انقلاب صنعتی و جایگاه صنعت ایران

دکتر سید‌ مهدی حسینی

مدیر ارشد کسب‌و‌کارهای سلامت هوشمند شرکت فناپ زیرساخت

امروزه سازمان­‌های زیادی به تحول دیجیتال علاقمند شده­‌اند و سعی دارند با به‌کارگیری فناوری‌های نوپدید دیجیتال، مدل و فرایند­های کسب‌وکار، فرهنگ و تجربه مشتری را به‌گونه‌ای بازآفرینی و متحول کنند که منجر به رشد و حرکت رو به جلوی آن‌ها در بازار رقابت گردد. بخش صنعت نیز از این قاعده مستثنی نیست.

تحول دیجیتال، انتخاب یا یک الزام و عامل بقا؟

حقیقت این است که مقاومت در مقابل تغییر و تحول، قدم نهادن در مسیر انقراض می‌­باشد. جان چمبرز مدیرعامل سابق شرکت سیسکو می‌گوید: حداقل 40 درصد از تمام شرکت‌ها در 10 سال آینده از بین خواهند رفت. اگر روش‌هایی برای تغییر کل شرکت خود برای انطباق با فناوری‌های مدرن پیدا نکنند و توجه به این جمله آقای وانکات رامان، نویسنده کتاب ماتریس دیجیتال که می­گوید آینده همه صنایع دیجیتالی است و این آینده از آنچه شما فکر می‌کنید به شما نزدیک‌تر است لازم و ضروری می‌­باشد.

با این مقدمه، به چیستی مفهوم تحول دیجیتال که در بخش صنعت از آن با عبارت «انقلاب صنعتی» یاد می‌شود، می­‌پردازیم.

سیر شکل­گیری انقلاب­‌های صنعتی از اواخر قرن هجدهم با قدرت بخار و بافندگی تحت نام انقلاب صنعتی اول شروع و انقلاب صنعتی دوم حدود صدسال بعد در قرن نوزدهم با مهار الکتریسیته و خط تولید انبوه ادامه پیدا کرد و در نیمه دوم قرن بیستم به‌کارگیری اتوماسیون، کامپیوتر و الکترونیک، نوید انقلاب صنعتی سوم را به همراه داشت و این روند امروزه در قرن بیست و ­یکم با ظهور اینترنت و فناوری‌­های نوپدید و تحول‌­آفرین نظیر اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی، انقلاب صنعتی چهارم را رقم زده است.

آنچه امروزه «تحول دیجیتال» نامیده می‌شود، تفکر، روندها و به‌کارگیری فناوری­‌های انقلاب صنعتی چهارم می­‌باشد که البته در ادامه به مزایا و کاستی‌­های آن و ظهور انقلاب صنعتی بعدی اشاره خواهد شد.

اما صرف‌نظر از عبارات و تعاریف، تحول دیجیتال چیست؟

تحول دیجیتال یک پارادایم شیفت یا تغییر مدل ذهنی می­باشد که بیشتر بر تحول استوار است تا فناوری، زیرا فناوری به‌هرحال همیشه کم‌­و­بیش در دسترس است، ولی تحول در مدل ذهنی است که منجر به متفاوت بودن می­گردد. بنابراین تحول دیجیتال یک تغییر مدل ذهنی شامل سه رکن اساسی است: نخست بازتعریف مدل‌ و فرایندهای کسب‌وکار، دوم تغییر نگاه به ذی‌نفعان و شناسایی دقیق آن‌ها و نیازهایشان و سوم به‌کارگیری مناسب و به‌اندازه فناوری‌های نوپدید.

با نگاه و تعریف اشاره شده، مفهوم اکوسیستم، پلتفرم و اقتصاد دیجیتال با رویکرد هم­افزایی همه بازیگران یک صنعت جهت ارائه خدمات یکپارچه و ایجاد مطلوبیت و ارزش برای تمام ذینفعان، شکل گرفت.

همان‌طور که اشاره شد، انقلاب صنعتی چهارم با گسترش و نفوذ اینترنت و با رویکرد یکپارچگی و محوریت داده و استفاده از فناوری‌­های نوپدید نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، کلان داده‌­ها، رباتیک، متاورس، همزاد دیجیتال، رایانش ابری و بلاک­چین شکل گرفت، اما این رویکرد انتقاد­هایی را هم نسبت به خود در پی داشت. شاید تنها نقصان انقلاب صنعتی چهارم توجه بیش از حد به فناوری و نادیده گرفتن انسان و نیاز­های او بوده است که همین امر موجب گردید تا فعالان این حوزه به‌صورت جدی به فکر بازنگری در آن بیفتند و به همین دلیل ایده انقلاب صنعتی پنجم در سال 2021 بر پایه سه اصل: انسان‌محوری، تاب‌آوری و پایداری مطرح گردید که در ادامه به‌صورت مختصر به هرکدام از این محورها می­پردازیم.

انسان‌محوری یعنی تغییر و بازتعریف فرایندها و استفاده از فناوری­‌های نوپدید باید بر اساس نیازهای انسان طراحی شده و برای پاسخگویی به نیازهای او بوده و با زیست انسانی تطبیق داشته باشند و از همه مهم‌تر تحول فناورانه نباید تأثیر منفی بر حقوق اولیه انسان‌ها نظیر حریم خصوصی، استقلال و جایگاه و منزلت آن‌ها داشته باشد.

پایداری یعنی ارائه خدمات پیوسته با رویکرد کاهش مصرف‌گرایی و تولید زباله، بازیافت منابع طبیعی، عدم تخریب محیط‌زیست، به‌کارگیری انرژی سبز و در نظر گرفتن نسل آینده، ضمن برطرف نمودن نیاز امروز آن.

در تعریف تاب‌آوری می‌توان تصریح کرد: تاب‌آوری به معنای رسیدن به درجه بالاتری از استحکام و تداوم در ارائه خدمات و محصولات بوده، به‌­گونه‌­ای که در صورت بروز چالش و بحران، زیرساخت‌های لازم برای پاسخگویی و تداوم خدمت‌رسانی وجود داشته و برای این منظور، راهبرد، زنجیره ارزش و همین‌طور فرایندها و ظرفیت تولید باید از انعطاف لازم و مبتنی بر نیازهای اساسی انسان، نظیر تأمین بهداشت، امنیت و جایگاه و منزلت آن‌ها، برخوردار باشند.

فصل نامه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی کرمان- نشریه سپهر اقتصاد- انقلاب صنعتی و جایگاه صنعت ایران- آقای مهدی حسینی

با عنایت به موارد اشاره شده، حال به تحول دیجیتال در بخش صنعت و مزایا و چالش های آن می ­پردازیم.

در صنعت نسل چهار، انجام کارها حتی‌­المقدور به‌وسیله ماشین‌ها و با نظارت انسان و در حالت ایده­ال انجام آن‌ها بدون دخالت انسان و با به‌کارگیری کلان داده­‌ها، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، انجام می‌شود.

این تحولات و مزیت­‌ها، باعث بهینه شدن و چالاکی فرایند­ها، سرعت بخشی خط تولید، افزایش بهره­‌وری و نهایتاً کاهش هزینه‌های عملیاتی و قیمت تمام شده در محیط‌های صنعتی شده و موجب ایجاد مطلوبیت برای ذینفعان می­گردد.

در حال حاضر، برخی واحد­های صنعتی جهت بهره‌­مندی از مزایای اشاره شده، سرمایه‌گذاری روی بازتعریف کسب‌وکار و به‌کارگیری فناوری­‌های تحول­‌آفرین را برای ایجاد یکپارچگی عملکرد سیستم­‌ها، تحلیل داده‌ها، تحلیل فرایندها و افزایش اثربخشی و ایجاد ارزش اقتصادی شروع نموده­‌اند. در کشور ما نیز با توجه به اختصاص سهم قابل‌اعتنایی از اشتغال و سرمایه‌گذاری‌ها در این بخش و همچنین درصد قابل‌توجه انرژی که در این بخش مصرف می‌گردد، توجه به رویکرد تحول دیجیتال و به‌کارگیری و پیاده‌سازی روند‌های تحول دیجیتال و نسل پنج صنعت، شامل سه محور کلی، هوشمندی، خودکارسازی منعطف و متصل بودن، همگی به‌صورت یکپارچه از الزامات می‌­باشد.

در کشور عزیزمان ایران، فراوانی نیروی‌ کار تحصیل‌کرده و آماده‌ی اشتغال، بهره‌مندی از مواد اولیه صنعتی و معدنی فراوان برای استفاده در تولید، برخورداری از ذخایر عظیم انرژی و هزینه دسترسی کم به آن، جزو مزایا و فرصت‌­های موجود و عدم دسترسی به فناوری‌های جدید، به دلیل شرایط تحریم، محدودیت­های اقتصادی و در برخی موارد عدم توجه کافی و مناسب به اهمیت حکمرانی و فرهنگ دیجیتال در همزمان با استفاده از فناوری، از معایب و تهدیدات بشمار می‌­آیند.

اما مشکلات و چالش­‌هایی نیز در طراحی و پیاده‌­سازی تحول دیجیتال وجود دارد که می‌­بایست با اتخاذ راهکار و راهبرد مناسب بر آن‌ها فائق آمد تا موجب شکست پروژه و ایجاد سرخوردگی و هدر­رفت منابع و زمان نشوند.

به‌کارگیری فناوری­‌های نوپدید بدون توجه به اینکه بازتعریف مدل کسب‌وکار و بازطراحی فرآیندها، پیش­نیاز آن می‌­باشد، یکی از عوامل شکست پیاده­‌سازی تحول دیجیتال می­باشد. پیاده‌سازی فناوری­‌های تحول‌­آفرین به‌تنهایی ثمربخش نخواهد بود و صرف‌نظر از میزان سرمایه‌گذاری در فناوری­‌های جدید، اگر نتوان فرآیندهای مطلوب را بازآفرینی کرد و بر عوامل تحول دیجیتال تمرکز کرد، شانس دستیابی به نتایج موردنظر و همچنین بازگشت سرمایه و تولید ارزش اقتصادی به‌شدت کاهش می‌یابد.

تمرکز بر نتایج و عملکرد صحیح جنبه‌­های فنی، به‌جای تمرکز بر تجربه کاربر نهایی، یکی دیگر از عوامل عدم موفقیت می‌­باشد. رویکرد و هدف اصلی، متحول کردن تجربه کاربر می­‌باشد. بنابراین محک تجربه کاربر نهایی در طول مسیر، مهم و کلیدی می‌­باشد. اگر پذیرش تحول و فناوری توسط کاربر در طول فرآیند طراحی، تأیید شود و آزمایش‌های کافی انجام گیرد، مشکلات پنهان سیستم جدید زودتر و پیش از آنکه به مرحله تولید برسند آشکار خواهد شد. عرضه تدریجی تولیدات، نکته دیگری است که بویژه در هنگام ایجاد تغییرات عمده در فناوری و فرایندها باید مورد توجه قرار گیرد تا در صورت بروز مشکل، فرصت و امکان بررسی و رفع آن وجود داشته باشد و از تحمیل هزینه و وقت اضافی، جلوگیری شود.

عدم همکاری و همگامی تمامی سطوح سازمان با رویکرد تحول دیجیتال از دیگر عوامل شکست می­باشد. اصولاً موفقیت این تحول مبتنی بر تعهد و حمایت مدیران ارشد و همراهی بدنه سازمان می­‌باشد و بدون پذیرش و پشتیبانی آن‌ها، نوآوری­‌های تحول دیجیتال شکست خواهند خورد. این حمایت و همراهی با اعتقاد قلبی عمیق مدیریت ارشد و اطلاع‌رسانی و آموزش در همه سطوح به دست می­‌آید. در ابتدا، ممکن است برخی کارکنان، فناوری­‌هایی نظیر هوش مصنوعی یا اتوماسیون را تهدیدی بدانند که ممکن است شغل­شان را از دست بدهند و یا با پیچیدگی درکار مواجه شوند. اطلاع‌رسانی و آموزش شفاف روشن می‌­نماید که فناوری جهت تسهیل فعالیت‌­ها و بهبود عملکردشان است. بنابراین تمرکز بر بیشترین مشکلات و پیچیدگی­‌ها و ارائه راه‌حل برای آن‌ها، مشارکت دادن کارکنان در فرآیند برنامه‌ریزی و ایده‌پردازی تحول دیجیتال و پذیرش دیدگاه‌های همه سطوح سازمان، موجب شفاف شدن هدف و همکاری و همراهی همه کارکنان خواهد شد و کلید موفقیت است.

انتظار پایان یافتن یا تکمیل تحول دیجیتال نیز از مواردی است که این تحول را با مخاطره روبه‌رو می‌­نماید. اصولاً تحول دیجیتال یک امر جاری، ساری و پویا در سازمان می­باشد و هرگز زمان خاتمه نداشته و موجودیتی زنده است که همواره و براساس روند تغییرات، دانش، فناوری، نیازهای سازمان و انتظارات مشتری، بهبود مستمر خواهد داشت. تحول دیجیتال سفری پیوسته جهت تغییرات مداوم برای تشخیص و برآورده کردن نیازهای مشتری است که از طریق بهبود فرآیندها و شناسایی درست ذینفعان و متحول کردن تجربه آن‌ها، انجام می‌شود.

در پایان و به‌طور خلاصه به «نقشه­ راه» طراحی، پیاده‌سازی و دستیابی موفق تحول دیجیتال، اشاره می‌شود.

گام نخست پیاده‌­سازی تحول دیجیتال در هر سازمان، سنجش بلوغ دیجیتالی آن سازمان است و بر اساس این سنجش، محدوده و سطح دیجیتالی شدن تعیین و سپس کمیته‌های مشترک راهبری، مدیریتی و فنی ایجاد و در ادامه نقش‌ها و مسئولیت‌ها مشخص و در گام بعد سند راهبردی «نقشه­‌راه» تهیه می‌شود که شامل مطالعات تطبیقی، حکمرانی، فرهنگ و کارکنان دیجیتال و تعیین پروژه‌های اولویت­‌دار خواهد بود که بر آن اساس عملیات پیاده‌سازی، انجام خواهد شد.

برای دستیابی عملی و موفق به تحول دیجیتال باید یک راهبرد روشن و کاربردی، تدوین و به کار گرفته شود که فرایندها دقیقاً بر اساس آن طراحی گردد. توجه به واقعی و مناسب بودن مدت‌زمان پیاده‌سازی و استمرار آن، حمایت، تعهد و اعتقاد عمیق مدیر ارشد مجموعه، تحول در تمام سطوح، انتخاب واحد متولی مناسب و با اختیارات لازم و زیر نظر مستقیم مدیرعامل و هیئت‌مدیره، اطلاع‌رسانی مناسب در تمام سطوح در مجموعه، رویکرد داده محوری، استفاده به‌اندازه از فناوری، توجه به فرهنگ سازمان به‌صورت ویژه، آموزش‌های لازم و به‌موقع، مشارکت دادن همه کارکنان، کارگروهی و نهایتاً پایش و بهبود مستمر، از جمله عوامل موفقیت در پیاده‌سازی تحول دیجیتال و ادامه این فرایند می‌­باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *