در وصف صنعت پسته طی سالهای اخیر بسیار گفته شده و حالا قریب بهاتفاق دنبال کنندگان این صنعت از شرایط مطلع هستند. پیشتر در یک گفتوگوی رسانهای، آینده پسته را بسیار نگرانکننده عنوان کردم و حالا مجدداً باید تأکید کرد که اگر برای پسته چارهای اساسی نیندیشیم دچار مشکلات بسیار جدی میشویم. از حدود ۲۵ سال پیش که آمریکاییها تازه فعالیت در این صنعت را آغاز کرده بودند و عرضه پسته فقط به بازار داخلی کشور خودشان محدود میشد، کاملاً مشخص بود که شرایط پسته ایران به سمتوسوی خوبی پیش نمیرود، اما متأسفانه تمهیدی در این زمینه اندیشیده نشد تا اینکه امروز ما در مسئله آب، بهرهوری و رقابت با آمریکاییها به مشکل برخورده ایم.
ما همیشه در انجمن پسته، زنجیره این محصول را در سه بخش تولید، فراوری و صادرات میدیدیم که اکنون در هر سه بخش دچار مشکلات جدی هستیم؛ هرچند در فرآوری طی سالهای اخیر اقدامات خیلی خوبی انجام شده و موفقیتهایی داشتیم اما در تولید به دلایل مختلف دچار مشکل هستیم که مهمترین آن بحران آب است. طی سالهای گذشته برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی باعث شده این منابع به میزانی تقلیل پیدا کند که حتی برای آب شرب هم دچار مشکل شویم. این منابع آبی طی ۱۰ سال آینده بهطور کامل خشک خواهد شد، همین حالا هم سالانه ۱۰ تا ۱۲ هکتار از باغات پسته خشک میشود و بهطور مسلم این بزرگترین مشکل پیش روی صنعت پسته است. غیر از این موضوع، خرده مالکی نیز یکی از مسائلی است که همواره در صنعت پسته وجود داشته و قانون ارث، قیمتها و معاملاتی که بهصورت نیم یا هبه (از آن چیزی که بوده کوچکتر معامله شده است) انجام شده این خرد مالکی را افزایش داده است. وقتی خرده مالکی وجود دارد امکان بهرهوری، رسیدگی، مکانیزه کردن و بهرهبرداری به روش جدید وجود ندارد و این دومین مشکل بخش تولید است.
مشکل سوم پائین بودن بهرهوری است. امروزه برداشت پسته در باغات کرمان به یک میزان تقریباً متوسط در هر هکتار است، در صورتی که این میزان باید افزایش پیدا کند و در یک هکتار حدود ۳ تن برداشت صورت گیرد. این معضل باعث میشود که قیمت تمام شده محصول افزایش پیدا کند و در نتیجه قابلرقابت نباشد. اکنون قیمت تمام شده پسته ایران، یک و نیم برابر رقیب یعنی آمریکا است و به همین دلیل ما در تولید پسته طی سالهای گذشته تقلیل رفتیم، مثلاً سال گذشته پسته ایران در مجموع کمتر از ۱۰۰ هزار تن بود ولی آمریکا بالای ۴۰۰ هزار تن تولید داشت. هرچند که سال گذشته به دلیل سرمازدگی بخش زیادی از محصول را از دست دادیم، اما با این وجود طی سالهای آینده هم تولید ایران به نصف تولید آمریکا هم نخواهد رسید.
جدای از آمریکا، ترکیه نیز خیلی جدی به بازار آمده، بازارهای جدیدی پیدا کرده، تولید زیادی شکل داده و عملاً یکی از رقبای ایران شده است که حتماً در آینده نزدیک با این کشور هم باید رقابت سنگینی داشته باشیم، حتی اخیراً اسپانیا و برخی کشورهای دیگر هم به این صنعت ورود کردهاند که ممکن است رقابت در سالهای آینده بیشتر هم شود.
البته مهمترین مسئله صنعت پسته ایران، منهای رقبای سنگین در تولید، این است که هم در زمینههای آب، خاک، خرده مالکی و بهرهوری و هم در زمینه قیمت تمام شده، قدرت رقابت در بازار را از دست داده و نمیتوان تولید را افزایش داد و حتی سال به سال کاهش هم پیدا میکند. اینکه طی سالهای گذشته در فرآوری، کارهای خوبی انجام شده شکی نیست، همه میدانیم که ماشینآلات خوبی ساخته شده، کشور به تکنولوژی مناسبی رسیده، حتی بعضی از کشورها مانند استرالیا، اسپانیا و همچنین ترکیه از ماشینآلات ایرانی استفاده میکنند، در این زمینه مشکل چندانی نداریم، اما در صادرات دچار مشکل اساسی هستیم که اصلیترین مسئله در این زمینه قیمت تمام شده، قدرت رقابت و ثبات مصنوعی نرخ ارز است. از آنجا که قیمت ارز در کشور ما مصنوعی و اجباری است و بر اساس فروش نفت و میزان درآمدهای دولت تعیین میشود، در صادرات دچار اشکال هستیم و این مسئله شامل صنعت پسته هم میشود، یکی دیگر از مشکلات صادرات، موضوع تحریمها است که به همین دلیل مشتریان بازارهای ما را نمیپسندند، نقلوانتقال پول مشکل است و باعث شده طی سالهای گذشته بسیاری از بازارهای صادراتی را از دست بدهیم. در همین سالی که گذشت حتی یک درصد بازار چین را نتوانستیم پوشش بدهیم و کل این بازار توسط چین و آمریکا پوشش داده شد در حالی که در روزگاری نهچندان دور، ۷۰ تا ۷۵ هزار تن پسته ایران به چین صادر میشد. همچنین بازار اروپا را نیز تقریباً از دست دادهایم و اخیراً نامهای از اتحادیه اروپا با این مضمون واصل شد که اگر آلودگی پسته ایران به افلاتوکسین ادامه داشته باشد از بازار حذف میشود. مهمترین مشکل در این زمینه باقیمانده سموم است، سمهایی که استاندارد و قابل تأیید نیستند. علاوه بر این، میزان سم و میزان آب، نوع آب و سمپاشی که استفاده میشود، زمان سمپاشی و میزان سمپاشی، همه اینها با استانداردهای بینالمللی فاصله دارد و به علت تحریمها و کمبودها، مشکلات جدی در این زمینه داریم، بنابراین در صادرات هم طی سالهای آینده بهطور کامل از بازارها حذف میشویم.
فقط شاید بعضی از بازارها مانند هند را که به طعم پسته ایران علاقهمند هستند بتوانیم توسعه دهیم، اما اینکه خوشبین باشیم که بازارهای جدیدی را خواهیم یافت، با توجه به قیمت تمام شده، باقیمانده سموم، شرایط تحریم و مشکلات حال حاضر کشور، خوشبینی بیهودهای است. در پایان و با در نظر گرفتن مجموع موارد ذکر شده میتوان گفت که ایران کم کم از بازار پسته دنیا فاصله میگیرد و حذف میشود؛ زیرا آمریکاییها، ترکها، اسپانیاییها و استرالیاییها به دلیل برخورداری از شرایط مناسب و کیفیت بالا، وارد بازار پسته میشوند و ما را از بازار جهانی حذف میکنند. پس نباید خوشبینی واهی داشته باشیم که بازار پسته را حفظ میکنیم یا به رتبه اول برمیگردیم، زیرا امروز آمریکا بیش از ۴ هزار تن تولید دارد و در سال پیش رو به بالای ۶۰۰ هزار تن و حتی چند سال آینده به یک میلیون تن هم خواهد رسید. ترکیه امسال حدود ۳۰۰ هزار تن پسته داشت، اسپانیا هم همینگونه دارد توسعه میدهد.
برای رسیدن به راهکار مطلوب به نظر میآید، بهترین پیشنهاد این است که عاقلانه و صادقانه به فعالان اقتصادی و باغدارها بگوییم که ما جایگاه مناسبی در بازار پسته نداریم، پس باید همین میزان سطح زیر کشت و بازار موجود را حفظ کنیم، اما بهرهوری را افزایش دهیم. همچنین از باغهایی که شرایط بهتری در خاک و آب دارند بیشتر مراقبت کنیم و باغهایی که از نظر آبوخاک دچار مشکل هستند را رها و در مصرف آب صرفهجویی کنیم. با این شیوه میتوانیم میزان بهرهوری و تولید را افزایش و قیمت تمام شده را کاهش دهیم.
ما همیشه در انجمن پسته، زنجیره این محصول را در سه بخش تولید، فراوری و صادرات میدیدیم که اکنون در هر سه بخش دچار مشکلات جدی هستیم؛ هرچند در فرآوری طی سالهای اخیر اقدامات خیلی خوبی انجام شده و موفقیتهایی داشتیم اما در تولید به دلایل مختلف دچار مشکل هستیم که مهمترین آن بحران آب است. طی سالهای گذشته برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی باعث شده این منابع به میزانی تقلیل پیدا کند که حتی برای آب شرب هم دچار مشکل شویم. این منابع آبی طی ۱۰ سال آینده بهطور کامل خشک خواهد شد، همین حالا هم سالانه ۱۰ تا ۱۲ هکتار از باغات پسته خشک میشود و بهطور مسلم این بزرگترین مشکل پیش روی صنعت پسته است. غیر از این موضوع، خرده مالکی نیز یکی از مسائلی است که همواره در صنعت پسته وجود داشته و قانون ارث، قیمتها و معاملاتی که بهصورت نیم یا هبه (از آن چیزی که بوده کوچکتر معامله شده است) انجام شده این خرد مالکی را افزایش داده است. وقتی خرده مالکی وجود دارد امکان بهرهوری، رسیدگی، مکانیزه کردن و بهرهبرداری به روش جدید وجود ندارد و این دومین مشکل بخش تولید است.
همچنین در موضوع تحریمها باید این بحث را دنبال کنیم که سم و کود لازم را با آنچه که اتحادیه اروپا میپسندد وارد کنیم که متأسفانه این امکان را تا الان نداشتهایم. دهه هفتاد وقتی برای اولین بار ورود پسته ایران به اروپا به دلیل آلودگی آفلاتوکسین ممنوع شد، هیأتی از اتحادیه اروپا به کرمان اعزام و از شرکت گسترش بازرگانی که آزمایشگاه خصوصی داشت بازدید کردند، خوشبختانه این بازدید رضایتبخش بود و اعضای هیئت اذعان داشتند که استانداردهای شرکت بالاتر از حد تصور است و مدتی بعد هم منجر به لغو محدودیت صادرات پسته به اروپا شد، اما الان اوضاع متفاوت شده و باید چارهای اساس بیندیشیم.
همه اینها اتفاق نمیافتد مگر اینکه یک تدبیر، مدیریت و شرایط خوب در مجموعه وزارتخانهها، انجمنها و تشکلهای مربوطه شکل بگیرد تا میراثی که برای ما میلیاردها دلار ثروت و سرمایه ایجاد کرده و نیز هزینههای بسیار زیادی به علت مصرف بالای آب، خاک، انرژی و نیروی کار برای کشور داشته است را حفظ کنیم.