عضو هیئتعلمی و پژوهشگر مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی الگوی پویای تجارت بینالملل
در دنیای رقابتی امروز، یکی از مسیرهای دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر ورود به زنجیرههای ارزش جهانی بوده و بهواسطه نقشی که در فرآیند جهانی شدن در شبکه تولید و تجارت بینالمللی دارند، جایگاه خود را از نظر میزان درجه توسعهیافتگی انتخاب میکنند. زنجیرههای ارزش جهانی بهعنوان یکی از دستاوردهای جهانی شدن، این امکان را به کشورهای در حال توسعه میدهد تا بهواسطه تخصص در صنعت و تولید محصولات پیچیده صنعتی، از منافع تجارت بینالمللی استفاده نمایند.
گسترش زنجیرههای ارزش جهانی از اوایل دهه 1990 میلادی نقش مهمی در تغییر الگوی تجارت بینالملل کشورهای در حال توسعه و تغییر فرآیند صنعتی شدن در این کشورها داشته است. واقعیت این است که کشورهای در حال توسعه با مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی، توانستهاند فرصت اتصال به محیط تجارت جهانی را با هزینههای کمتر برای خود ایجاد کنند و همین امر منجر به افزایش تجارت در کالاها و خدمات واسطهای شده است. از سویی دیگر مشارکت در این زنجیرهها این فرصت را برای کشورها ایجاد میکند تا از صرفههای ناشی از مقیاس بهره برده و با ورود جریانهای اطلاعاتی، سرریز و نفوذ و پیشرفت تکنولوژیکی به فرصتهای اشتغال دسترسی پیدا نمایند و در نتیجه درآمد سرانه، سرمایهگذاری، بهرهوری و تولید ارزشافزوده داخلی در کشورها افزایش یابد.
از سویی دیگر یکی از عوامل مؤثر بر مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی، شاخص پیچیدگی صادراتی است که از حیث تولید و صادرات کالاهای پیچیدهتر با ارزشافزوده بالاتر و همچنین آزادی اقتصادی از مسیر بهبود تکنولوژی، افزایش تخصص و تشویق ابداع، میتواند بر رشد اقتصادی کشورها اثر بگذارد.
با محاسبه شاخص پیچیدگی و شاخص مشارکت بر زنجیرههای ارزش جهانی ایران، مشاهده شد که این دو شاخص در ایران پایین بوده و لذا میتوان گفت ایران دارای سبد صادراتی کم اثر در رشد اقتصادی کشور است. چرا که کشورهای صادرکننده با درآمد بالاتر، کالاهایی را صادر میکنند که از پیچیدگی صادراتی بیشتری برخوردارند و سطح تکنولوژی بهکار رفته در آنها بیشتر از کالاهای صادراتی کشورهای با درآمد پایین است. همچنین با توجه به مفهوم مزیت نسبی، کشورها کالاهایی را صادر میکنند که در تولید آنها بهرهوری بیشتری دارند. لذا با این دو فرض کشورهای با درآمد بالاتر صادرات کالاهای پیچیدهتر، سهم بیشتری از سبد صادراتی آنها را تشکیل میدهند، تخصص دارند و بهرهوری عوامل تولید این کشورها در تولید کالاهای پیچیدهتر بیشتر است.
مشارکت ایران در زنجیرههای ارزش جهانی و منطقهای
با محاسبه شاخص مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی بر اساس ارزش دادههای تجاری کالاهای واسطهای کشورهای جهان، مشاهده شد که بهطور متوسط طی سالهای 2020-2008 از تعداد 161 کشور، تعداد 103 کشور، مشارکت بسیار پایین بین صفر تا 0,45 در زنجیرههای ارزش جهانی داشتهاند. دو کشور چین و آلمان به ترتیب با شاخصهای 0,97 و 0,95 در زمره کشورهای با مشارکت بالا در زنجیرههای ارزش جهانی هستند که بهعنوان قطبهای اصلی GVCs نیز شناخته شدهاند. اطلاعات مربوط به کشور ایران طی سالهای مذکور نشان میدهد بهطور متوسط شاخص مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی 0,41 بوده و در گروه کشورهای با مشارکت بسیار پایین قرار دارد (نمودار شماره (1)).
صادرات ایران به تفکیک محصولات واسطهای، سرمایهای و…
بر اساس آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران، ارزش تجارت در سال 1401 برابر با 112,8 میلیارد دلار بوده است که در سال 1391 این رقم برابر با 94,9 میلیارد دلار بوده و بهطور متوسط طی سالهای 1401-1391 سالانه 1,7درصد رشد داشته است. ارزش صادرات غیرنفتی در سال 1391 برابر با 41,4 میلیارد دلار بوده که با متوسط نرخ رشد سالانه 2,5 درصدی به 53,2 میلیارد دلار در سال 1401 رسیده است و بهطور متوسط طی سالهای 1401-1391 سهم صادرات غیرنفتی از کل تجارت ایران 47,7درصد بوده است. طی همین دوره متوسط سهم واردات از کل تجارت کشور 52,3 درصد بوده و با متوسط نرخ رشد سالانه 1,1 درصدی از 53,5 میلیارد دلار در سال 1391 به 59,6 میلیارد دلار در سال 1401 رسیده است.
صادرات ایران به تفکیک محصولات واسطهای، مصرفی و سرمایهای طی سالهای 1401-1395 نشان میدهد که بهطور متوسط صادرات محصولات واسطهای طی دوره فوق4,51 درصد رشد داشته و کالاهای سرمایهای نرخ رشد 0,17 درصد داشتهاند و در مقابل نرخ رشد محصولات مصرفی بهطور متوسط سالانه منفی2,11 درصد بوده است و این نشان از افزایش مشارکت بیشتر ایران طی سالهای 1399 تا 1401 بوده است.
شناسایی فرصتهای صادراتی ایران در تجارت بینالملل امروز با استفاده از شاخصهای مزیت نسبی، پیچیدگی محصول و فضای محصول
با توجه به افزایش صادرات کالاهای واسطهای و مشارکت بیشتر در زنجیرههای ارزش جهانی ایران، با نگاهی به شاخصهای مزیت نسبی، پیچیدگی محصول و فضای محصول میتوان فرصتهای صادراتی ممکن را جهت مشارکت بیشتر در زنجیرههای ارزش جهانی شناسایی کرد.
شاخص پیچیدگی محصول در ایران در سال 2021 منفی 0,1 و رتبه 73 ام جهان را داشته و حاکی از آن است که محصولات ایران توان رقابت در بازارهای جهانی را ندارند. در مقایسه با یک دهه قبل، اقتصاد ایران پیچیدهتر شده و 37 رتبه در رتبهبندی شاخص پیچیدگی محصول بهبود یافته است. پیشرفت پیچیدگی ایران به دلیل تنوع بخشیدن به صادرات آن بوده است. ایران در حرکت رو به جلو در موقعیتی قرار دارد که از تعداد متوسطی از فرصتها برای تنوع بخشیدن به تولید خود با استفاده از دانش و فناوری موجود استفاده میکند.
ارزیابی محتوایی وضعیت ایران بر اساس سطوح فناوری
ارزیابی محتوایی وضعیت ایران در شاخصهای صادرات نشان میدهد که در سال 2022 از کل صادرات صنعتی ایران54,1 درصد را محصولات منبعمحور تشکیل داده است. همچنین سهم محصولات با فناوری متوسط 32,5 درصد، سهم صادرات محصولات با فناوری پایین 12,9 درصد و تنها0,5 درصد را صادرات محصولات با فناوری بالا تشکیل داده است. بر این اساس میتوان گفت 33 درصد از صادرات صنعتی ایران را صادرات محصولات با فناوری متوسط و بالا تشکیل میدهد. لذا مهمترین مشکل اساسی ساختار صادرات صنعتی ایران را میتوان وابستگی کشور به صادرات محصولات خام و نیمهخام دانست.
با محاسبه شاخص مزیت نسبی در محصولات واسطهای ایران مشاهده میشود که ایران دارای مزیت نسبی بالا در گروه سنگهای تزئینی و پلیمرهای اتیلن دارد.
بیشترین پیچیدگی صادرات ایران بر اساس شاخص پیچیدگی محصول نیز در فلزات و محصولات شیمیایی بوده و بیشترین صادرات کالاهای واسطهای به ترتیب در محصولات با سطح فناوری و پیچیدگی بالا و متوسط، در گروه مواد شیمیایی و فلزات است.
لذا با توجه به مطالب فوق میتوان چنین پیشنهاد داد که بیشترین فرصتهای صادراتی ایران بر اساس تجمیع شاخصهای فوق و حضور بیشتر در زنجیرههای ارزش جهانی در گروه کالایی طلا، مصنوعات مس، سنگهای تزئینی و پلاستیک است.