دکتر امیر بهرام عرب احمدی
دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران
قاره آفریقا طی دو دهه اخیر در عرصههای سیاسی و خصوصاً اقتصادی به یکی از مناطق مهم راهبردی جهان و صحنه رقابت کشورهایی همچون آمریکا، چین، ژاپن، فرانسه، انگلستان، ترکیه، هند و برزیل مبدل شده است؛ بهگونهای كه بسیاری از تحلیل گران هزاره سوم را هزاره آفریقا نامیدهاند. علت اصلی این امر نیز بهبود نسبی وضعیت اقتصادی کشورهای آفریقایی و شاخصههای عمومی حاصله از آن است. از این روی باوجود فقر و مسكنت عمومی و مشكلات اقتصادی ثابت این قاره، طی یك دهه اخیر وضعیت اقتصادی آفریقا تا حدودی بهبودیافته و رشد ناخالص ملی در برخی از كشورهای آفریقایی كه در زمره فقیرترین كشورهای جهان به شمار میرفتهاند بهصورت قابلملاحظهای افزایش یافته كه این امر نویدبخش پیشرفتهایی در آینده اقتصاد این كشورها محسوب میشود.
با در نظر گرفتن این وضعیت باید گفت در شرایط فعلی قاره آفریقا بازاری مطمئن برای برونرفت از بسیاری از مشکلات اقتصادی موجود، مملو از فرصتهای پیشبینینشده و سود مطمئن توأم با ریسک اندک برای بخشهای دولتی و خصوصی است. این در شرایطی است که باوجود اقدامات صورت گرفته در دولتهای مختلف پس از انقلاب اسلامی حجم مبادلات اقتصادی ایران با کل آفریقا در بهترین شرایط نیز تاکنون از یک میلیارد و دویست میلیون دلار عبور نکرده که حکایت از جدی گرفته نشدن این بازار مستعد برای شرکتهای دولتی و خصوصی و عدم تحقق اهداف پیش روی ایران در راستای تسهیل بخشی در روابط تجاری با آفریقا است. این امر نیز بهطور عمده نشأتگرفته از عدم وجود نقشه جامع اقتصادی ایران و آفریقا، عدم حمایت دولت از بخش خصوصی، وجود مشکلاتی بنیادی در زیرساختهای اقتصادی کشور و عدم شناخت مناسب شرکتهای ایرانی از نیازهای کشورهای آفریقایی و غیره میباشد.
اهمیت قاره آفریقا
قاره آفریقا دومین قاره بزرگ جهان از لحاظ مساحت و جمعیت است که از شمال به دریای مدیترانه، از غرب به اقیانوس اطلس، از جنوب به آبهای اقیانوس هند و اطلس و از شرق به اقیانوس هند و دریای سرخ محدود میشود. طبق آمار جدید، جمعیت آفریقا فراتر از یک میلیارد و چهارصد و هشتاد میلیون نفر است و در واقع میتوان گفت تقریباً از هر شش نفر مردم كره زمین یک نفر در قاره آفریقا زندگی میکند. قاره آفریقا ازنقطهنظر ثروتهای خدادادی سرزمینی مملو از ذخایر معدنی گوناگون است و بیش از 80 درصد الماس جهان، 60 درصد معادن طلای دنیا، 35 درصد منگنز، 30 درصد کروم و 32 درصد ذخایر مس جهان در این قاره وجود دارد. این قاره 20 تا 25 درصد پتانسیل هیدروالکتریک جهان را نیز در اختیار دارد و هرچند منابع عظیم انرژی نفت این قاره هنوز کاملاً کشف و بهرهبرداری نشده است ولی به نظر میرسد یکپنجم ذخایر نفتی جهان در این قاره نهفته باشد و کشورهای آفریقایی که در گروه تولیدکنندگان نفت قرار دارند، اكنون از ده کشور فراتر رفتهاند. قاره آفریقا طی دو دهه اخیر در عرصههای سیاسی و خصوصاً اقتصادی به یکی از مناطق مهم راهبردی جهان و صحنه تقابل و رقابت کشورهایی همچون ایالاتمتحده آمریکا، چین، ژاپن، فرانسه، انگلستان، ترکیه، هند و برزیل مبدل شده است؛ بهگونهای كه بسیاری از تحلیل گران قرن بیست و یکم را قرن آفریقا و هزاره سوم را هزاره آفریقا نامیدهاند. علت اصلی این امر نیز بهبود نسبی وضعیت اقتصادی و شاخصههای عمومی حاصله از آن است؛ ازاینروی باوجود فقر و مسكنت عمومی و مشكلات اقتصادی ثابت این قاره، طی یك دهه اخیر وضعیت اقتصادی آفریقا تا حدودی بهبود یافته و رشد ناخالص ملی در برخی از كشورها همچون آنگولا، موزامبیک، گینه استوائی، سنگال، کنیا، جمهوری دمكراتیك كنگو و اتیوپی كه در زمره فقیرترین كشورهای جهان بشمار میرفتهاند، بهصورت قابلملاحظهای افزایشیافته كه این امر نویدبخش پیشرفتهایی در آینده اقتصاد این كشورها محسوب میشود. بهموازات آن بر اساس آمارهای صندوق بینالمللی پول و بانك جهانی در سالهای 2021 و 2022 بخشهایی همچون مخابرات، بانک داری و خردهفروشی در كشورهای مختلف آفریقایی در حال رشد بوده و ساختوساز و پروژههای عمرانی نیز در كل قاره در حال افزایش است. تحلیل گران امور آفریقا بخشی از موفقیت فرآیند رشد اقتصادی آفریقا را توسعه ثبات سیاسی کلان، ایجاد اصلاحات در اقتصاد خرد، كاهش موانع تجاری، خصوصیسازی مؤسسات اقتصادی دولتی، تقویت سیاستهای نظارتی و تأمین كسری بودجه كشورهای این قاره میدانند. بخش دیگری از توفیقات نسبی در بهبود ساختار اقتصادی كشورهای قاره آفریقا نیز به افزایش سرمایهگذاریهای خارجی در این قاره باز میگردد، بهطوریکه سرمایهگذاری مستقیم خارجی در آفریقا، از میزان 9 میلیارد دلار در سال 2000 به 62 میلیارد دلار در سال 2008 و 220 میلیارد دلار در سال 2023 افزایشیافته است. این سرمایهگذاریها همواره منافع مالی هنگفتی نیز به دنبال داشته است، بهطوریکه كشورهای مختلف اروپایی، ایالاتمتحده آمریكا، چین، ژاپن، برزیل، هند و ترکیه با مطالعه دقیق فرهنگ و آدابورسوم مناطق گوناگون قاره آفریقا سرمایهگذاریهای گستردهای را در كشورهای مختلف آفریقایی انجام داده و از این رهگذر منافع اقتصادی عظیمی را عاید شركتهای چندملیتی متعلق به كشورهای خودساختهاند. بر اساس آمار موجود تنها طی دو دهه گذشته كشورهای اروپایی، آمریكای شمالی و خاور دور از طریق انجام پروژههای عظیم عمرانی و صنعتی در کشورهای مختلف آفریقایی صدها میلیارد دلار سود عاید خودساختهاند و سیل كالاهای صنعتی ساخت این كشورها – متناسب با فرهنگ و آدابورسوم كشورهای گوناگون آفریقایی – وارد بخشهای مختلف قاره آفریقا گردیده است که البته در این زمینه جمهوری خلق چین پیشگام و پیشتاز میباشد.
مهمترین شاخصههای کنونی قاره آفریقا در عرصه نظام بینالملل عبارتند از:
• جایگاه مهم و تأثیرگذار قاره آفریقا در نظام بینالملل،
• دربرگیرنده یکچهارم مجموع کشورهای عضو سازمان ملل،
• تأمینکننده نیمی از منابع اولیه صنایع کشورهای پیشرفته،
• بازار بزرگ کالاهای تولیدی کشورهای صنعتی،
• دومین قاره بزرگ جهان از لحاظ مساحت و جمعیت،
• دربرگیرنده بیست درصد از خشکیهای جهان،
• اشراف بر تنگههای راهبردی سوئز، باب المندب، جبلالطارق، تنگه موزامبیک و دماغه امیدنیک،
• همجواری با دریای مدیترانه، اقیانوس اطلس، اقیانوس هند و دریای سرخ،
• جای گرفتن در کریدور غرب به شرق،
• سرزمینی مملو از ذخایر معدنی گوناگونی،
• دربرگیرنده بیش از 73 درصد الماس جهان، 45 درصد معادن طلای دنیا، 35 درصد منگنز، 30 درصد کروم، 92 درصد پلاتین، 32 درصد مس، 16 درصد از ذخایر اورانیوم جهان و ذخایر عظیم نفت و گاز (یکپنجم ذخایر نفتی جهان)،
• افزایش حجم مبادلات تجاری آفریقا با جهان و اختصاص سه تا چهار درصد از تجارت جهانی به خود در حال حاضر،
• مثبت گردیدن تدریجی موازنه تجاری قاره آفریقا از 272 میلیارد دلار در سال 2000 به 920 میلیارد دلار در سال 2015.
زمینههای همکاری ایران و قاره آفریقا
هرچند جمهوری اسلامی ایران طی چهار و نیم دهه گذشته به اهداف کلان خود در قاره آفریقا نائل نیامده است، با این حال با توجه به پتانسیل بالای ج.ا.ایران زمینههای همکاری خصوصاً در عرصههایی نظیر کشتیرانی، شیلات و آبزیپروری، صنایع پتروشیمی، پلاستیک، صنعت ساختمان و مصالح ساختمانی، بخش تولید انرژی بویژه برق، صدور خدمات فنی مهندسی و کشاورزی؛ انتقال تکنولوژی، ماشینآلات کشاورزی، غلات و مواد غذایی فراوریشده، تجهیزات الکترونیکی و مکانیکی، دارو، مواد پتروشیمی، شویندهها، لوازمآرایشی و بهداشتی وجود دارد. این در حالی است که هدفمندسازی فعالیتهای عمرانی صنعتی ایران در بخشهای مختلف آفریقا میتواند بخشی از مشکلات اقتصادی جمهوری اسلامی ازجمله بحث اشتغالزائی برای نسل جوان را نیز به بهترین صورت ممکن مرتفع سازد.
فرصتها:
• دیدگاه مثبت مردم آفریقا به جمهوری اسلامی ایران و الگو قرار دادن ایستادگی رهبران ایران در مقابل زیادهطلبیهای آمریكا،
• پیشینه درخشان ایرانیان در آفریقا و وجود مشترکات فرهنگی تمدنی ایران و مردمان شرق آفریقا،
• نیاز کشورهای آفریقایی به تأمین انرژی و محصولات نفتی و پتروشیمی ایران،
• کیفیت بالای تولیدات صنعتی ایران،
• امکان سرمایهگذاری در معادن غنی کشورهای آفریقایی،
• دانش بالای فنی ج.ا.ایران در عرصههای مختلف صنعتی (سدسازی، منابع نفت و گاز، خودرو، ساخت نیروگاه، کشف میادین نفتی و تولید انرژی خورشیدی، توسعه زیرساختهای شهری و ساختوساز)،
• امکان بهرهگیری از طیف گستردهای از دانشآموختگان دانشگاهها در كشورهای مختلف قاره آفریقا در قالب نیروهای متخص،
• امکان بهرهگیری از پتانسیل اتحادیه آفریقا.
تهدیدها:
• تداوم پروژه ایران هراسی و شیعه هراسی غرب،
• تداوم ارائه تصویر نامطلوب از قاره آفریقا در رسانههای ایرانی و غربی،
• اقدامات تخریبی گروههای معاند در ترسیم چهرهای مخدوش از ج.ا. ایران،
• تلاش شبکههای صهیونیستی برای تضعیف مناسبات اقتصادی ایران با كشورهای آفریقایی،
• تلاش كشورهای غربی برای تخریب مناسبات اقتصادی ایران با كشورهای آفریقایی،
• عدم هماهنگی شرکتهای خصوصی با سفارتخانههای ج.ا.ایران،
• تیرگیهای مقطعی مناسبات سیاسی ج.ا.ایران با برخی کشورهای آفریقایی،
• فساد اداری کشورهای آفریقایی و موانع گمرکی موجود.
نقاط قوت:
• تأسیس شورای عالی آفریقا (1375)،
• تأسیس شورای همکاریهای اقتصادی ایران و آفریقا (1379)،
• احیای ستاد آفریقا با هدف پیگیری طرحهای جدید در راستای تقویت همکاریهای اقتصادی با آفریقا در دولت سیزدهم،
• تلاش برای شناسایی زمینههای جدید همکاری و افزایش حجم روابط اقتصادی با قاره آفریقا،
• همکاری با سفارتخانههای آفریقایی با هدف عملیاتی کردن تصمیمات متخذه و تحرک بخشیدن به روابط بازرگانی ایران و آفریقا در عرصههای مختلف علمی، انرژی، بهداشت و درمان و تأسیسات زیربنایی،
• تغییر تدریجی دیدگاه منفی بخش خصوصی در مورد آفریقا،
• افزایش حضور شرکتهای ایرانی در نمایشگاههای تجاری آفریقا،
• دیدگاه مثبت دولتمردان كشورهای آفریقایی به فعالیتهای اقتصادی ج.ا.ایران،
نقاط ضعف:
• عدم اجرایی شدن مصوبات «شورای عالی آفریقا» از سال 1375 تاکنون،
• عدم حمایت مستمر از پروژههای اقتصادی و نیمهکاره رها شدن برخی طرحها،
• ذهنیت منفی ایرانیها در مورد حضور در آفریقا،
• عدم اطلاعرسانی شفاف در خصوص ظرفیتهای بالای تجاری قاره آفریقا،
• فقدان زیرساختهای لازم برای حضور مؤثر بخش خصوصی در آفریقا،
• عدم توجه به سیاستهای اعلامی حداکثری و عملیاتی حداقلی،
• عدم عملیاتی شدن صدها یادداشت تفاهم و موافقتنامه تجاری از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون،
• عدم وجود هماهنگی بین سیاستهای داخلی کشور و سیاست خارجی در ارتباط با آفریقا،
• کاهش میزان صادرات ج.ا.ایران به کشورهای آفریقایی در دهه 2010 میلادی،
• فقدان زیرساختهای ضروری برای توسعه همکاریها با کشورهای آفریقایی،
• فعالیتهای مقطعی و رها نمودن برخی طرحهای بزرگ اقتصادی،
• وجود ناهماهنگی بین مراکز اقتصادی دولتی و خصوصی در قاره آفریقا،
• تغییر در سیاستگذاریهای كلان (کوتاهمدت بودن نگاه اقتصادی)،
• دولتمحور بودن سیاست اقتصادی ایران،
• عدم بهرهگیری از تجربیات موفق دیگر کشورها،
• عدم موفقیت بانک توسعه صادرات در حمایت از صادرکنندگان کالاهای ایرانی به آفریقا،
• مشکلات ناشی از انتقال پول بین بانکهای ایران و آفریقا.
راهكارهای حضور موفق اقتصادی ج.ا.ایران در آفریقا
• تدوین استراتژی مشخص بلندمدت در توسعه ارتباطات تجاری با آفریقا،
• معرفی پتانسیل واقعی قاره آفریقا به بخش خصوصی و مؤسسات دولتی،
• تدوین برنامه جامع آسیبشناسی ظرفیتهای اقتصادی ایران و آفریقا،
• تعیین چند کشور بهعنوان کشورهای هدف از هر چهار منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب آفریقا،
• تدوین چشمانداز افزایش سالانه 20 درصد صادرات به قاره آفریقا،
• بهرهگیری از پتانسیل والای ج.ا.ایران در بخش صنعت نفت،
• اجرائی ساختن موافقتنامههای اقتصادی موجود میان ایران و كشورهای آفریقایی،
• فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای حضور فعال مؤسسات دولتی و شرکتهای خصوصی در آفریقا،
• ایجاد زیرساختهای لازم و رفع موانع گمرکی موجود در خصوص صادرات کالاهای مختلف به آفریقا،
• تأسیس خطوط هوایی و کشتیرانی منظم به مناطق چهارگانه شمال، جنوب، شرق و غرب آفریقا،
• توسعه خدمات بانکی و تسهیلات بیمه برای صادرکنندگان بخشهای دولتی و خصوصی.
فرجام سخن
همانگونه که اشاره شد، قاره آفریقا بویژه در شرایط فعلی از اهمیت خاصی برای جمهوری اسلامی ایران بر مبنای برونرفت از مشکلات سیاسی اقتصادی ناشی از تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا علیه ایران به شمار میرود. این در حالی است که سیاستهای اقتصادی، اقدامات عمرانی و انجام پروژههای صنعتی ایران در کشورهای مختلف این قاره پهناور همواره مقطعی بوده و سیاست جامعی برای تداوم این فعالیتها در دولتهای مختلف پس از انقلاب اسلامی وجود نداشته است. این امر که در برخی مواقع فرصت سازی را به فرصت سوزی مبدل ساخته، علاوه بر کاهش نسبی اعتماد دولتهای آفریقایی، جمهوری اسلامی ایران را از این بازار جذاب توأم با فرصتهای والای تجاری محروم ساخته است. ازاینروی ضروری است جمهوری اسلامی ایران بر مبنای سیاست نگاه به شرق توأم با برنامهریزی اصولی و طراحی سیاستی درازمدت، اقداماتی عملیاتی برای توسعه روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف قاره آفریقا را در دستور کار قرار داده و بسیاری از مشکلات موجود را از این طریق مرتفع سازد.