، المپیادها، نفرات برتر کنکور و … داریم، پس ازنظر نیروی انسانی هم کم نداریم و حالا که شمارش این مزایای فراوان به آخر نزدیک میشود، سؤال بزرگی در ذهن خواننده به وجود میآید؛ این که چرا در شاخصهای توسعه، جایگاه مناسبی در کشور نداریم، چرا GDP استان نسبت به ارزش واقعی موردهای ذکرشده ناچیز است؟ چرا درآمد سرانه از متوسط کشور پایینتر است؟ چرا سهمGDP استان در کشور کمتر از 3 درصد است و به همین منوال در شاخصهای دیگر مثل اشتغال و … وضعیت مناسبی نداریم.
هیچکدام از مسئولان پاسخ قانعکنندهای برای این سؤالات ندارند. این عدم توجه و پاسخگویی نتیجهای جز اضمحلال منابع ندارد و منابع بین نسلی، مانند آب، معدن، سوختهای فسیلی که تجدید ناپذیرند، در حال نابودی هستند بهجای آنکه به ثروتهای با قابلیت ایجاد درآمد در آینده تبدیل شوند. این موضوع مهم و غفلت مسلم از آن باعث شده است که عدهای به فکر بازنگری در ظرفیتهای استان افتاده و این مطالبه را داشته باشند که باید بازنگری اساسی در تخصیص و بهرهبرداری از منابع انجام داد، شناخت دقیق مشکلاتی که بدون حل آنها نمیتوان اقتصاد را بهرهور و منابع را در خدمت توسعه قرار داد، راه را پیدا کرد و بهاصطلاح بازطراحی نمود و این ضرورت بهقدری اهمیت دارد که حتی دیروز هم دیر است، باید سریعاً چارهای اندیشید و تمهیداتی فراهم آورد.